کتاب لحظه برخاستن
معرفی کتاب لحظه برخاستن
کتاب لحظه برخاستن نوشتهٔ ملیندا گیتس و ترجمهٔ عاطفه برقعی است. انتشارات نقش و نگار این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر دربارهٔ تغییر جهان با توانمندبودن زنان است.
درباره کتاب لحظه برخاستن
کتاب لحظه برخاستن که در ۹ بخش نوشته شده است، میگوید برابری باعث توانمندی زنان میشود و زنان توانمند قادر هستند دنیا را دگرگون کنند.
ملیندا گیتس معتقد است که والاترین هدف بشریت، نه برابری بلکه داشتن ارتباط است؛ زیرا انسانها ممکن است با وجود برابری باز هم احساس تنهایی و انزوا کنند. برابری بدون ارتباط اهمیت چندانی ندارد؛ زیرا وقتی انسانها با هم در ارتباط باشند، نسبت به هم احساس تعلقخاطر میکنند. او میگوید من جزئی از شما و شما بخشی از من میشویم و شادی، غم، برد، باخت و رنجمان هم از یکدیگر جدا نیست و عشق باعث یکیشدن ما خواهد شد. عشق به تمایل ما برای طردکردن دیگران پایان میدهد و دیگر هدف ما برابری نیست بلکه، ارتباط، تعلق و دوستداشتهشدن است. عشق باعث اوجگرفتن انسانها میشود. ما با درکنارهمبودن میتوانیم پیشرفت کنیم و در دنیایی که با هم میسازیم، هیچکسی بهدلیل این که فقیر، مطرود یا ضعیف است مورد سوءاستفاده قرار نمیگیرد. دیگر در هیچکجای دنیا، بیماری، سالخوردگی، نوع نژاد و مذهب یا زنبودن باعث شرمساری و لکهٔ ننگ بهحساب نمیآید. ما با ازبینبردن همهٔ مرزهای دروغین، قادریم بدون قیدوشرط عشق بورزیم، خودمان را در وجود دیگران ببینیم و دیگران را چون خودمان بدانیم. این همان لحظهٔ پرواز و چیزی است که کتاب لحظه برخاستن به آن پرداخته است.
خواندن کتاب لحظه برخاستن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران حوزهٔ روانشناسی عمومی و افرادی که به حق برابری میان زن و مرد باور دارند یا باور ندارند، پیشنهاد میکنیم.
بخشهایی از کتاب لحظه برخاستن
«همهٔ اهالی روستای دیمی، به جز پاتریشیا که یک مایل دورتر بر زمین مرطوب ۲۰۰۰ متری کشاورزیاش زانو زده و در حال کاشتن بذرهای بادام زمینی بود، در روز کریسمس به جشن و پایکوبی مشغول بودند.
پاتریشیا بذرها را با دقت فراوان در ردیفهایی دوتایی به طوری که ۷۵ سانتی متر بین هرردیف و ۱۰ سانتی متر بین هرگیاه فاصله باشد، میکاشت.
من شش ماه بعد او را در مزرعهاش دیدم و گفتم: «خبر دارم که روز کریسمست را چطور گذراندهای!» پاتریشیا خندید و گفت: «آخر باران خوبی آمده بود.» او میدانست اگر وقتی زمین مرطوب است، دانه بکارد محصول بهتری به دست خواهد آورد.
شاید فکر کنید شخصی مانند پاتریشیا با این همه فداکاری، حتماً انسان موفقی است، اما اوبا وجود سالها تلاش، هنوز هم برای نیازهای اولیهٔ زندگی، مانند هزینهٔ تحصیل فرزندان، سرمایه گذاری برای از بین بردن فقراولیهٔ زندگیاش، یا حتی پول خرید یک سری لوازم آشپزخانه در مضیقه بود.
کشاورزان برای موفق شدن به پنج عامل نیاز دارند که عبارت است از: زمین خوب، بذر مرغوب، تجهیزات کشاورزی، زمان و فوت و فن کار. اما بین پاتریشیا، به خاطر زن بودنش، و هر یک از این عوامل، موانع زیادی وجود داشت.
بنابر رسمی در مالاوی، که در جنوب صحرای آفریقا هم رواج دارد، زنان نمیتوانند مالک هیچ زمینی باشند (البته اخیراً قوانینی در مالاوی برای حقوق مالکیت برابر زن و مرد تصویب شده است، اما رسوم آهسته تراز قوانین تغییر میکنند). بنابراین پاتریشیا زمین مزرعهاش را اجاره کرده بود و به دلیل هزینهای که باید بابت این کار میپرداخت دیگر قادر به سرمایه گذاری بیشتر روی زمین نبود.
همچنین پاتریشیا به خاطر زن بودنش، حق هیچ گونه دخالتی در تصمیم گیری هزینههای خانواده نداشت و کنترل همهٔ هزینهها فقط با همسرش بود و اگر برای پاتریشیا وسایل کشاورزی نمیخرید، او نمیتوانست اعتراض کند.
حتی شوهر پاتریشیا دربارهٔ اینکه او باید چطور وقتش را سپری کند، تصمیم میگرفت و همیشه میگفت: «این کار را بکن، آن کار را انجام بده.» کل روز پاتریشیا صرف خردکردن هیزم، آوردن آب، آشپزی، ظرف شستن و مراقبت از بچهها میشد. در نتیجه برای اینکه محصولات خود را به بازار برده و به بهترین قیمت بفروشد وقت ناچیزی داشت و اگر کارگر هم استخدام میکرد، به خاطر زن بودنش، برایش خیلی خوب کار نمیکردند زیرا مردان مالاوی دوست ندارند اوامر زنان را اجرا کنند.
حتی بذرهایی که پاتریشیا میکاشت تحت تأثیر تبعیض جنسیتی بودند. سازمانهای توسعه برای پرورش بذرهایی که گیاهان بزرگتری بدهند و آفت کمتری جذب کنند مدت زیادی با کشاورزان کار کرده بودند، اما این مشاورهها تنها با حضور کشاورزان مرد انجام میشد و تمرکز مردان هم همیشه بر محصولات قابل فروش بود. تقریباً هیچ کس برای بذرهای کشاورزانی مانند پاتریشیا که کارشان تغذیهٔ خانواده و پرورش محصولاتی مانند نخود و سبزیجات بود، خلاقیتی به خرج نداد.
دولتها و سازمانهای توسعه برای آموزش کشاورزان، جلساتی برگزار میکردند. اما زنان برای صحبت با مربیانی که معمولاً مرد بودند یا شرکت در جلسات، معمولاً اختیار نداشتند و وقتی سازمانها برای فرستادن اطلاعات از تکنولوژی مانند پیامک یا رادیو استفاده میکردند، متوجه شدند کنترل این وسایل در منزل تنها به دست مردان است، چون اگر خانوادهای یک تلفن همراه داشت، حتماً مرد خانه آن را با خودش میبرد و وقتی خانوادهای رادیو گوش میدادند مرد به دلخواه خود، موج آن را تنظیم و کنترل میکرد.
با بررسی این موارد میتوانیم به عدم پیشرفت کشاورز سخت کوش و ماهری چون پاتریشیا پی ببریم.»
حجم
۲۵۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۵۰ صفحه
حجم
۲۵۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۵۰ صفحه