
کتاب دیوار
معرفی کتاب دیوار
کتاب الکترونیکی دیوار نوشتهٔ «جان لنچستر» با ترجمهٔ «سعید کلاتی» توسط انتشارات هیرمند منتشر شده است. این رمان در ژانر علمیـتخیلی و پادآرمانشهری قرار میگیرد و داستانی را روایت میکند که در آن، در آیندهای سرد و بیرحم، انسانها برای بقا و دفاع از مرزهای خود، ناچار به خدمت اجباری در دیواری عظیم و سیمانی میشوند. رمان «دیوار» با نگاهی تیزبین به بحرانهای زیستمحیطی، مهاجرت و هویت فردی، تصویری از جامعهای ترسیم میکند که در آن امید و ترس همزمان در دل شخصیتها جریان دارد. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب دیوار اثر جان لنچستر
کتاب «دیوار» اثر «جان لنچستر» رمانی پادآرمانشهری است که در قالب داستانی اولشخص و با روایتی واقعگرا، دنیایی را به تصویر میکشد که پس از یک فاجعهٔ زیستمحیطی بهکلی دگرگون شده است. در این جهان، کشورها برای محافظت از خود در برابر موج مهاجران و تهدیدهای خارجی، دیوارهای عظیمی ساختهاند و جوانان را به خدمت اجباری در این دیوارها میفرستند. ساختار کتاب بر پایهٔ روایت زندگی روزمرهٔ مدافعان دیوار شکل گرفته و با جزئیات دقیق، فضای سرد، بیروح و تکراری این محیط را بازتاب میدهد.
«جان لنچستر» در کتاب «دیوار» با تمرکز بر تجربههای شخصی شخصیت اصلی، به موضوعاتی چون ترس، بیگانگی، مسئولیت جمعی و معنای بقا میپردازد. این رمان با بهرهگیری از عناصر علمیـتخیلی و اجتماعی، تصویری از آیندهای محتمل و نگرانکننده ارائه میدهد که در آن مرزها، هویت و اخلاقیات انسانی به چالش کشیده میشوند.
خلاصه داستان دیوار
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
داستان «دیوار» با ورود شخصیت اصلی، «کاوانا»، به دیواری عظیم و سیمانی آغاز میشود؛ جایی که او و همنسلانش باید دو سال خدمت اجباری را برای دفاع از کشورشان در آن بگذرانند. دیوار، نمادی از جدایی و ترس، مرزی است میان دنیای امن و دنیای ناشناختهٔ «دیگران»؛ مهاجرانی که برای ورود به کشور تلاش میکنند. روایت با توصیف سرما، بیرحمی و تکرار روزمرهٔ زندگی روی دیوار پیش میرود؛ جایی که مدافعان با آموزشهای نظامی، ترسهای شبانه و قوانین سختگیرانه روبهرو هستند. شخصیتها، از جمله «سروان»، «گروهبان»، «هیفا» و «شونا»، هرکدام با گذشته و دغدغههای خود، در این محیط بسته و بیروح، بهدنبال معنا و امید میگردند. در دل این روزمرگی، ترس از حملهٔ «دیگران» و مجازاتهای سنگین برای هرگونه خطا سایهای دائمی بر سر مدافعان میاندازد.
این روایت علاوهبر نمایش روابط انسانی و شکنندگی هویت فردی، به بحرانهای اخلاقی و انتخابهای دشوار در شرایط مرزی میپردازد. رمان «دیوار» با فضاسازی سرد و بیامان، خواننده را به دل تجربهای میبرد که در آن بقا، اطاعت و تردید، همزمان جریان دارند و هر روز تکرار اضطراب و امید است.
