دانلود و خرید کتاب مردم مشوش فردریک بکمن ترجمه زهرا چفلکی
تصویر جلد کتاب مردم مشوش

کتاب مردم مشوش

نویسنده:فردریک بکمن
انتشارات:نشر روزگار
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۴از ۸۹ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب مردم مشوش

کتاب مردم مشوش داستانی خواندنی و جذاب از نویسنده مشهور سوئدی، فردریک بکمن است. این داستان از یک گروگانگیری که در یکی از شهرهای سوئد اتفاق می‌افتد، صحبت می‌کند. 

مردم مشوش که در فهرست پرفروش‌های نیویورک تایمز جای گرفته است به عنوان برگزیده بهترین کتاب آخر هفته‌ای و کتاب برگزیده گروه‌های کتاب‌خوانی هم انتخاب شده است. این داستان کمدی جذاب را با ترجمه زهرا چفلکی بخوانید. 

درباره کتاب مردم مشوش

مردم مشوش داستان جذاب دیگری از فردریک بکمن است. این داستان در مورد یک گروگانگیری است که در یکی از شهرهای کوچک سوئد اتفاق می‌افتد. اما این گروگانگیری با تمام گروگانگیری‌های دیگری که شنیده‌اید، فرق می‌کند. گروگانگیرهایی را تصور کنید که خودشان هم درست نمی‌دانند باید چکار کنند و گروگان‌هایی که می‌خواهند پیتزا سفارش دهند، تقاضای آتش‌بازی می‌کنند و ... پلیس‌های این داستان هم مانند پلیس‌های دیگر نیستند، هرچند وقتی به آپارتمانی می‌رسند که منشا همه اتفاقات است، خبری از گروگانگیرها نیست. 

این داستان هم مانند دیگر آثار بکمن، سرشار از غافلگیری‌های ناب است. سوژه‌ای متفاوت، گفتگوهایی که شما را می‌خنداند و به فکر فرو می‌برد و در کنارش، اتفاق‌هایی که باعث می‌شود به قدرت دوستی برای بار چندم، ایمان بیاورید. 

کتاب مردم مشوش را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به تمام علاقه‌مندان آثار فردریک بکمن پیشنهاد می‌کنیم. اگر به دنبال رمانی می‌گردید که پر از غافلگیری‌های جذاب باشد، مردم مشوش انتخاب خوبی برای شما است.  

درباره فردریک بکمن 

کارل فردریک بکمن نویسنده و وبلاگ‌نویس سوئدی‌ست که در دوم ژانویه ۱۹۸۱ در استکهلم به دنیا آمده است. پیش‌ترها شهرت بکمن در سوئد به‌خاطر وبلاگ‌نویسی بود. او برای روزنامه‌های مختلف مقاله می‌نوشت و همکاری‌اش را با مجله مترو هم شروع کرد.

در سال ۲۰۱۲ کتاب مردی به نام اوه را نوشت که همان سال بیش از ۶۰۰ هزار نسخه از آن فروش رفت. این کتاب در حال حاضر به بیش از ۳۰ زبان ترجمه شده، رتبه اول پرفروش‌های سوئد و نیویورک تایمز را از آن خود کرده و فیلم برگرفته از کتاب با همین نام در ۲۰۱۶ در سینماهای جهان اکران شد. ترجمه فارسی رمان مردی به نام اوه توسط نشرنون، تندیس و چشمه منتشر شده ‌است که در ایران نیز با استقبال زیادی روبرو شده‌است. او با همسر ایرانی خود دو فرزندش ساکن سوئد است. از آثار دیگر او می‌توان به تمام آنچه پسر کوچولویم باید درباره دنیا بداند، مادربزرگ سلام رساند و گفت متاسف است، بریت ماری اینجا بود و شهر خرس‌ها اشاره کرد.

بخشی از کتاب مردم مشوش

خانم مشاور املاک مدام لبخندهای عصبی می‌زند و وقتی دهانش را باز می‌کند تا چیزی بگوید، پلیس چنان نفسی می‌کشد که آدم نمی‌فهمد دارد آه می‌کشد یا فین می‌کند.

