دانلود و خرید کتاب لحظه صعود ملیندا گیتس ترجمه محمد صداقتی جهرمی
تصویر جلد کتاب لحظه صعود

کتاب لحظه صعود

معرفی کتاب لحظه صعود

کتاب لحظه صعود؛ توانمند سازی زنان چگونه دنیا را متحول می‌کند، اثری از ملیندا گیتس است. این کتاب با نگاهی جامعه‌شناسانه به موضوع توانمندی زنان و تاثیر مثبت آن بر جوامع صحبت می‌کند.

این اثر را با ترجمه محمد صداقتی جهرمی در دست دارید.

درباره کتاب لحظه صعود

میلندا گیتس که به عنوان سومین زن قدرتمند جهان شناخته شده است در کتاب لحظه صعود از نوع تفکر خودش صحبت می‌کند. او زنان را برابر مردان و رکن اصلی جامعه می‌داند. او معتقد است که برای بهبود وضعیت جهان باید زنان را آگاه کرد و اداره دنیا را به دست آنان سپرد. او همچنین معتقد است که همه ما توانایی ایجاد این تغییرات را داریم. تنها چیزی که نیاز داریم این است که از جایمان برخیزیم و تلاش را آغاز کنیم. 

او در کتابش از تجربیات و گفتگوهایش با زنان سراسر دنیا نوشته است و از این طریق سعی می‌کند تا دیدگاه مخاطب را نسبت به خودش، جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند و دنیا تغییر دهد. او در بیست سال گذشته زمانش را صرف بنیاد بیل و ملیندا گیتس کرده است: بنیادی که هدفش یافتن راه‌حل برای نیازهای ضروری در سراسر جهان است. نتیجه سال‌ها تلاش آن‌ها این است: با سرمایه‌گذاری روی زنان می‌توان جامعه را ارتقا داد.

کتاب لحظه صعود را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

خواندن این کتاب را به تمام بانوان پیشنهاد می‌کنیم. اگر در پی آن هستید که تغییر مثبت و تاثیرگذاری در دنیا به وجود بیاورید، مطالب کتاب لحظه صعود می‌توانند راهنمای خوبی برای شما باشند. 

درباره ملیندا گیتس 

ملیندا فرنچ گیتس ۱۵ اوت ۱۹۶۴ ‏در تگزاس به دنیا آمد. او همسر بیل گیتس و مدیر سابق برخی از محصولات شرکت مایکروسافت است. او در رشته‌های علوم کامپیوتر و اقتصاد و MBA در دانشگاه دوک تحصیل کرد و مدتی عوض هیئت مدیره دانشگاه دوک بود. در سال ۲۰۱۳ مجله فوربس، ملیندا گیتس را بعد از آنگلا مرکل و دیلما روسف به عنوان سومین زن قدرتمند جهان معرفی کرد.

بخشی از کتاب لحظه صعود

در سال ۲۰۱۲ و در شصت ‌و نه کشور از فقیرترین کشورهای دنیا، دویست‌وشصت میلیون زن از امکانات پیشگیری از بارداری استفاده می‌کردند. در این کشورها بیش از دویست میلیون زن تمایل داشتند از این امکانات استفاده کنند؛ اما در دسترسشان نبود. این بدان معنی است که میلیون‌ها زن در کشورهای در حال توسعه خیلی زود یا خیلی دیر باردار می‌شوند. اگر فاصله بین دو بارداری زنان، حداقل سه سال باشد، هر کودک شانس بیشتری برای زنده ماندن در سال اول خواهد داشت و در این میان سی‌وپنج‌درصد بیشتر احتمال دارد که زنان به پنجاه‌سالگی برسند. پس استفاده از امکانات پیشگیری به اندازه کافی عادلانه و منصفانه است؛ اما زنده ماندن کودکان تنها یکی از این دلایل است.

یکی از بزرگ‌ترین تحقیقات پیرامون سلامتی که در دهه ۱۹۷۰ آغاز شد، بیان می‌کند که نیمی از خانواده‌های ساکن در روستاهای کشور بنگلادش امکانات پیشگیری از بارداری در اختیارشان قرار گرفت و نیمی دیگر خیر. بیست سال بعد، آن دسته از مادرانی که از این امکانات استفاده کرده بودند سالم‌تر بودند، کودکانشان بهتر تغذیه شده بودند، خانواده‌هایشان ثروتمندتر بودند؛ زنان درآمد بیشتری داشتند و دختران و پسرهایشان بیشتر به تحصیل در مدارس پرداخته بودند.

دلایل ساده هستند: در حالتی که زنان بتوانند بین بارداری‌هایشان بیشتر فاصله ایجاد کنند، به تحصیل علاقه بیشتری نشان می‌دهند؛ درآمدی کسب می‌کنند و فرزندان سالم‌تری تربیت می‌کنند. از طرفی با در اختیار داشتن زمان و پول بیشتر، از فرزندانشان بهتر مراقبت و مقدمات بهتری را برای تحصیلشان فراهم می‌کنند. وقتی کودکان استعدادهایشان را به کار گیرند فقیر نمی‌شوند. با این روش خانواده‌ها و کشورها از فقر رهایی می‌یابند. درحقیقت، هیچ کشوری در پنجاه سال گذشته از فقر رهایی پیدا نکرده است؛ مگر اینکه به امکانات پیشگیری از بارداری دسترسی پیدا کرده باشد.

