کتاب دیوار
معرفی کتاب دیوار
کتاب دیوار رمانی نوشته جان لنچستر با ترجمه بابک طهماسبی است. این کتاب درباره یک پایگاه نظامی مخوف به نام دیوار است که ساخته شده تا جلوی ورود مهاجران غیرقانونی را بگیرد.
درباره کتاب دیوار
جان لنچستر داستان دیوار را در حال و هوای آخرالزمانی نوشته است. دیوار نام یک پایگاه نظامی مخوف است. این پایگاه برای محافظت از کشور در برابر ورود غیر قانونی مهاجران یا همان دیگران ساخته شده است. فضای این پایگاه نظامی بسیار سخت و خشن است. کوچکترین سرپیچی از دستورات شدید ترین مجازاتها را به دنبال خواهد داشت. اما با حضور جوزف کاوانا در دیوار، آن هم در جوخهای که سختگیر ترین جوخههای پایگاه است، همه چیز تغییر میکند...
کتاب دیوار را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
تمام علاقهمندان به رمانهای خارجی و ادبیات داستانی از خواندن کتاب دیوار لذت میبرند.
درباره جان لنچستر
جان هنری لنچستر ۲۵ فوریه ۱۹۶۲ در هامبورگ به دنیا آمد. در هنگ کنگ بزرگ شد و برای تحصیل به انگلستان رفت. او در حال حاضر با همسرش، میراندا کارتر که مورخ و نویسنده است در لندن زندگی میکند. لنچستر برای فعالیتهای ادبیاش جوایز بسیاری از جمله جایزه کتاب وایت برید، جایزهی هاثورندن و جایزهی فوستر را از آن خود کرده است.
بخشی از کتاب دیوار
دیوار سرد است. این نخستین حرفی است که هرکسی به تو میگوید و وقتی میفرستندت به دیوار، نخستین حقیقتی است که متوجه میشوی. وقتی روی دیوار هستی، تمام مدت به آن سرما فکر میکنی و وقتی دیگر روی دیوار نیستی سرما تنها چیزی است که از آن به یادت مانده. دیوار سرد است!
دنبال تشبیه میگردی. سرد مثل سنگ، مثل الماس، مثل ماه. سرد مثل صدقه، این یکی خوب است. ولی خیلی زود میفهمی این سردی تشبیهناپذیر است. شبیه چیز دیگری نیست. چیزی نیست جز واقعیتی فیزیکی. حداقل این نوع از سردی چنین است. سرد سرد است.
پس این اولین موردی است که سراغت میآید. شبیه سردیهای دیگر نیست. بهتمامی متعلق به آن مکان است؛ مثل خصوصیت فیزیکی ثابتی از آن مکان. این سردی یکی از اساسیترین ویژگیهای دیوار است؛ یکی از ذاتیترین ویژگیهایش. اولین باری که میروی دیوار و در اولین روز دوره با کلیت آن مواجه میشوی. میدانی که قرار است دو سال آنجا باشی. میدانی که همهجای دیوار همین است و همهچیز فقط به این بستگی دارد که همدورهایهایت چطور آدمهایی باشند. این را هم میدانی که در این مورد کاری از دستت برنمیآید. هولناک ولی یکجورهایی هم کمی رهاییبخش است. انتخابی در کار نیست، همهچیز دیوار یعنی اینکه انتخابی نداری.
کمی آموزشت میدهند ولی نه خیلی؛ شش هفته. بیشترش درباره نگهداری و نظافت و مراقبت از اسلحه و نحوه شلیک با آن است، با همین ترتیبی که گفتم. کمی تمرینات بدنی، ولی نه خیلی و مقدار زیادی تمرین بیدارباش نیمهشب، خواب منقطع، خشم شب، تغییر بیمقدمهٔ دستورات و آزمونهای کوتاهمدت انضباط. در مغزت حک میکنند: انضباط، مقدم بر شجاعت است. در یک مبارزه، گروهی برنده است که از دستورات پیروی میکند. مثل فیلمها نیست. شجاعت به خرج نده، فقط کاری را که از تو خواستهاند انجام بده، همین. بقیهٔ آموزشها روی دیوار اتفاق میافتد. از مدافعانی که قبل از تو روی دیوار بودهاند یاد میگیری. تو هم به مدافعانی که پس از تو میآیند، انتقال میدهی. پس وقتی میرسی به دیوار، اینها را بلدی: بیدار شدن در نیمهشب و نگهداری از اسلحه.
معمولاً پس از تاریکی هوا به دیوار میرسی.
حجم
۲۲۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
حجم
۲۲۸٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
نظرات کاربران
چرا توصیه می کنم این کتاب را بخوان"یم". حکایت نیست. روایت رویدادی است آشنا در بیشتر جای دنیا. نه از آن بابت که بافتش آخرالزمانی است. نه از آن بابت که تجربه ای دارد آشنا برای بسیاری از ما. دلیلش