می‌گوید: «فقط جواب سؤال‌ها رو بدید.»

«چطور مطوری؟»

پلیس با قیافه آدمی که در بچه‌گی از همه زندگی زده شده و دیگر نتوانسته با این ناامیدی کنار بیاید، تکرار می‌کند: «گفتم، فقط جواب سؤال‌ها رو بدید!»

«خودت می‌گی اسم آژانس املاکی که براش کار می‌کنم چیه!»

خانم مشاور املاک با دستش روی میز ضرب می‌گیرد. پلیس هم دلش می‌خواهد هر وسیله سفتی که به دستش می‌رسد به طرف او پرت کند.

«نه، خانوم. من پرسیدم اسم اون مجرمی که شما و بقیه رو گروگان گرفته بود...»

«اسمش چطور مطوریه! حالا فهمیدی؟ وقتی می‌خوای بری آپارتمان بخری، می‌خوای حال و احوالت خوب باشه دیگه. برای همین وقتی تلفن رو برمی‌دارم می‌گم سلام شما با آژانس املاک چطور مطوری تماس گرفتید. چطور مطورید؟»

تابلو است که این خانم ضربه روحی وحشتناکی خورده است. عجیب هم نیست. ناسلامتی با یک هفت تیر که به طرفش نشانه رفته بود، در جریان یک گروگان‌گیری حضور داشت. هر کس دیگری هم جای او بود مدام وِر می‌زد.

پلیس سعی کرد صبور باشد. با انگشت‌های شستش محکم ابروهایش را فشار داد. انگار که آن‌جا دو تا دکمه باشد که اگر همزمان ده ثانیه نگه‌اشان داری، ریست می‌شوی و زندگی به حالت تنظیمات کارخانه برمی‌گردد. بالاخره، ناله‌کنان می‌گوید: «باشه... حالا باید چند تا سؤال درباره آپارتمان و مجرم بپرسم.»

معرفی نویسنده
عکس فردریک بکمن
فردریک بکمن

فردریک بکمن نویسنده، روزنامه‌نگار و وبلاگ‌نویس مشهور سوئدی است که در سال ۲۰۱۳ به عنوان موفق‌ترین نویسنده‌ی سوئد انتخاب شد و اغلب افراد نام او را به واسطه‌ی رمان مشهور و اثرگذارش، مردی به نام اوه شنیده‌اند. اگرچه بکمن امروزه به عنوان یکی از مشهورترین نویسندگان سوئدی شناخته شده است، با این حال مسیری که او در این راستا طی کرد مسیری پرپیچ‌وخم، قابل تامل و خواندنی است.

آلیس در سرزمین نجایب
۱۳۹۹/۱۲/۲۹

📚✒️ [داستان]: یه دزد روز قبل از سال نو به یه بانک دستبرد میزنه اما بعد کارش به گروگان گرفتن یه سری آدم که رفتن از یه آپارتمان بازدید کنن می‌کشه. داستان زندگی بیشتر از ده کارکتر رو می‌خونیم و

- بیشتر
farez
۱۴۰۰/۰۳/۲۶

خب....دوستانی که با آثار بکمن آشنایی دارند میدونن که این نویسنده طناز استاد بلامنازع غافل گیریه.در عین سادگی میتونه یک داستان راکد رو بشدت جذاب و پر کشش کنه. میتونه اشک ها رو در دل لبخندها هدیه بده بهت....و این

- بیشتر
کاوه
۱۳۹۹/۰۹/۲۹

کتابی درباره واقعیت و احساسات درونی انسانها با چاشنی طنز و غافلگیری.خواندنش مفرح و خوشایند بود.

saeid
۱۳۹۹/۱۲/۲۵

کتاب خوبی بود. داستان درمورد سرقت از بانک که به گروگانگیری ختم میشه . نویسنده به داستان شخصیت های اصلی و تاثیری که روی هم می گذارند می پردازه.