Shahrzad
۱۳۹۹/۱۱/۲۹

من ترجمه دیگه رو خوندم.. مقوله‌ی «کنترل تنظیم خانواده» که در این کتاب بعنوان مبنای توانمندسازی زنان مطرح می‌کنه بسیار مهمه. وقتی حرف از «حق زن بر بدن خود» زده میشه ، از یک امر انتزاعی حرف زده نمیشه. حق

- بیشتر
ghased ruzan abri
۱۳۹۹/۰۹/۱۰

بنظرم خانم ملیندا گیتس و امثال ایشون قبل از اینکه روش های پیشگیری از بارداری رو برای توسعه رفاه در کشورهای آفریقایی و جهان سوم پیاده کنند، باید از دولت هاشون بخوان تا دست از غارت منابع و ثروت های

- بیشتر
سنت‌ها بدون بحث و مباحثه، قاتل پیشرفت‌های اخلاقی هستند.
Aravir
هر جامعه‌ای می‌گوید افراد در حاشیه معضل هستند، اما آن‌ها معضل نیستند؛ عاملی که باعث به وجود آوردن آنها می‌شود، معضل است.
نسرین نیکبخت
«وقتی ناراحت می‌شوم، وقتی رنج می‌کشم، وقتی از کسی به‌خاطر کاری که با من کرده عصبانی هستم، می‌دانم که تنها راه پایان دادن به این احساسات، پذیرفتن آنهاست.»
نسرین نیکبخت
از نلسون ماندلا پرسیدند: «آیا پس از رهایی از زندان، هنوز هم از زندانبان‌هایت عصبانی بودی؟» و او پاسخ داد: «بله! تا مدتی بعد عصبانی بودم، اما دریافتم که اگر همچنان عصبانی بمانم، بازهم زندانی خواهم بود و من می‌خواستم آزاد و رها باشم.»
نسرین نیکبخت
این یک دغدغهٔ عظیم برای ماست. این کار به‌خصوص برای ما زنان بسیار دشوار است که پول، قدرت، ارتقا یا حتی زمان بیشتری برای بودن با خانواده‌هایمان درخواست کنیم. تظاهر به اینکه به این موارد نیاز نداریم، آسان‌تر است، اما اگر ما به‌خاطر نیازهایمان شرمنده باشیم، فرهنگ‌های محیط‌های کار که نیازهایمان را برآورده نمی‌کنند، پابرجا می‌مانند.
نسرین نیکبخت
اما من یاد گرفتم که تغییر مفاهیم تا چه اندازه می‌تواند سخت، زمان‌بر و هزینه‌بر باشد.
نسرین نیکبخت
زنان باید حاشیه‌ها را ترک کنند و جایگاه خود را به دست آورند؛ نه بالاتر از مردان نه پایین‌تر؛ بلکه دقیقاً کنارشان در مرکز اجتماع. باید صداهایمان را باهم یکی کنیم. باید تصمیم‌هایی اتخاذ کنیم که شایستهٔ خودمان باشد. مقاومت و مخالفت زیادی وجود خواهد داشت، اما پیشرفت پایدار از نزاع بر سر قدرت به دست نمی‌آید؛ از جذب اخلاق حاصل می‌شود.
نسرین نیکبخت
باور دارم که گروه‌های زنانه برای همهٔ ما لازم هستند، اما در حالت کلی برای جامعه نیز ضروری هستند؛ به این دلیل که پیشرفت به پذیرش همه وابسته است و پذیرش با زنان شروع می‌شود.
نسرین نیکبخت
اگر تنها یک اشتراک میان کل بشر وجود داشته باشد، این است که همهٔ ما در بره‌های از زندگی‌مان در حاشیه بوده‌ایم؛
نسرین نیکبخت
است. البته که پذیرش به این معنا نیست که جهان را آن‌گونه که هست قبول کنیم؛ بلکه یعنی رنج را همان‌طور که هست بپذیریم. اگر از قبول کردن رنج امتناع بورزیم، پس فقط تلاش می‌کنیم احساس بهتری داشته باشیم. رهبران بزرگ هیچ‌وقت اعلان عدالت‌طلبی را با فریاد انتقام ادغام نمی‌کنند. رهبرانی که بتوانند بر رنجشان مسلط شوند، منافع شخصی را از برنامهٔ خود خارج کرده‌اند؛ پس صدایشان سرشار از قدرت اخلاقی است. آنها از حقیقت خود حرف نمی‌زنند؛ بلکه حرف از خود حقیقت می‌زنند.
نسرین نیکبخت
«در برابر شرارت مقاومت نکنید» درک می‌کنم. برای من بدان معناست که راه را برای شرارت در جهان باز کنید. گمان می‌کنم این یعنی: «در برابر این احساس مقاومت نکنید؛ درد و رنج را بپذیرید.» اگر رنج را قبول نکنید، به تنفر تبدیل می‌شود.
نسرین نیکبخت
