دانلود و خرید کتاب رنج مقدس ۲ نرجس شکوریان فرد
تصویر جلد کتاب رنج مقدس ۲

کتاب رنج مقدس ۲

انتشارات:عهد مانا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۶از ۸۰ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب رنج مقدس ۲

رمان رنج مقدس ۲ نوشته نرجس شکوریان فرد شما را با داستان یک زندگی همراه می‌کند تا فرازو فرودهای زندگی یک جوان ایرانی را از نزدیک لمس کنید.

انتشارات عهد مانا در تلاش است تا با همکاری نویسندگان حرفه‌ای و توانا کتاب‌هایی در معیار و استاندارد ملی و بین‌المللی تولید کند. این انتشارات قصد دارد برای گروه‌های مختلف سنی و خانواده‌های فرهیخته ایرانی آثاری متناسب با فرهنگ ایرانی اسلامی منتشر کند تا خوانندگان با خیال راحت به سراغ ادبیات داستانی بروند.

کتاب‌های عهد مانا زیرنظر متخصصان باتجربه منتشر می‌شود و علاوه‌بر سرگرمی و لذت مطالعه آموزش و تربیت را هم به همراه دارد. خواننده‌ی ایرانی بعد از مطالعه کتاب می‌تواند با نگاهی بازتر نسبت به مسائل در جامعه زندگی کند.

درباره کتاب رنج مقدس : کتاب دوم

 در کتاب اول، شکوریان فرد به زندگی و چالش‌های دختر داستان یعنی لیلا پرداخته است و در این جلد به سراغ شخصیت مصطفی می‌رود یعنی پسری که قرار است با لیلا ازدواج کند. داستان درباره مصطفی و حوادثی است که برای او اتفاق می‌افتد. 

 اگر داستان رنج مقدس ۱ را خوانده اید و با شخصیت‌های این کتاب و سبک زندگی یارانی و اسلامی ان ارتباط برقرار کرده‌اید، از خواندن رنج مقدس ۲ نیر لذت خواهید برد.

ما در این داستان شاهد چالش‌ها و درگیری‌های ذهنی و روانی شخصیت‌های داستان هستیم که هرکدام رنجی است که زندگی آنها را تحت الشعاع قرار داده است. این اثر با واقعیاتی همراه است که در زندگی هر دوختر و پسر و زن و مردی جریان دارد. درواقع داستان رنج مقدس داستان زندگی امروز ما در این دنیا است.

کتاب رنج مقدس ۲ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

همه جوانان دوست‌دار ادبیات داستانی مخاطبان این کتاب‌اند.

بخشی از کتاب رنج مقدس ۲

کسی دائم وسوسه‌اش می‌کرد که هنوز می‌توانی کاری بکنی. یک نقشه‌ای، یک حرکتی، هنوز شاید مصطفی عاشق نشده باشد، مصطفی آدم معمولی نیست. دلش زیر دست‌وپا ولو نبود. سخت بود. انگار دور تا دور دلش سپری آهنی بود. به این راحتی‌ها عاشق نمی‌شد.

شیرین با خودش فکر کرده بود که قفسهٔ سینهٔ مصطفی را بشکافد و ببیند اصلاً قلب دارد یا خالی است.

سرکلاس با همه دخترها مثل شیرین محترمانه و آرام برخورد می‌کرد. صدای خنده و شیطنتش تنها در بین فامیل دیده می‌شد. اگر محبتش به بچه‌ها و نرمشی که با مادرش نشان می‌داد را ندیده بود، حتماً قلبش را تا حالا بررسی کرده بود.

میان تمام خیال‌هایش، مطمئن شد که باید مصطفی خبر طلاق گرفتنش را بشنود. این راه‌حل آخرش بود. از مادرش خواست تا با مصطفی یک قرار بگذارد. مادر از حال و روز شیرین مریض شده است. مدتی است که دورهمی‌های دوستانه و مسافرت‌ها را کنار گذاشته و خانه‌نشین شده است. درخواست دخترش را قبول نکرد. شاهرخ هم که از طلاقش شاکی شد و سرش را گرم نامزدش کرد. هم‌چنان هم سرسنگین بود.

خودش دست به کار شد؛ صبر کرد تا بتواند جایی، چند ساعتی با مصطفی صحبت کند. می‌دانست که او مار گزیده است و تنها گزینه‌ای که شاید او را متعاقد کند برای ماندن و شنیدن، فضای دانشگاه است. مصطفی آن‌جا نمی‌توانست بدقلقی کند.

بعد از کلاس دید مصطفی با خیال راحت دارد همراه دوتا از دوستانش از ساختمان بیرون می‌رود. بدون معطلی قدم تند کرد و صدایش زد:

- آقا مصطفی! مصطفی جان! پسرخالهٔ گرام!


