دانلود و خرید کتاب لبخند غیرمجاز اسماعیل امینی
تصویر جلد کتاب لبخند غیرمجاز

کتاب لبخند غیرمجاز

دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۲از ۶ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب لبخند غیرمجاز

نثرهای این کتاب در قالب‌های مقاله، گفتگو، داستان کوتاه و حکایت نوشته شده‌اند و بنا بر گفته مولف، محتوای آنها سیاسی و اجتماعی نیست و بلکه درباره انسان و انسانیت نوشته شده است.همچنین در این اثر، خنداندن مخاطب محور نیست، بلکه به تعمق واداشتن خواننده هدف اصلی نویسنده است. اسماعیل امینی در این کتاب به دنبال سطحی‌نگری و لودگی نیست. او نمی‌خواهد با به‌کارگیری شوخی‌های کلامی و دیالوگ‌های طنزآمیز، مخاطب را بخنداند. قصد او به هیچ روی خنداندن نیست، بلکه طنز او گزندگی خاص خودش را دارد و دردها و آلام طیف وسیعی از شهروندان جامعه ایرانی را واگو می‌کند. «لبخند غیر مجاز» ۳۶ داستان، داستانک پیوسته و حکایت طنز را در خود جای داده است که برخی از آنها در چند بخش کوتاه روایت شده‌اند. برخی از آنها نیز تک بخشی و حتی چندخطی هستند.
فرامرز
۱۴۰۰/۰۴/۱۷

داستاناش زیاد خنده‌دار نیست ولی باعث میشن که بفکر فرو برین، درواقع اکثر داستان‌ها یه تصویری از وضع جامعه و مشکلاتش هستن، ربط داستان‌ها با تصویر جلد کتاب هم در این هست که خوندن داستان‌ها باعث میشه لبخند ژکوند روی

- بیشتر
🌻سپیده 🌻
۱۳۹۵/۱۱/۱۷

طاقچه جان لطفا بازم از حوزه ی ادبیات طنز کتاب بگذارید. متشکرم

hadi
۱۳۹۴/۰۷/۳۰

امینی رامی توان یکی ازنظریه پردازان طنزمعاصر دانست.

خانومِ میم قآف
۱۴۰۳/۰۹/۱۴

داستان‌ها نه طنز بودن و نه جالب...

zeynab
۱۳۹۶/۰۱/۳۱

فکر نمی کنم نوشته های داخل کتاب ربطی به عکسش داشته باشه😕

محمدجوادبابائی
۱۳۹۹/۰۸/۲۳

70درصد داستان ها بی نمک بود اما خواندنش ضرری نداره

یک نفر رفت به یک بانک بزرگ و گفت: «من یک وام بزرگ می‌‌خواهم.» رئیس بزرگ گفت: «وام بزرگ، طرح‌های بزرگ، مدارک بزرگ و ضامن‌های بزرگ می‌خواهد، داری؟» آن یک نفر گفت: «ندارم، فقط یک تلفن همراه کوچک دارم. بفرمایید!» و گوشی را داد به رئیس بزرگ. گوشی زنگ زد، رئیس بزرگ با تلفن حرف زد، مکالمه تمام شد، وام آماده شد. آن یک نفر وام را گرفت و لبخند زد و رفت. رئیس بزرگ هم لبخند زد و کیفش را برداشت و رفت و دیگر به بانک برنگشت. آن یک نفر هم دیگر به بانک برنگشت.
سعید
قصاب و چوپان قصاب گفت: «همه چوپان‌ها مثل هم هستند؛ غمگین و کم‌حرف. تنها صدای نی آن‌ها را می‌شنوی، آن هم همیشه محزون و دلگیر. این بره‌های پرواری، این قوچ‌های گوشتالو و قبراق، این بزهای چاق و چله و شیطان، این دشت سرسبز هیچ‌کدام چوپان‌ها را آن‌قدر سر کیف نمی‌آورد تا نوایی شاد و فرح‌انگیز از نی‌شان برخیزد.» چوپان چیزی نگفت، نگاهی به چشم‌های معصوم بره‌ها انداخت و نی را به لب گذاشت و اندوهش را در آن دمید.
Ramtin
«نیمه پر لیوان» ـ اما این بحث... ـ اما ندارد، باید خوشبین باشی. تو عادت کرده‌ای که کاستی‌ها و ضعف‌ها را ببینی. مثلاً همین لیوان را ببین! اگر از تو بپرسند، می‌گویی نیمه‌خالی است، اما من با خوشبینی می‌گویم نیمه‌پر است. ـ اما این مثال... ـ همیشه اما! همواره اشکال‌تراشی، این همه بدبینی خوب نیست. نیمه پر لیوان را ببین پسر! خوشبین، مثبت و سرشار از پویایی. یادت باشد، نیمه پُر لیوان را ببین! هرچه باشد کام تشنه‌لبی را تازه می‌کند. ـ اما... این فقط یک نمونه آزمایشگاهی است.
Ramtin

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۲۶ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۱۲۶ صفحه

قیمت:
۳۷,۰۰۰
۱۸,۵۰۰
۵۰%
تومان