دانلود و خرید کتاب آنای باغ سیب احمد بیگدلی
تصویر جلد کتاب آنای باغ سیب

کتاب آنای باغ سیب

معرفی کتاب آنای باغ سیب

احمد بیگدلی(۱۳۹۳-۱۳۲۴)، نویسنده و برنده جایزه کتاب سال در رشته ادبیات داستانی است. در یکی از داستان‌های این کتاب به نام «بانوی برفی» می‌خوانیم: «خانم «شانون پیر» نمی‌توانست بخوابد. دلش نمی‌خواست بخوابد امّا باید می‌خوابید. «جونی» سرش داد می‌کشید و قرص‌ها را به خوردش می‌داد. «پیتر گیل» همین‌طور نوشته است. باید می‌خوابید تا در صحنه‌ی سوم بمیرد. بنابراین خانم لرتا با آهنگ ملایم ترانه‌ی «ای دشت، دشت من» را برایش خواند و خوابید، نهآن‌قدر عمیق که از موقعیت زمان و مکان غافل بشود. می‌دانست زمان جاری پیوسته‌ای است و او در آن شناور است. گاهی خُرخُری از او شنیده می‌شد، ناله‌ی خفیف زنی سالمند که زیر بار قرص‌های لعنتی داشت جان می‌کند. با همین صداهای اندک و خفیف بود که ما باورمان شد خانم شانون پیر خفته است، و این امر مسلم را که «پیتر گیل» بر آن اصرار داشت، خانم «لرتا» به یک اشاره‌ی «آربی» دریافته و چنان خفته بود که در آن می‌شد تا انتهای خیابان «گورکی» پای پیاده رفت و به آخرین کوچه پیچید جایی که «نوشین» منتظرش بود و نتوانسته بود برای استقبال همسرش خودش را به ایستگاه قطار برساند. شمع‌ها را روشن کرده بود. گل‌های تازه را توی گلدان گذاشته بود، غذای سردستی و دسر را آماده کرده بود و نشسته بود پشت پنجره. این خواب تمامی نداشت تجربه‌ی سال‌ها بازیگری به او آموخته بود که هوشیار باشد، به قول خودش «حس اجتناب‌ناپذیر خفتن در جریان یک رودخانه‌ی آرام». این باید خصیصه‌ی همان «آن» باشد که در بعضی مردم هست؛ (بنده‌ی طلعت آن باش که آنی دارد)، و در خانم لرتا هایراپتیان بود. فکرش را بکن، این بانوی بزرگوار، در تمام طول مدت اجرای نمایشِ «خلوت خفتگان» هر شب، روی این تخت فلزی قراضه دراز می‌کشید، می‌خفت، و در پرده‌ی آخر می‌مرد».
Omid r kh
۱۳۹۶/۰۱/۰۹

احمد بیگدلی را که وصفش را زیاد در جمع کوچک نویسندگان آشنایم شنیده بودم، چندان نمی شناختم، نمی دانسنم رمان اندکی سایه اش موفق به دریافت جایزه ی بهترین رمان سال ایران شده است. و نمی دانستم که منظور اطرافیانم

- بیشتر
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۰۲٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۵

تعداد صفحه‌ها

۱۵۷ صفحه

حجم

۱۰۲٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۵

تعداد صفحه‌ها

۱۵۷ صفحه

قیمت:
۵۵,۰۰۰
تومان