دانلود و خرید کتاب دیوار آتش هنینگ مانکل ترجمه شکیبا محب‌علی
تصویر جلد کتاب دیوار آتش

کتاب دیوار آتش

نویسنده:هنینگ مانکل
انتشارات:نشر هیرمند
امتیاز:
۴.۲از ۱۰ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب دیوار آتش

کتاب دیوار آتش نوشته هنینگ مانکل است که با ترجمه شکیبا محب‌علی منتشر شده است. هنینگ مانکل نویسنده و منتقد سوئدی است که کتاب‌ها و نمایشنامه‌هایش به نابرابری اجتماعی و بی‌عدالتی‌ها در سوئد و خارج از کشورش می‌پردازد.

درباره کتاب دیوار آتش

داستان کتاب دیوار آتش در یک روز غروب شروع می‌شود، زمانی که یک مرد می‌ایستد تا از دستگاه خودپرداز استفاده کند، ناگهان روی زمین می‌افتد و درجا می‌میرد. حدودا همان زمان یک راننده تاکسی، توسط دو دختر نوجوان به طرز وحشیانه‌ای کشته می‌شود. دو دختر زمانی که دستگیر می‌شوند از کارشان پشیمان نیستند. یکی از دخترها از بازداشتگاه فرار می‌کند. بلافاصله، برق نیمی از کشور قطع می‌شود و کشور دچار خاموشی و بحران می‌شود. یک مهندس به پست برقی که، دچار نقض فنی شده، می‌رود، می‌فهمد یک ایراد عجیب وجود دارد و بازرس کورت والندر شخصیت اصلی رمان اصرار دارد این اتفاقات با هم مرتبط است و شروع به تحقیق می‌کند اما این میان خودش و حرفه‌اش آسیب می‌بیند.

خواندن کتاب دیوار آتش را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات داستانی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب دیوار آتش

و حالا در راهِ رفتن به تشییع جنازهٔ چهارم بود، تنها مراسمی که او واقعاً اجباری نداشت که برود. روز چهارشنبه، درست وقتی که والندر داشت اداره را ترک می‌کرد آن خانم بهش تلفن زد. نزدیک غروب بود و سرش به‌خاطر تمرکز روی یک مورد خسته‌کننده دربارهٔ سیگارهای قاچاق درد گرفته بود. رد پاهایی که به نظر می‌آمد به شمال یونان می‌رسد ناگهان دود می‌شد و به هوا می‌رفت. والندر اطلاعاتش را در اختیار پلیس یونان و آلمان گذاشته بود اما آن‌ها هنوز موفق نشده بودند قاچاقچی‌ها را دستگیر کنند. والندر فهمیده بود که رانندهٔ کامیونِ کالاهای قاچاق، احتمالاً اصلاً خبر ندارد که بارش چیست. با این حال، حداقل یکی دو ماهی در زندان می‌ماند. هیچ نتیجهٔ دیگری به دست نیامد. والندر مطمئن بود که سیگارهای قاچاق با هر لنجی به ساحلِ ایستد آورده می‌شوند. او شک داشت که دست از کارشان برداشته باشند.

علاوه بر این، روزش به‌خاطر بحث با دادستان خراب شده بود، کسی که جانشین موقت پِر اُکسون بود. اُکسون دو سال پیش برای کارهای خیریه به سودان رفته بود و به نظر می‌رسید عجله‌ای برای برگشتن ندارد. والندر هر وقت نامه‌ای از اکسون دریافت می‌کرد، حسادتش برانگیخته می‌شد. او عملاً کارهایی را انجام می‌داد که والندر فقط درباره‌شان خیال‌پردازی می‌کرد: شروعی دوباره.

دیگر داشت پنجاه‌ساله می‌شد و اگرچه پذیرفتن آن سخت بود، می‌دانست که حوادث سرنوشت‌ساز زندگی‌اش را پشت سر گذاشته. او هرگز چیزی جز افسر پلیس نبود. بهترین کاری که می‌توانست در این سال‌های نزدیک به بازنشستگی انجام دهد این بود که سعی کند از راز جنایت‌ها بهتر پرده بردارد و اطلاعات و دانسته‌هایش را به نسل جوان‌تر منتقل کند، اما نه تصمیمی دربارهٔ تغییر زندگی در پیش داشت و نه سودان در انتظار او بود.

