دانلود و خرید کتاب همه زیبایی های غم انگیز سایمون ون بوی ترجمه رویا مهرگان‌راد
تصویر جلد کتاب همه زیبایی های غم انگیز

کتاب همه زیبایی های غم انگیز

انتشارات:انتشارات خوب
امتیاز:
۲.۷از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب همه زیبایی های غم انگیز

کتاب همه زیبایی های غم انگیز نوشته سایمون وی بوی، مجموعه داستان کوتاهی است که حال و هوای آخر الزمانی دارند و از پیوندهای میان انسان‌ها حکایت می‌کند. این اثر را با ترجمه رویا مهرگان راد در اختیار دارید.

درباره کتاب همه زیبایی های غم انگیز

سایمون ون بوی نویسنده کتاب همه‌ زیبایی ‌های غم‌انگیز، داستان‌هایی را بر اساس داستان‌های واقعی نوشته است. او با الهام گرفتن از سفرهای زیاد و گفتگو با مردم مختلف موفق شده است که داستان‌های بی‌نظیری بیافریند. داستان‌هایی که حال و هوای مردم بومی و محلی مناطق مختلف را دارند. او در این داستان‌ها از رشته‌هایی نوشته‌ است که انسان‌های مختلف را به هم پیوند می‌دهد. داستان‌ها با حال و هوای آخر الزمانی خود از پایان دنیا می‌گویند اما در هیچ کدام، دنیا به پایان نمی‌رسد.

کتاب همه زیبایی های غم انگیز را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

دوست‌داران داستان کوتاه و ادبیات داستانی از خواندن کتاب همه زیبایی های غم انگیز لذت می‌برند. 

درباره سایمون وی‌ بوی

سایمون ون بوی در سال ۱۹۷۵ در لندن متولد شد. اما حالا به همراه همسر و فرزندش در نیویورک زندگی می‌کند. او برای نوشتن آثار مختلف، جوایز بسیاری از جمله جایزه‌ی بین‌المللی داستان کوتاه فرانک اُکانر را دریافت کرده و برای جایزه‌ی ایندیز نیز نامزد شده است.وی بوی در حال حاضر می‌نویسد، در دانشگاه تدریس می‌کند و با نشریه‌های مختلف از جمله نیویورک تایمز، نیویورک پست، دِیلی تلگراف، گاردین، و تایمز همکاری دارد. 

بخشی از کتاب همه زیبایی های غم انگیز

از آتش‌سوزی، هیچ‌کس به خانواده مک‌کروچن اهمیت چندانی نمی‌داد. آن‌ها به زندگی در شهر عادت نداشتند. بچه‌ها چموش و گستاخ بودند و پنج‌تایی، پهلوبه‌پهلوی هم در پیاده‌رو راه می‌رفتند، افراد مسن را مسخره می‌کردند و بلندبلند به بچه‌های مردم متلک می‌انداختند.

آقا و خانم مک‌کروچن، وقتی باهم ازدواج کردند که هنوز نوجوان بودند. مراسم ازدواجشان در کلیسایی سنگی برگزار شد. آن زمان حتی در عرف روستا هم مگی کم‌سن‌وسال تلقی می‌شد. او با پای برهنه و لباسی سفید، با دقت به حرف‌های کشیش گوش می‌داد؛ بی‌آنکه واقعاً از آن سر دربیاورد.

مادر داماد به او گردنبندی نقره داد و مگی آن را به گردنش انداخت. داماد با دوستانش به‌کلیسا وارد شد. او گوشواره‌ای طلایی در یکی از گوش‌هایش انداخته بود. آستین‌های کت تیره‌اش تا نوک انگشتانش آمده بود.

آن‌ها سوار بر اسبی کرنگ دور شدند.

نمی‌شد فرزند خانواده مک‌کروچن باشی اما از جزئیات این داستان خبر نداشته باشی.

