کتاب شورابیلی ها یعسوب محسنی + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب شورابیلی ها

کتاب شورابیلی ها

نویسنده:یعسوب محسنی
دسته‌بندی:
امتیازبدون نظر

معرفی کتاب شورابیلی ها

کتاب شورابیلی‌ها نوشته‌ی یعسوب محسنی اثری داستانی است که نشر کوله پشتی آن را به‌صورت الکترونیکی منتشر کرده است. این کتاب روایتی است از زندگی، دوستی، جنگ و خاطرات تلخ و شیرین سه جوان در شهری برفی و سرد، که گذشته و حالشان در هم تنیده شده است. داستان با نگاهی به روابط انسانی، رفاقت، فقدان و تأثیر جنگ بر زندگی روزمره، فضایی ملموس و پر از جزئیات خلق می‌کند. نویسنده با زبانی تصویری و توصیف‌های دقیق، فضای شهر، آدم‌ها و خاطرات را به تصویر کشیده و مخاطب را به دل ماجراهای شخصیت‌های اصلی می‌برد. شورابیلی‌ها نه‌تنها به روایت یک دوره خاص از زندگی شخصیت‌ها می‌پردازد، بلکه لایه‌هایی از تاریخ، فرهنگ و هویت شهری را نیز در خود جای داده است. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب شورابیلی ها

شورابیلی‌ها نوشته‌ی یعسوب محسنی، داستانی است که در بستر شهری سرد و برفی روایت می‌شود و زندگی سه دوست به نام‌های تورج، سلیم و ایرج را دنبال می‌کند. کتاب با نگاهی جزئی‌نگر به روابط میان این سه نفر، خاطرات کودکی، نوجوانی، سربازی و تأثیرات جنگ بر زندگی آن‌ها می‌پردازد. فضای داستان آمیخته با حسرت، طنز تلخ، و دغدغه‌های وجودی است و نویسنده با توصیف‌های زنده و ملموس، شهر و آدم‌هایش را به‌گونه‌ای به تصویر کشیده که خواننده خود را در دل ماجرا حس می‌کند. شورابیلی‌ها علاوه‌بر روایت زندگی شخصیت‌ها، به موضوعاتی چون مرگ، فقدان، دوستی، عشق و هویت جمعی نیز پرداخته است. ساختار کتاب مبتنی بر روایت اول‌شخص است و با رفت‌وبرگشت‌های زمانی، خاطرات و وقایع گذشته را به حال پیوند می‌زند. یعسوب محسنی در این اثر، با بهره‌گیری از زبان محاوره‌ای و طنزآمیز، فضایی صمیمی و درعین‌حال تلخ و تأمل‌برانگیز خلق کرده است.

خلاصه داستان شورابیلی ها

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! داستان شورابیلی‌ها با ورود تورج و سلیم به شهری برفی آغاز می‌شود؛ شهری که خاطرات کودکی و نوجوانی‌شان در آن شکل گرفته است. آن‌ها به‌دنبال انجام مأموریتی هستند که با فقدان دوست مشترکشان، ایرج، گره خورده است. روایت با توصیف‌های دقیق از فضای شهر، سرمای زمستان، و جزئیات زندگی روزمره پیش می‌رود. سلیم و تورج در مسیر خانه‌ی ایرج، خاطرات مشترکشان را مرور می‌کنند: از روزهای مدرسه، شیطنت‌های کودکانه، عشق پنهان تورج به مهین، و ماجراهای سربازی و جنگ. حضور مرگ و فقدان، سایه‌ای سنگین بر روابط آن‌ها انداخته است؛ به‌ویژه زمانی که باید خبر شهادت ایرج را به مادرش برسانند. در طول مسیر، خاطرات تلخ و شیرین، طنز و اندوه، و دغدغه‌های وجودی شخصیت‌ها در هم می‌آمیزد. روایت با رفت‌وبرگشت‌های زمانی، از دوران کودکی تا جبهه‌های جنگ، و از کوچه‌های شهر تا سنگرهای باتلاقی، پیش می‌رود. شخصیت‌ها با واقعیت‌های تلخ زندگی، مسئولیت، و معنای دوستی و وفاداری دست‌وپنجه نرم می‌کنند. در نهایت، شورابیلی‌ها تصویری از نسلی ارائه می‌دهد که زیر بار خاطرات، فقدان و امید به آینده، هویت خود را جست‌وجو می‌کند.