وقتی به مردانی می‌اندیشم که از زنان و دختران سوءاستفاده می‌کنند، نمی‌خواهم آنها را ببخشم. احساس می‌کنم این بخشش اجازه می‌دهد قسر دربروند و نمی‌خواهم این اتفاق رخ دهد. من برای حفاظت از بی‌گناهان از همهٔ راه‌ها حمایت می‌کنم؛ از جمله دستگیری مجرمان. عدالت باید برای آنها برقرار شود، اما عدالت به معنای انتقام نیست.
نسرین نیکبخت
این حرف‌ها را قبلاً هم به من زده بود، اما اگر صحبت‌هایتان را تا آخر عمر تکرار نکنید، هنوز متوجه نشده‌اید که حقیقت چیست.
نسرین نیکبخت
درنهایت، کمال‌گرایی برای من به معنی پنهان کردن شخصی است که هستم. یعنی پوشیدن نوعی لباس مبدل برای اینکه افرادی را که می‌خواهم تحت تأثیر قرار دهم، گمان نکنند به اندازهٔ آنها باهوش یا جذاب نیستم. این موضوع از آنجا نشئت می‌گیرد که دوست ندارم دیگران را ناامید کنم. بنابراین بیش از حد خودم را آماده می‌کنم و یکی از موارد عجیبی که متوجه شده‌ام این است که وقتی بیش از حد آماده می‌شوم، خوب گوش نمی‌کنم. در آن لحظه نمی‌دانم چه پاسخی مناسب است، ادامه می‌دهم و همهٔ مواردی را که آماده کرده‌ام می‌گویم. این فرصت را از دست می‌دهم که برای موضوعی ناگهانی، راه‌حل مناسبی مطرح کنم. در واقع من آنجا نیستم؛ من خود واقعی‌ام نیستم. رویدادی را مربوط به چند سال پیش
نسرین نیکبخت
«اگر من عالی به‌نظر برسم و تمام کارها را عالی انجام دهم، می‌توانم احساسات آزاردهندهٔ شرم، قضاوت و سرزنش را از خودم دور کنم یا به حداقل برسانم.» این یک بازی است و من یک بازیکن.
نسرین نیکبخت
زمانی درخواست ارتقای رتبه می‌دهند که فکر می‌کنند می‌توانند صددرصد انتظارات شغلی را برآورده کنند؛ درحالی‌که این عدد برای مردان شصت‌درصد است. تمایل به دست‌کم گرفتن توانایی‌هایمان، برای عده‌ای از ما که ممکن است چنین احساسی داشته باشیم، در عقب ماندنمان تأثیر دارد. سخت است این‌گونه تصور نکنیم که این نتیجهٔ فرهنگی مردسالار است که دنبال کنار گذاشتن زنان است.
نسرین نیکبخت
هوش گروهی، بیشتر با تنوع جنسیتی در ارتباط بود تا میزان بهرهٔ هوشی اعضای تیم. تنوع جنسیتی تنها برای زنان خوب نیست؛ بلکه برای همهٔ افرادی که خواهان نتایج خوب هستند، مفید است.
نسرین نیکبخت
چالش موجود این نیست که بزرگ‌ترین صنعت جهان است یا اینکه اقتصاد در دههٔ پیش رو، نیم میلیون شغل کامپیوتری اضافه خواهد کرد یا اینکه تیم‌های مختلف در فنّاوری خلاق‌تر و نوآورتر می‌شوند. مسئلهٔ مهم این است که افرادی که در این مشاغل هستند، سبک زندگی ما را شکل می‌دهند؛ بنابراین همهٔ ما باید باهم تصمیم‌گیری کنیم.
نسرین نیکبخت
هیچ گروهی نباید امیدوار باشد دیگران حافظ منافعش باشند. همهٔ مردم باید بتوانند ابراز نظر کنند. به همین خاطر باید همه را در تصمیم‌هایی دخیل کنیم که فرهنگمان را شکل می‌دهند؛ زیرا حتی بهترین افراد ما نیز با در نظر گرفتن منافع خودمان کور شدند. اگر برابری و عدالت برایتان مهم است، باید تنوع را بپذیرید؛
نسرین نیکبخت
به نظر من، استدلالی که تنوع را تعریف می‌کند این است: تنوع بهترین روش برای دفاع از برابری است. اگر گروه‌های مختلف مردم تصمیم‌گیری نکنند، مسئولیت‌ها و منافع جامعه ناعادلانه تقسیم می‌شود. افرادی که قوانین را می‌نویسند، سهم بیشتری از منافع را به دست می‌آورند و سهم کمتری از بار سنگین را به دوش می‌کشند. اگر شما را به‌حساب نیاورند، فروخته خواهید شد. زندگی‌تان بیست سکه می‌ارزد. هیچ گروهی نباید امیدوار
نسرین نیکبخت

حجم

۲۴۰٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

حجم

۲۴۰٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۵۶ صفحه

قیمت:
۸۰,۰۰۰
۵۶,۰۰۰
۳۰%
تومان