چرا باید کتاب دیوار را بخوانیم؟
این کتاب با خلق فضایی پادآرمانشهری و روایت زندگی در شرایطی سخت و بیرحم، فرصتی برای اندیشیدن به مرزهای انسانی، بحرانهای زیستمحیطی و معنای بقا فراهم میکند. رمان «دیوار» نهتنها تصویری از آیندهای محتمل را پیش چشم میگذارد، بلکه با پرداختن به روابط انسانی، ترسها و امیدهای شخصیتها، خواننده را به تأمل دربارهٔ هویت، مسئولیت جمعی و اخلاقیات در جهان معاصر دعوت میکند. روایت جزئینگر و فضای ملموس کتاب تجربهای متفاوت از مواجهه با اضطرابهای جمعی و فردی رقم میزند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب به علاقهمندان ژانر علمیـتخیلی، پادآرمانشهری و داستانهای اجتماعی پیشنهاد میشود. همچنین برای کسانی که دغدغههایی دربارهٔ بحرانهای زیستمحیطی، مهاجرت، هویت و مرزهای انسانی دارند اثری تأملبرانگیز خواهد بود.
درباره جان لنچستر
«جان هنری لَنچستر» (John Henry Lanchester) متولد ۲۵ فوریهٔ ۱۹۶۲، روزنامهنگار و رماننویس بریتانیایی است. او در هامبورگ به دنیا آمد، دوران کودکیاش را در هنگکنگ گذراند و تحصیلات خود را در انگلستان ادامه داد؛ از سال ۱۹۷۲ تا ۱۹۸۰ در مدرسهٔ «گرشام» (Gresham's School) در «هولت، نورفک» و سپس در کالج «سنت جان» در دانشگاه آکسفورد. «لَنچستر» با «میراندا کارتر»، تاریخدان و نویسنده، ازدواج کرد و صاحب دو فرزند است. او در سال ۲۰۰۲ به عضویت «انجمن سلطنتی ادبیات» درآمد.
«لَنچستر» جز رمان، نویسندهٔ آثار غیرداستانی و مقالات متعدد است. نوشتههایش در نشریاتی چون London Review of Books (که ویراستار همکار آن است)، Granta ،The Observer ،The New York Review of Books ،The Guardian ،Daily Telegraph و The New Yorker منتشر شده است. او همچنین در Esquire دربارهٔ غذا و فناوری مینویسد.
او در سال ۲۰۱۳ نیز به دعوت «گاردین»، اسناد افشاگریهای «ادوارد اسنودن» را بررسی کرد و مقالهای با عنوان «پروندههای اسنودن: چرا مردم بریتانیا باید نگران GCHQ باشند» نوشت.
بخشی از کتاب دیوار
«در «دیوار» هوا سرد است. این نخستین جملهای است که همه به تو میگویند و نخستین چیزی است که بعد از اعزام به آنجا میفهمی. چیزی که در تمام مدتی که آنجایی به آن فکر میکنی و چیزی که حتی وقتی دیگر آنجا نیستی هم به آن فکر میکنی. در دیوار هوا سرد است. به دنبال استعارهها میگردی؛ سرد مثل تختهسنگ. مثل الماس، مثل ماه. سرد مثل صدقه گرفتن (این یکی استعارهی خوبی است). اما خیلی زود درمییابی نکتهای که در سرما وجود دارد، استعاره نیست. شبیه هیچ چیز دیگری نیست. حتی این نوع از سرما چیزی جز یک حقیقت محض نیست. سرماست، فقط سرما.
بدین لحاظ این اولین چیزی است که به ذهنت خطور میکند. که این شبیه هیچ سرمای دیگری نیست. این سرمایی است که تنها مختص اینجاست. همچون صفتی دائمی برای این مکان. سرما یکی از ویژگیهای اساسی اینجاست؛ یکی از غرایزش است. بنابراین وقتی که اولین بار به دیوار میروی، در نخستین روز از سفرت سرما مثل یک بسته به تو تقدیم میشود. میدانی که قرار است دو سال آنجا بمانی. میدانی که از اصل تا جایی که پای جغرافیا در میان است -همه جای آن یکشکل است. اما همه چیز به خلقوخوی و حالوهوای افرادی بستگی دارد که قرار است بهشان خدمت کنی.»
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۱۰ صفحه
حجم
۱٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۱۰ صفحه