دانلود و خرید کتاب عشق با زمستان می آید سایمون ون بوی ترجمه طاهره زمانی بهابادی
تصویر جلد کتاب عشق با زمستان می آید

کتاب عشق با زمستان می آید

معرفی کتاب عشق با زمستان می آید

مجموعه داستان «عشق با زمستان می‌آید» از «سایمون ون ‌بوی» است. زبان نوشتاری ون بوی، زبانی ساده، روان و در عین حال شاعرانه و آهنگین است که تاکنون کتاب‌هایش به چهارده زبان زنده‌ی دنیا ترجمه شده‌ و از محبوبیت بسیاری برخوردار است. ون بوی، در جایی می‌نویسد: «زبان‌ ابزار دست یافتن به انسانهاست، ابزاری که از طریق آن با درونی‌ترین ترس‌ها و امیدها و یأس‌ها و کامیابی‌هایمان به آنها نزدیک می‌شویم.»
plato
۱۳۹۷/۰۵/۲۹

تا نیمه خوندمش،جذبم نکرد گذاشتمش کنار

sdfjvr
۱۴۰۱/۰۷/۰۶

سلام.کتاب از چهار داستان مجزا تشکیل شده،من این کتاب رو از ترجمه و نشر دیگه ایی خوندم و اولین چیزی ک مجابم کرد این کتاب رو بخونم این بود ک پشت کتاب نقل ب مضمون نوشته بود این کتاب آشنایی

- بیشتر
amirali
۱۳۹۷/۰۵/۱۵

این کتاب بی نظیر است ترجمه ان بسیار روان و همینطور بن مایه کتای نیز به قلم زیبای نویسنده کم نظیر است حتما این کتاب را مطالعه کنید

نیرومندترین هراس بچه‌ها این است که پدر و مادرشان را ناامید کنند.
یك رهگذر
اگر نیستی، پس چرا همه‌جا می‌بینمت؟
Autumn
هر صبح می‌تواند آغاز زندگیت باشد ـ تو هزاران زندگی داری، اما عمر هرکدام تنها به بلندی یک روز است.
یك رهگذر
جداً معتقدم همان‌طور که دروغ و فریب عشق را نابود می‌سازند، می‌توانند خلقش کنند و حامی‌اش هم باشند. عشق بیش از تجربه به تخیل نیازمند است.
sᴍMahdi Ziaei
درد، سرزمینی است که در آن باران می‌بارد و می‌بارد و هیچ نمی‌روید.
plato
انسان با قلبش نیست که عشق می‌ورزد با تمام تنش عاشق می‌شود. جزءجزء پیکرش درگیر عشق شده بود
یك رهگذر
گفت «تو به زندگی پس از مرگ اعتقاد داری؟» گفتم «فکر می‌کنم الان همان‌جاییم»
یك رهگذر
اگر نیستی، پس چرا همه‌جا می‌بینمت؟
یك رهگذر
به گمان من موسیقی سودایی است که زبان، زمانی در سر داشت.
plato
اگر نیستی، پس چرا همه‌جا می‌بینمت؟
plato
وقتی باخ مُرد، برخی از فرزندانش دست‌نوشته‌هایش را به قصابی فروختند. به نظرشان آن کاغذپاره‌ها به درد پیچیدن دور گوشت می‌خورد.
plato
اعتماد کردن، از مورد اعتماد واقع شدن سخت‌تر است.
plato
درد، سرزمینی است که در آن باران می‌بارد و می‌بارد و هیچ نمی‌روید.
sᴍMahdi Ziaei
فکر می‌کند دچار افسردگی‌ام. اما من فقط ساکتم. شباهت میان تنهایی و افسردگی مانند شنا کردن و غرق شدن است.
plato
تمرین که می‌کردم، پدر با چشم‌های گریان گوش می‌داد. این است دلیل موفقیت من در کسوت یک نوازنده‌ی ویولون‌سل.
plato
سندی مادری مجرد است. به مرکز باروری رفت و خود را آبستن کرد.
plato
درد، سرزمینی است که در آن باران می‌بارد و می‌بارد و هیچ نمی‌روید.
یك رهگذر
بابت کارهایی که نکرده‌ام، بیشتر از کارهایی که کرده‌ام، پشیمانم. عجیب است نه؟
یك رهگذر
عشق همچون زندگی‌ست اما از قبل شروع می‌شود و تا بعد ادامه دارد ـ ما در میانه به هم می‌رسیم و از هم جدا می‌شویم.
یك رهگذر
همه‌ی خواهر و برادرها دور از چشم پدر و مادرشان یک زندگی پنهانی هم دارند.
plato

حجم

۱۶۰٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۱۴ صفحه

حجم

۱۶۰٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۱۴ صفحه

قیمت:
۳۶,۰۰۰
تومان