کتاب جنسیت رزالیند
معرفی کتاب جنسیت رزالیند
کتاب جنسیت رزالیند نوشته یان کات و ترجمه رضا سرور، تفسیرهایی بر آثار شکسپیر، بوخنر و گوتیه است.
درباره کتاب جنسیت رزالیند
یان کات در کتاب جنسیت رزالیند، در مجموعه مقالاتی، تفسیرهایی بر آثار شکسپیر، بوخنر و گوتیه نوشته است. این کتاب به نوعی ادامه کتاب شکسپیر معاصر ما است. یان کات به دلیل تدریس و پژوهشهای آکادمیک خویش در دانشگاههای امریکا، درونمایههای آثار شکسپیر را از دیدگاهی سیاسی تفسیر کرده بود. اما کمی بعد آن را دوباره مورد بازنویسی قرار داد. او با توجه به حجم مطالعات و پژوهشهایش، آمیزه این بینش عمیق نظری و تجربیات سیاسی-اجتماعی را ارائه کرده است و به این ترتیب چشماندازی شگرف از آثار شکسپیر را ترسیم میکند.
کتاب جنسیت رزالیند را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به مباحث، پژوهشهای ادبی، هنری و تئاتر از خواندن کتاب جنسیت رزالیند لذت میبرند.
بخشی از کتاب جنسیت رزالیند
بر صحنهٔ دوران الیزابت، نقشِ دختران جوان یا حتی زنان بالغ را پسران چهارده یا پانزدهساله، البته همیشه پیش از تغییریافتن صدایشان، ایفا میکردند. بازیگرانِ پسر باید چیزی شبیه اوناگاتا در کابوکیِ سنتی بوده باشند. در تئاتر ژاپنی، قراردادِ نمایشی هرگز بر صحنه آشکار نیست یا توهمِ نمایشی ناگهان به حالت تعلیق درنمیآید. بههرحال در تئاترِ شکسپیر، دستکم دوبار و در لحظاتی کوتاه، از این قراردادِ نمایشی پرده برداشته میشود و توهم نمایشی به «نمایش در نمایش» بدلمیگردد؛ در چنین لحظهای، درست مانند تکنیک بیگانهسازی برشت، زمانِ تئاتری به زمانِ حال تماشاگران تبدیل میشود و اجراگری که نقشی را نمایش میدهد همان مرد یا زنی که نقششان را بازی میکند نیست.
در یکی از صحنههایی که در آن شکسپیربهطرز خیرهکنندهای ناهمزمانیِ تاریخی را به کار میبرد، یعنی اندک زمانی پس از آنکه کلئوپاتراملکهٔ مصر و معشوقهٔ امپراتوران رومبه ندیمهاش دستور بازکردن سینهبندش را میدهد، ناگهان و برای لحظهای کوتاه، به پسرکی جیغجیغو تبدیل میشود:
بازیگران فرصتطلب
بیدرنگ ما را به روی صحنه خواهند برد...
آنتونی را در حال مستی جلو میآورند و پسرکی با صدای زیر خود نقش کلئوپاترا را بهصورت یک روسپی بازی خواهد کرد.
(آنتونی و کلئوپاترا، پردهٔ پنجم، صحنهٔ دو)
در صحنهٔ پایانیِ همانطور که دلخواه شماست، پسری نقش یک دختر را بازی میکند، و این دختر نیز در طول نمایش خود را به لباس مبدلِ یک پسر درآورده است، اینک همو نیمتنه و جورابِ مردانهای را که انتهایش بهسفتی دور زانوانش بسته شده درمیآورد. در پسگفتار نمایشْ رزالیند، که اینک به لباس زنانهٔ خویش بازگشته است، مستقیماً با تماشاگران سخن میگوید:«رسم نیست که یک بانو سخن پایانی را ادا کند، اما چنین وظیفهای نادرستتر از آغاز سخن به وسیلهٔ یک مرد نیست... اگر من یک زن بودم، هریک از شما ریشدارها را که مطبوعِ طبع من بود و چهرهای جالب و نَفَسی غیرمشمئزکننده داشت میبوسیدم، ولی مطمئنم که آنان... بهخاطر سخنان ملاطفتآمیزم، هنگامی که سر تعظیم فرود میآورم، به من خدانگهدار خواهند گفت.»
«اگر من یک زن بودم...»، اما اکنون نهتنها رزالیند نیمتنهٔ بزرگ و جامهٔ بلندِ زنانهای پوشیده که دامنش بر زمین کشیده میشود، بلکه هنگام خروجش از صحنه، همچون زنان تعظیم میکند. ژان ژنه اصرار داشت که در هر اجرایی از نمایشنامهٔ سیاها، اگر تماشاگرِ سفیدپوستی حضور نداشت، باید سیاهپوستی با ماسکی سفید در ردیف اول جایگاهِ تماشاگران بنشیند. گروه درباریان و قضات دادگاه تماماً سفیدپوست هستند، اما درحقیقت آنها همگی سیاهپوستانیاند که ماسکهایی سفید بر چهره دارند. ژنه میپرسد:«اما سیاهپوست دقیقاً کیست؟ و پیش از هر چیز باید پرسید او چه رنگی است؟» میتوان جملهٔ ژنه را بهصورت دیگری درآورد و پرسید: «جنسیت دقیقاً چیست؟ و پیش از هر چیز باید پرسید جنسیت چه جنسی دارد؟». نورثروپ فرای در مقالات کتاب چشمانداز طبیعی، که درمورد کمدیها و رمانسهای شکسپیریاند، دربارهٔ ارتباط میان واقعیت و توهم صحنهای مطالعات بسیار دقیق و ژرفی دارد:«هنگام تماشای تراژدی، ما تحتتأثیر واقعیتِ توهم قرار میگیریم... اما هنگام تماشای کمدیِ رمانتیک، تحتتأثیر توهم واقعیت قرار داریم.» صحنهْ هم واقعیتِ توهم و هم توهم واقعیت است. به پیروی از فرای میتوان گفت: توهم جنسیت همان جنسیتِ توهم است. دختر/پسر همان پسر/دختر است. اما جنسیت این نر/مادینه چیست؟
حجم
۲۱۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۱۲ صفحه
حجم
۲۱۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۱۲ صفحه
نظرات کاربران
کتاب مهمی از نویسنده کتاب شکسپیر معاصر ما ، در این اثر به واکاوی جنسیت در دوره نئو کلاسیسم می پردازد ( تا قرن ۱۸ و ۱۹ ) به ویژه به برسی عشق و شهوت در میان شخصیت هایی با