کتاب بیلی سامرز
معرفی کتاب بیلی سامرز
کتاب بیلی سامرز نوشتهٔ استیون کینگ و ترجمهٔ زهرا چفلکی است و نشر روزگار آن را منتشر کرده است. استیون کینگ را به خاطر داستانهای معمایی، جنایی و وحشتانگیزش میشناسند. این بار در کتاب بیلی سامرز هم او سراغ داستانی معمایی و رازآلود رفته و سرگذشت مردی قاتل به نام بیلی سامرز را دستمایهٔ اثر خود قرار داده است.
درباره کتاب بیلی سامرز
داستان از این قرار است که حرفهٔ بیلی سامرز قتل است؛ پول میگیرد و آدم میکشد اما هرکسی را نمیکشد. او فقط آدمهای بد را میکشد! وقتی به سن بازنشستگی میرسد تصمیم میگیرد از شغلش کنارهگیری کند و آخر عمر را در استراحت بگذراند اما ناگهان پیشنهاد وسوسهانگیزی به او میشود که مجبور میشود در تصمیمش بازنگری کند. باید کسی را بکشد اما این قتل با تمام قتلهایی که او انجام داده تفاوت دارد. بیلی وارد ماجرای جدیدی میشود که حتی فکرش را هم نمیکرده است.
خواندن کتاب بیلی سامرز را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن کتاب بیلی سامرز را به تمام دوستداران داستانهای جنایی و ژانر وحشت و کسانی که داستانهای استیون کینگ را دنبال میکنند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب بیلی سامرز
کمی دیگر هم باهم حرف زدند. نیک به بیلی گفت که موقعیت را ردیف کردهاند. این یعنی مکانی که قرار بود بیلی از آنجا به سوژه شلیک کند، انتخاب شده بود. گفت لازم نیست بیلی تا موقع دیدن مکان و صحبتهای بیشتر، در مورد چیزی تصمیم بگیرد. کن هاف، یکی از محلیها، همه چیز را برایش توضیح میداد. نیک گفت که امروز کن خارج از شهر است.
بیلی پرسید: «این یارو میدونه من از چی برای کشتن استفاده میکنم؟»
با این حرف جواب مثبت واضحی به نیک نداد اما غیر مسقیم رساند که احتمالاً موافق است. دو میلیون دلار! آن هم بابت اینکه یک جا باسنش را بچسباند و یک شلیک کند. کم پیدا میشدند آدمهایی که به این پیشنهاد دست رد بزنند.
نیک با تکان سر حرف بیلی را تأیید کرد.
«باشه. این هاف کِی پیداش میشه؟»
«فردا. امشب به شماره تلفنت تو هتل زنگ میزنه. زمان و مکان ملاقات رو بهت میگه.»
«اگه قرار باشه کار رو قبول کنم باید یه داستان پوششی برای بودنم تو این شهر جور کنم.»
«ردیفه. یه داستان خیلی خفن برات داریم. به ذهن جورجیو رسید. فردا شب بعد از دیدن هاف داستان پوششی رو برات تعریف میکنیم.»
نیک ایستاد و دستش را دراز کرد. بیلی با او دست داد. قبلاً هم با او دست داده بود اما این یکی فرق میکرد. نیک آدم بدی بود و با این حال تنفر داشتن از او کمی سخت بود. تازه، از آن حرفهایهایش بود. پوزخندهایش درست و عمیق اثر میکرد.
حجم
۶۶۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۶۷۸ صفحه
حجم
۶۶۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۶۷۸ صفحه
نظرات کاربران
بیلی سامرز سرباز سابق جنگ عراق و آمریکاست. مردی که از جنگ یه شست پای زخمی و کلی خاطرههای غمانگیز با خودش به آمریکا برمیگردونه اما دست بر قضا جنگِ بیلی تموم نمیشه بلکه این بار با کشتن "آدمهای بد"
بیلی سامرز چه کردی با من 😢 خوندن این کتاب برای من یک ماه طول کشید ولی واقعا خوشحالم که خوندمش. خیلی دوستش داشتم. یه جورایی بود که انگار بیلی یه شخصیت بود ولی سه تا شخصیت داشت، نه چهارتا. یکی اون شخصیت
یکی از بهترین کتابهای جنایی و پلیسی بود.
یک داستان فوق العاده با شخصیت پردازی عالی، استیون کینگ واقعا نیاز به تعریف نداره ولی ترجمه ی آثارش نسبتا سخت هست با این حال مترجم الحق به خوبی از پس کار برآمده. علی رغم اینکه داستان نسبتا بلند هست
همین الان تموم شد و واقعا یه صفحه رو هم از دست ندادم اصلا نفهمیدم 700 صفحه است و اخرش واقعا نمیخواستم تموم بشه
داستان یک ضدقهرمان دوست داشتنی که شما را تاآخر داستان دنبال خود می کشاند . ترجمه هم خوب است وکتاب متن روانی دارد.
سلام ✋🏻 اول اولش بگم که من عاشق بیلی شدم 🫣 و تو یه جایی از داستان براش گریه کردم بیلی یه تک تیر اندازه، سابقه حضور تو جنگ امریکا و عراق رو داره و الان کارش، کُشتنِ آدم های بده، داستانم با
هر چند که داستان خوبی است و خواننده را با خود همراه میکند اما کلیشه ای است، نگارش ساده و روانی دارد از خواندنش لذت میبرید، اما چیزی که از خواندن آن به وجد بیایید نیست. همچنین بعضی جاها زیادی