مادرشان، اغلب وقتی آن‌ها را به رختخواب می‌برد، برایشان می‌گفت: «وقتی زمانش برسه، شماها هم یکی‌یکی عاشق می‌شین؛ آسیاب به‌نوبت.»

آن‌ها به روستای داگلاس نقل مکان کردند، چون مدرسه خوب و شناخته‌شده‌ای داشت. آقا و خانم مک‌کروچن، آرزو داشتند بچه‌هایشان در زندگی پیشرفت کنند؛ اما ناگهان خانه‌شان در آتش سوخت.

برخی می‌گفتند که آتش‌سوزی، از یک سیگار یا توستر روشنی شروع شده که به حال خود رها شده بوده است. برخی دیگر معتقد بودند که باد، شعلهٔ شمع را به پرده توری رسانده و آتش‌سوزی شروع شده است.

طی سی سال گذشته، چنین آتش‌سوزی بزرگی در داگلاس اتفاق نیفتاده بود. باید خیابان را با کله‌قندی‌های نارنجی‌رنگ می‌بستند. به همسایه‌ها گفتند که ماشین‌هایشان را از آنجا ببرند و عقب بایستند. خانواده مک‌کروچن، پیژامه‌به‌پا، کنار هم روی آسفالت خیس و براق ایستاده بودند. مأموران آتش‌نشانی، با عجله شلنگ و نردبان می‌آوردند و تلاش می‌کردند باقی خانه‌ها را از آتش حفظ کنند.

مگی مک‌کروچن، جلوی همه گریه می‌کرد. شوهرش پارسال برای بیمه خانه پولی به او داده بود و مگی همه آن را خرج دندان‌پزشکی کرده بود؛ دخترش دندان‌های کج‌وکوله‌ای داشت و بچه‌ها در مدرسه مسخره‌اش می‌کردند.

هرکدام از بچه‌ها پیش یکی از همسایه‌ها ماندند، چون هیچ‌کس برای هر هفت نفرشان جا نداشت. صبح روز بعد، وسایل دودزده و خیسشان را به خیابان آوردند. نگهبان‌ها دور خانه حصار کشیده بودند تا مردم را دور نگه دارند. کوچک‌ترین بچه، موقع فرار، از ترس عروسکش را جا گذاشته بود؛ برای همین، یکی از بازرسان آتش‌نشانی بعد از شیفت کاری‌اش برگشته بود تا دنبال عروسک بگردد اما محض احتیاط یک عروسک نو هم در جیبش گذاشته بود.

fateme
۱۴۰۲/۰۴/۰۸

داستانهای کوتاه قشنگی داره داستان کبوتر را بیشتر خوشم اومد در کل برای وقت اضافه پیشنهاد میشه

ومبت بدعنق
۱۴۰۲/۰۴/۱۰

میشه لطفا بگین این کتاب برای چه سنی مناسبه؟

مذهب از ترس متولد می‌شود و برای اینکه نجات پیدا کنی فقط باید از امیدبستن به هر چیز دیگری جز دین دست بکشی. آزادی در بندگی است؛ بعد تو آماده خواهی بود برای خدا.
fateme
آن کس که خود را مقید به یافتن لذتی خاص کرده است زندگی و عمر گذرایش را تباه می‌کند؛ اما آن کس که دم را غنیمت می‌شمارد در طلوع ابدی خوشبختی زندگی می‌کند. ویلیام بلیک
پویا پانا
دین، ضعفا را شکار می‌کند. مذهب از ترس متولد می‌شود و برای اینکه نجات پیدا کنی فقط باید از امیدبستن به هر چیز دیگری جز دین دست بکشی
fateme
او احساس کرد دیگر خیلی دیر است؛ برای تغییر هرچیزی خیلی دیر است، البته نه آنچه در قلبش می‌گذشت
fateme

حجم

۱۵۲٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۸۰ صفحه

حجم

۱۵۲٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۱۸۰ صفحه

قیمت:
۵۴,۵۰۰
تومان