•|تُرنــــــجْ|•
۱۳۹۹/۰۸/۰۶

در این جلد و جلد نخست اثر از مسئله ای صحبت شده که در رمان های نوجوان و جوان خیلی کم به آن پرداخته میشه معمولا. قصه لیلا و مصطفی تنها یک قصه نیست! شاید بتوان گفت حکایت نسل جوان امروز است

- بیشتر
mahdi
۱۳۹۹/۰۹/۰۲

کتاب خیلی خوبی مخصوصا برای کسانی که در مسئله حجاب تردید دارند

کامکار
۱۳۹۹/۱۱/۲۹

داستان بسیار جالبی بود خیلی امیداوار کننده و لذت بخش بود آرامشی تو کتاب بود که حس خوبی میداد حس آغوش خدا حس لبخند خدا و... دو جلد کتاب پر از حرف ، تلنگر ، پستی ، بلندی ، عشق ، معرفت ، حیا و .

- بیشتر
کرم کتاب
۱۳۹۹/۱۱/۱۶

قلم خاصی داره نویسنده که نوشته هاش رو از بقیه متمایز میکنه😍 جذابیتش اینه که شما رد پای مصطفی رو تو سه گانه ی "ازکدام سو"، "هوای من" و "سومن سه" می تونی پیدا کنی😉 تو آشوب های درب و داغون

- بیشتر
نورا:)
۱۴۰۰/۰۴/۰۹

کتاب تلنگری بسیار بزرگ است برای تمام نوجوان ها و جوان هایی که در حال حاضر بزرگترین دغدغه ی ذهنی شان این مسئله است کتاب دو قشر کاملا متفاوت را به خوبی به تصویر میکشد قشری که در دل ماجرا هستند

- بیشتر
میم مهاجر
۱۳۹۹/۰۹/۱۵

هر دو جلد این داستان سعی در پرداختن به بخشی از دغدغه ها و مشغولیت های ذهنی جوان امروز جامعه دارد پردازش داستان ها و نوع مواجهه ی شخصیت ها با مسائل و درگیری های ذهنی شان را دوست داشتم نه آنقدر

- بیشتر
مـاهـوࢪ حـبیبـی
۱۴۰۰/۱۱/۱۰

کتاب خیلی خوبی بود نویسنده در ایجاد شوق و اشتیاق برای خواندن ادامه داستان درون مخاطب موفق بوده متن کتاب عالی و روان نوشته شده بود و خواننده را وارد داستان میکند و با اینکه داستان واقعی نیست اما هیچ احساس

- بیشتر
بهار۱۳۷۴
۱۴۰۱/۰۳/۳۰

خوب بود و ارزش خواندن داره واقعا به خصوص برای افراد ۱۶ تا ۲۵ سال. توصیه میکنم اول جلد اول رو بخونید

F🖤D
۱۴۰۰/۰۵/۲۹

جوونا حتما بخونید 😍😍🤩🤩💞📚

عمّار_۷
۱۴۰۰/۱۲/۰۲

شاهکار...