چرا باید کتاب شورابیلی ها را بخوانیم؟

شورابیلی‌ها اثری است که با روایت صمیمی و جزئی‌نگر، تجربه‌های زیسته‌ی یک نسل را به تصویر می‌کشد. این کتاب با پرداختن به دوستی، فقدان، تأثیر جنگ و خاطرات جمعی، فضایی ملموس و قابل‌درک از زندگی در شهری کوچک و سرد ارائه می‌دهد. نویسنده با استفاده از زبان محاوره‌ای و طنز تلخ، توانسته است لحظات تلخ و شیرین زندگی شخصیت‌ها را به‌گونه‌ای روایت کند که همدلی و تأمل برانگیزد. شورابیلی‌ها نه‌تنها داستانی درباره جنگ و رفاقت است، بلکه به دغدغه‌های هویتی، عشق، و معنای زندگی نیز می‌پردازد. خواندن این کتاب فرصتی است برای لمس لایه‌های پنهان روابط انسانی و مواجهه با واقعیت‌های تلخ و شیرین زیستن.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن شورابیلی‌ها به علاقه‌مندان داستان‌های اجتماعی، روایت‌های جنگ، و کسانی که دغدغه‌ی هویت، دوستی و تأثیرات فقدان را دارند پیشنهاد می‌شود. همچنین برای کسانی که به روایت‌های شهری و خاطرات جمعی علاقه‌مندند، این کتاب انتخاب مناسبی است.

بخشی از کتاب شورابیلی ها

«شهر، زیر کُرک سفیدی از برف نامرتب پوشیده است. از پله‌های تنگِ فرش‌شدهٔ اتوبوس پیاده می‌شویم. اگر کسی مسخره‌ام نمی‌کرد و مانعی سرِ راهم نبود، بر خاک مقدسِ این شهر سیاه‌وسفید بوسه می‌زدم. آفتاب از شکم شهر بیرون نزده، هوای ابریِ پایانهٔ مسافربری آکنده از دودِ اگزوز است. برف مثل دانه‌های سفید ریز پنبه زمینِ مه‌آلود را یکدست می‌پوشاند و مسافرها شانه بالا آورده هرکدام ساک به پهلو، خواب‌آلود و مستأصل از هم دور می‌شوند. باد سرد مثل تیغ به جانمان افتاده بود و پوست صورتمان را ریش‌ریش می‌کرد. شهر در خوابی خاکستری و عمیق فرورفته است. خوابیدن مردم شهر غم‌انگیز است و من از بی‌فکری عمیقی که در رختخواب‌ها افتاده بود نگرانم. از آدم‌هایی که کنار خانواده‌هایشان مثل مرده‌ها بی‌حرکت‌اند و در سکوت بی‌غیرتشان از دنیا بی‌خبر! صدای خروس با آوایی پرتلاطم بانگ صبح روزی نو را چون فشاندنِ خون در چکاچک شمشیرها سرمی‌داد. سلیم با چشم‌های ناسور، پلک پف‌کرده‌اش را دودستی می‌مالد. چهره‌اش مثل سربازی شکست‌خورده درهم فرورفته است. تک‌وتوکی از موها با زخمه‌بادی صرصر که می‌وزید روی پیشانی‌اش بازی می‌کرد. انگار زنگوله به پای باد بسته بودند. سلیم با آخ‌وپیفی پرهیجان می‌پرسد: «توانستی بخوابی، شورابیلی؟» و قبل از آنکه منتظر بماند تا پاسخی از من بشنود، بلافاصله با خمیازه‌ای تا بناگوش برآمده می‌گوید: «کاسیبین بختی کیمی یاتمیشدیم.» دماغش را بالا می‌کشد و لبهٔ کلاه سربازی‌اش را تا روی ابروهای کلفتش پایین می‌آورد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳۲۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۲۹۶ صفحه

حجم

۳۲۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۲۹۶ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
۴۴,۲۵۰
۲۵%
تومان