کتاب مدرسهی جاسوسی؛ جلد چهارم
معرفی کتاب مدرسهی جاسوسی؛ جلد چهارم
کتاب مدرسهی جاسوسی؛ جلد چهارم نوشته استوارت گیبز است. این کتاب را انتشارات پرتقال با ترجمه مریم رفیعی منتشر کرده است. در این کتاب هفت جلدی میخوانید چطور یک دانشآموز ساده آموزش آموزش میبیند که جاسوس باشد.
درباره کتاب مدرسهی جاسوسی؛ جلد چهارم
استان بِن ریپلیه، شاگرد ممتاز و نابغهی ریاضی ۱۲ ساله است. آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا از او میخواهد به آکادمی فوق محرمانهی اَبَرجاسوسهای آینده بپیوندد. اما در حقیقت بن یک طعمه است برای بیرون کشیدن یک جاسوس دوطرفه و خطرناک.
مجموعهی هفت جلدی مدرسهی جاسوسی یک مجموعهی بسیار متفاوت است که همهی چیزهای محرمانه را درآن پیدا میکنید. بنجامین که یه نابغهی ریاضی ۱۲ ساله است وارد مدرسهی جاسوسی میشود و آنجا تجربههای عجیب و سختی را پشت سر میگذارد. این مجموعه پر از ماجراجویی و اتفاقات جذاب است.
خواندن کتاب مدرسهی جاسوسی؛ جلد چهارم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام نوجوانان و کودکان علاقهمند به داستانهای پرهیجان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب مدرسهی جاسوسی؛ جلد چهارم
دستور احضار به دفتر مدیر، سرِ کلاس بقای شخصی پیشرفتهام (ب.ش.پ.) اعلام شد. در حالت عادی از بهانهای برای خروج از ب.ش.پ. استقبال میکردم، چون در این درس از همه ضعیفتر بودم. با اینکه در زندگی واقعی استعداد زیادی در بقای شخصی داشتم، مرتب از این درس نمرهٔ C میگرفتم. در یازدهماه گذشته، دشمنانم مرا ربوده بودند، به من تیراندازی کرده بودند، مرا در اتاقی بمبگذاریشده زندانی کرده بودند و حتی سعی کرده بودند با موشک منفجرم کنند... از همهٔ اینها جان سالم به در برده بودم؛ ولی ظاهراً معلمهایم در آکادمی جاسوسی سیا چندان تحتتأثیر زندهماندنم قرار نگرفته بودند. مرتب به من نمرههای افتضاح میدادند. پروفسور سایمون۵، مربی ب.ش.پ.مان، چند لحظه قبل از احضارم به دفتر مدیر گفت: «فرارکردن با توانایی دفاع از خود خیلی فرق داره.» پروفسور جورجیا۶ سایمون حدوداً پنجاه سال داشت و شبیه خانمهایی بود که مادرم با آنها کارت بازی میکرد؛ ولی مبارز فوقالعاده ماهری بود که میتوانست همزمان سه استاد کاراته را شکست دهد. «تا الان تنها کاری که در عمل انجام دادی، فرارکردن بوده.»
جواب دادم: «تا اینجا که به نفعم بوده.»
پروفسور سایمون گفت: «شانس آوردهٔ.» و بعد با شمشیر سامورایی به من حمله کرد. شمشیرش با وجود قلابی بودن، همچنان ترسناک بود ـ چند سال پیش که دانشآموزی در کلاس قطع عضو شد، آکادمی استفاده از شمشیرهای واقعی را ممنوع کرد. تلاش کردم از خودم دفاع کنم؛ ولی به بیست ثانیه نکشیده روی زمین ولو شده بودم و پروفسور سایمون بالای سرم ایستاده و آماده بود با طحالم ششکباب درست کند. واقعاً خجالتآور بود، چون این اتفاق جلوی چشم همهٔ همکلاسیهایم افتاد. ب.ش.پ. در سالن کنفرانس بزرگی برگزار میشد. همکلاسیهایم در ردیفهای نیمدایرهای دورتادورم نشسته بودند و مرا تماشا میکردند درحالیکه زنی با چهار برابرِ سنِ من داشت ضربهفنیام میکرد. پروفسور سایمون اعلام کرد: «خجالتآوره. در بهترین حالت نمرهٔ D میگیری. اینجا کسی هست به آقای ریپلی نشون بده یه مأمور واقعی چطوری از خودش دفاع میکنه؟»
حجم
۲۴۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۹۲ صفحه
حجم
۲۴۶٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۹۲ صفحه
نظرات کاربران
کتاب خیلی خوبی بود و یکم تنوع تو دشمنشون پیدا کرد و کلا مجموعه مدرسه جاسوسی عالیههه😍📚
مثل جلد قبلی فوق العاده بود. پیشنهاد می کنم. :)
مثل همیشه عالی و بی نظیر بود خیلی خوشم اومد 😎 ولی از احترامی که اریکا به الکساندر میزاره بدم اومد بازم ولی خوب بود حتما بخونین 😁😁
خیلی خیلی محشر بود👌🏻👌🏻با اینکه درس داشتم نتونستم کتابو زمین بذارم.
من کلا دو روزه دارم این مجموعه رو میخونم ولی بسکه هیجان انگیز و جذاب بود الان فصل چهار رو تموم کردم و دارم پنج رو میخونم خلاصه خیلی جذابه ولی لطفا عکس روی کتاب رو عوض کنید من چند
این جلد تنوع خوبی بود یکم از همون سازمان شرور( کسایی که خوندن میدونن) اومدیم بیرون خیلیییی فوق العاده است بخونییید
این از کل مجموعه بهتره😁
زیباست. و هیجان انگیز ولی خب در این قسمت من فقط در اخر کتاب موقعه ای که بمب در شرف انفجار بود احساس هیجان بسیار کردم. ولی در کل عالی.
من این جلدش رو بیشتر از بقیه دوست داشتم
عالیه بهترین کتاب دنیا