تا حالا به معنی اسمت فکر کردی؟ اسم هر کس معنای درون همونه! تو برای من معنی اسمتی!
h.s.y
می‌گفت: پیش خدا همهٔ این‌ها هست، زیاد نمی‌خواهد بی‌تابی کنی. فقط ببین چرا نداریش. شاید خدا دارد با ندادن آن به تو، بزرگت می‌کند، توانمند بشوی و بعد... شاید هم اگر به خواسته‌ات برسی، یاغی‌گری کنی و خدا را ندید بگیری. دوستت دارد که نمی‌دهد. شاید هم این رنج نتیجهٔ کارهای قبل خودت است. زدی ضربتی، طبیعتاً باید ضربتی نوش کنی...
sadat:)
خدا یک‌جوری نقشه زندگیت را می‌ریزد که رنج‌ها مقابل زندگی تو قرار می‌گیرد. سختی که می‌کشی بزرگ می‌شوی.
کامکار
آدمی‌زاد درون خودش را خوب می‌بیند، شاید خودش را به کوری بزند برای ندیدن خیلی از حقایق؛ اما درونش برای خودش مثل روز روشن است.
• Khavari •
«به همه می‌گویم که تو را دوست دارم!... شمایی را دوست دارم که از این حال زار من و ایمان بال پشه‌ای من اذیت می‌شوی و باز هم دعایم می‌کنی!»
کامکار
پانزده سالگی یک برزخ وحشتناک بود در چشم دیگران. کوچکی عقل و بزرگی قد را می‌فهمیدند و تشویش‌های ذهن و دل را نه!
h.s.y
آینده را همین امروزها می‌سازد.
کامکار
چرخ و فلک دنیا را با دستان خودت بچرخان. نگذار هرکسی از راه می‌رسد دستی بزند تا دور بگیرد؛ هرکسی سوار زندگیت شود با هر فکری، با هر منشی، با هر حرفی و تو فقط یه مقلد باشی! یک گرسنهٔ فکری و یک عروسک خیمه شب بازی!
کامکار
وقتی یکی را برای خودت می‌خواهی درستش این است که خودت را هم برای او بخواهی!
h.s.y
«دلم برای آقا تنگ شده بود. آرامشم رفته بود، حیران... سرگردان دنبال کسی، جایی، حالی، قالی، که دیدم امام جواد دل‌تنگ که می‌شده، برای مهدی فاطمه دعا می‌خوانده!»
کامکار
لحظات خوش زندگی، همیشگی است اگر نگاهت به دنیا درست باشد. باید قوانین دنیا را بلد باشی. باید بدانی که تنها تو در صحنهٔ دوار جهان نیستی. زمین و آسمان پر از عواملی است که اگر خودت را به دستانشان بسپاری، چالت می‌کنند و اگر آن‌ها را در دست بگیری می‌توانی اوج بگیری. باید بتوانی در این میدان همراه و سد را از هم تفکیک کنی. کسی که تو را برای خودت می‌خواهد و کسی که مقابل تو سد می‌شود.
•|تُرنــــــجْ|•
آدم از دو جا اذیت می‌شه. یا از دست خودش و آرزوهای بی‌خودش، یا آدمایی که حالتو می‌گیرن
کامکار
دنیا لایه لایه است. پیچیده است. ساده نیست. این‌طور نیست که بگویی من با خدا کاری ندارم. خودم، خودم را اداره می‌کنم. یک جایی می‌رسد که خودت به خودت پشت پا می‌زنی. درهم می‌پیچی، خراب می‌کنی. خراب می‌شوی. خلأهایی دورت را می‌گیرد و مجبور به انتحار می‌شوی.
کامکار
نقص کارش را پیدا کرده بود؛ دل تنگ امام نشده بود!
کامکار
مصطفی خیلی دوست داشت به دخترهایی که دانشگاه را مثل آرایشگاه زنانه می‌دیدند این را بگوید. این‌جا دانشگاه است، خیابان عمومی است، همان‌طور که آب دهان انداختن بی‌فرهنگی است، لباس خانه و مهمانی را کف خیابان پوشیدن هم بی فرهنگی است. پس امنیت نداشتن تقصیر خود زن است که حریم خودش را رعایت نمی‌کرد. حجاب دیوار دفاعی زن است وقتی خودش خراب می‌کند دیگر هیچ توقعی نیست که مردها هم او را با نگاه محترم ببیند؛ بلکه یک جسم می‌بیند به حراج گذاشته شده و ارزان!
sadat:)
لبخند می‌خواست بزند که نشد. می‌خواست صحبت کند نمی‌توانست. می‌خواست فریاد بزند، بغض شد.
˼السـیِّدة‌َالشَهیدة˹
بخواهش به عنوان معشوق، خودش رسم عاشقی را می‌داند. خوب عاشقی است خدا.
-حی !
لحظات خوش زندگی، همیشگی است اگر نگاهت به دنیا درست باشد. باید قوانین دنیا را بلد باشی. باید بدانی که تنها تو در صحنهٔ دوار جهان نیستی. زمین و آسمان پر از عواملی است که اگر خودت را به دستانشان بسپاری، چالت می‌کنند و اگر آن‌ها را در دست بگیری می‌توانی اوج بگیری. باید بتوانی در این میدان همراه و سد را از هم تفکیک کنی. کسی که تو را برای خودت می‌خواهد و کسی که مقابل تو سد می‌شود.
sadat:)
گذشته را اگر به دیدهٔ عبرت ببینی، دیگر خطا نمی‌کنی. عزم اگر داشته باشی و همت، حرکت می‌کنی برای آبادی آینده‌ات. گذشته می‌شود درس زندگی!
sadat:)
منبر مسجد گوهرشاد نشسته بود و زل زده بود به گنبدی که از ورای دیوارها چشمش را پر کرده بود. سرش را چسبانده بود به میله‌های پشت سرش، پشت به قبله رو به امام نشسته بود. روی امام سمت قبله بود. خودش را رها کرده بود در اقیانوس محبتی که سمت و سوی امواجش با قبله نمای امام بی انحراف بود!
کامکار

حجم

۱۵۱٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

حجم

۱۵۱٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

قیمت:
۴۵,۰۰۰
تومان