وقتی تلفن زنگ زد داشت کتش را می‌پوشید. اول صدای زن را نشناخت، بعد فهمید که مادر استفان فِرِدمن است. خاطرات و تصاویر دوری مربوط به سه سال پیش، ظرف چند ثانیه به ذهنش هجوم آوردند. آن پرونده دربارهٔ پسری بود که خودش را شبیه یک جنگجوی بومی آمریکایی نقاشی کرده بود و از کسانی که خواهرش را با سرعتی دیوانه‌وار زیر گرفته بودند و برادر کوچکش را به‌شدت ترسانده بودند، انتقام می‌گرفت. یکی از قربانیان ماجرا پدر خودِ پسر بود. والندر از یادآوری یکی از آخرین و ناراحت‌کننده‌ترین تصویرها بر خود لرزید: پسر کنار جسد بی‌جان خواهرش زانو زده بود و ضجه می‌زد. او نمی‌دانست که بعدش چه اتفاقی افتاد، فقط می‌دانست که به جای زندان، پسر را به بخش بیماران روانی تحت مراقبت فرستادند.

manifrp
۱۳۹۹/۱۰/۲۵

من نسخه چاپی این کتابو دارم کارهای هنینگ مانکل حس و حال خیلی خوبی داره واقعا من دوسشون دارم و این کارشو بیشتر

امیر منصور علیان نژاد
۱۴۰۰/۱۲/۱۳

هنینگ مانکل یکی از بهترین جنایی نویسان دنیا بود که با خلق شخصیت والندر یکی از کارکترهای ماندگار ادبیات جنایی رو خلق کرد. دیوار آتش هم یکی از بهترین رمان هاش بحساب میاد.

کاربر ۳۵۶۶۰۹۳
۱۴۰۳/۰۱/۲۶

بسیار عالی داستان و شخصیت پردازی عالی بود.سیر داستان خوب بود و ترجمه عالی داشت

«زمانی برای زندگی هست و زمانی برای مرگ.»
Farhadmarch
«بعضی چیزها را نمی‌شود به تأخیر انداخت.»
Farhadmarch
چیزی که هگلوند کشف کرده بود نیمی از حقیقت بود و نیمی از حقیقت آدم را به بیراهه می‌کشاند.
Farhadmarch
آدم باید بداند که چه زمانی بهترین موقع برای منتظر ماندن است.
Farhadmarch
اولین برداشت، اغلب مهم‌ترین است.
Farhadmarch
انسانیت دیگر ارزش ندارد. خوی حیوانی انسان دارد بر او مسلط می‌شود،
Farhadmarch
اما زندگی همیشه شامل چیزهایی بیشتر از نقشه‌های طراحی‌شده‌ی دقیق و تصمیمات آگاهانه است. اتفاق همیشه هست.
Farhadmarch
برای اثر گذاشتن روی منبع قدرت، باید نزدیک آن بمانی.
Farhadmarch
برای اثر گذاشتن روی منبع قدرت، باید نزدیک آن بمانی.
Farhadmarch
هیچ‌چیز و هیچ‌کس کاملاً در امنیت نیست.
Farhadmarch
اگر در بسته است، از پنجره وارد شو.
Farhadmarch
هر اتاق زندگی و نَفَس خودش را دارد. باید به آن گوش بدهی. یک اتاق می‌تواند خیلی رازها دربار‌ه‌ی کسی که در آن زندگی می‌کند، به تو بگوید.
Farhadmarch
سرانجام زمانی می‌رسد که انگار آن که مرده، هرگز وجود نداشته است.
Farhadmarch

حجم

۴۴۵٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۵۴۰ صفحه

حجم

۴۴۵٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۵۴۰ صفحه

قیمت:
۸۰,۰۰۰
تومان