یه کاربر خسته
۱۴۰۰/۰۱/۲۲

ترجمه این کتاب خیلی خوب و روانه. داستان جالب و پیچیده ای داره. بیشتر از همه از اینکه تمام شخصیت ها تو داستان نقش داشتن خوشم اومد. شخصیت استله رو خیلی دوست داشتم. خوندنش رو به همه توصیه میکنم

iamaroya
۱۳۹۹/۱۲/۱۵

کتاب روان و بسیار بسیار جذاب ! داستان در قالب یه گروگانگیری طنز اتفاق میوفته اما پر از مفاهیم عمیق انسانی هست؛ جمله های کوتاه و پاراگراف هایی داره که خواننده رو به تفکر عمیقی وادار میکنه. موقع خوندن داستان چیزی

- بیشتر
shido
۱۴۰۰/۰۱/۰۱

یک کتاب زیبای دیگه از بکمن عالی بود

Emily
۱۴۰۰/۰۱/۱۶

مطالعه نسخه چاپی عالی بود شخصیت های بک من هیچ وقت تکراری نیستن ادم دلش می خواد اون شخصیتاشو بغل کنه😄

Shabnam Salami
۱۴۰۰/۰۶/۱۰

اضافه شد به لیست کتابای محبوبم خیلی داستان پردازیش رو دوست داشتم قبلا هم از بکمن کتابای دیگه خونده بودم اما این کتابش عجیب به دلم نشست شخصیت زارا و جیم برام جالب بودن .. با اینکه تقریبا دو تا دنیای متفاوت بودن

- بیشتر
کاربر ۰۰۱
۱۴۰۰/۱۰/۱۲

درباره تاثیر گذاری آدم ها حتی با حرکتی کوچک، بکمن و شخصیت پردازی های عالیش که به همه شخصیت ها به طور مساوی پردازش کرده. کتاب هم روان و آموزندس. یک مقدار داستان زیادی کش داده شده بخاطر تعداد شخصیت

- بیشتر
شاید بتوانی مذهب را به مردم یاد بدهی اما نمی‌توانی ایمان را هم درونشان به وجود بیاوری.
baaraan
کلاً همهٔ آدم‌ها یکی را دوست دارند، آن‌ها هم که یکی را دوست دارند، کلی شب‌های مزخرف بی‌خوابی کشیدن را تجربه کرده‌اند.
یک مشکل لاینحل، sky
مامان و باباها برای تنبیه، به بچه‌هایشان می‌گفتند بروند توی اتاقشان و به کارهای بدشان فکر کنند، این روزاها باید مجبورشان کنی از اتاقشان بیرون بیایند.
سرو
جان چند نفر باید در میان باشد تا کشتن یک آدم مجاز شود؟ یک میلیون؟ هزار و پونصد نفر؟ دو تا؟ فقط یکی؟ اصلاً هیچی؟ معلوم است که نمی‌توانید به این سؤال جواب بدهید چون اصلاً هیچ جوابی وجود ندارد.
یک مشکل لاینحل، sky
«حتماً کلی نظریهٔ رفتارشناسی خوندی، ها؟» روان‌شناس لبخند زد: «هزارتا.» «کدومش رو باور داری؟» «اون رو که می‌گه اگه مدتی طولانی حواست به خودت نباشه، دیگه نمی‌تونی فرق بین پرواز و سقوط رو بفهمی.»
لیلی
اصولاً آدم بودن یک جور حماقت هم به دنبال خودش می‌کشاند. مخصوصاً اگر بخواهید برای آدم‌های دیگر، آدم خوبی باشید.
سرو
اون‌هایی که باعث می‌شن بخندی... می‌تونی یه عمر کنارشون بمونی!»
وانیلِ تلخ
خوش طبعی، آخرین سد دفاعی روح آدم است، تا وقتی بخندیم، زنده‌ایم.
کاربر ۶۷۵۰۸۹۶
حقیقت این است که اگر مردم آن‌قدری که در اینترنت نشان می‌دهند، خوشبخت بودند که کل زمان کوفتی‌اشان را در اینترنت نمی‌چرخیدند. کدام خری در روزی که دارد عشق و حال می‌کند، چند ساعت وقت می‌گذارد و از همه چیز عکس می‌گیرد؟
saeid
مردم مشوش اصلاً آن چیزی که به نظر می‌آید نیست. نه سارق، سارق است و نه خرگوش، خرگوش. فقط یک پل همه را به هم وصل می‌کند. بکمن مثل جریان زندگی است. همیشه رازهایی تاریک‌تر و جذاب‌تر در پس ظاهر کلماتش وجود دارد. سال ۱۹۷۳ بعد از جریان گروگان‌گیری حقیقی در استکهلم، چهار کارمند بانکی که گروگان گرفته شدند، برای گروگان‌گیر خودشان دل می‌سوزاندند و از آن‌جا اسم سندرم استکهلم روی آن‌ها ماند. بکمن در این کتاب این مفهوم را بسط و گسترش داد. نشانمان داد تشویش‌های همیشهٔ زندگی، تلاش‌های روزمره و تصمیماتمان چطور روی بقیه تأثیر می‌گذارد.
یک مشکل لاینحل، sky
احتمالاً در زندگی‌اتان کسی را دارید که برایش احمقانه‌ترین کارهای جهان را انجام بدهید.
یك رهگذر
مهم نیست. هر چی باشه می‌خورم.» زارا از روی کاناپه فریاد زد: «تو جمجمه‌ت مخ نیست؟ یه بارم شده برای یه چیزی تصمیم بگیر وگرنه هیچ کس بهت احترام نمی‌ذاره!»
ساينا
بانک می‌گوید فقط به آن‌هایی وام می‌دهند که خودشان پول داشته باشند. در واقع به کسی پول می‌دهند که نیازی به آن ندارد.
فاطمه
حقیقت این است که اگر مردم آن‌قدری که در اینترنت نشان می‌دهند، خوشبخت بودند که کل زمان کوفتی‌اشان را در اینترنت نمی‌چرخیدند. کدام خری در روزی که دارد عشق و حال می‌کند، چند ساعت وقت می‌گذارد و از همه چیز عکس می‌گیرد؟
nemesis
همیشه دلیلی برای زندگی کردن وجود دارد.
یك رهگذر
شاید باید بین تنها بودن و هیچ دوستی نداشتن، فرق بگذاریم.
مرضیه
آدم بودن، خیلی دردناک است. خودت را نمی‌فهمی، از بدنی که در آن گیر افتاده‌ای خوشت نمی‌آید. به چشم‌های خودت در آینه زل می‌زنی و تعجب می‌کنی که این‌ها دیگر کی هستند، همیشه هم یک سؤال از خودت می‌پرسی: «چه مرگمه؟ چرا این حس رو دارم؟»
غزل
«پس برنده‌ها کلی پول درمی‌آرن که به نظرم این هم خیلی مهمه. تو با پولت چی کار می‌کنی؟» «فاصلهٔ بین خودم و مردم رو می‌خرم.» روان‌شناس قبلاً هرگز همچین چیزی نشنیده بود: «منظورت چیه؟» «رستوران‌های گرون، میزهاشون رو جدا از هم می‌چینن. قسمت فرست کلاس هواپیما، صندلی وسط نداره. هتل‌های گرون قیمت قسمت ورودی مخصوص و جدا دارن. گرون‌ترین چیزی که روی این کرهٔ خاکی می‌تونی بخری، فاصله‌ست.»
0r2b80
ما به آن‌هایی که دوستشان داریم، دروغ می‌گوییم.
سرو
آن آدم‌های سوسول فقط می‌خواهند چاله‌های سیاه روحشان را با عکس گذاشتن در اینستاگرام پر کنند.
سرو

حجم

۲۹۳٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۵۰ صفحه

حجم

۲۹۳٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۵۰ صفحه

قیمت:
۶۷,۰۰۰
تومان