دانلود و خرید کتاب اتاق اتفاق؛ خاطرات کاخ سفید جان بولتون ترجمه سعید کلاتی
تصویر جلد کتاب اتاق اتفاق؛ خاطرات کاخ سفید

کتاب اتاق اتفاق؛ خاطرات کاخ سفید

معرفی کتاب اتاق اتفاق؛ خاطرات کاخ سفید

کتاب اتاق اتفاق؛ خاطرات کاخ سفید اثر جان بولتون و ترجمه‌ی سعید کلاتی است. بولتون در این اثر می‌کوشد تا با ارائه‌ی داده‌های مختلف تصویر واقعی از دونالد ترامپ و ناکارآمد بودن او به عنوان رئیس جمهور آمریکا را به جهانیان نشان دهد. 

درباره‌ی کتاب اتاق اتفاق؛ خاطرات کاخ سفید

جان بولتون را به عنوان یکی از ضد ایرانی‌ترین چهره‌ها در سیاست آمریکا می‌شناسند. البته که چنین موضوعی با توجه به سوابق او، مانند حمایت از حمله‌ی عراق به ایران چندان دور از ذهن به نظر نمی‌رسد. او در کتاب اتاق اتفاق؛ خاطرات کاخ سفید، از دوران خدمتش به عنوان مشاور امنیت ملی ترامپ نوشته است. او از تاریخ ۹ آوریل ۲۰۱۸ تا ۹ سپتامبر ۲۰۱۹ در این سمت مشغول به کار بود. اتاق اتفاق، خاطرات کاخ سفید در واقع تلاشی از سوی جان بولتون است تا با افشای محرمانه‌ترین اسناد و تصمیم‌گیری‌های دولتی، چهره‌ی واقعی دونالد ترامپ را به عنوان یک فرد ناکارآمد برای مقام ریاست جمهوری نشان دهد. با این حال چیز دیگری که با خواندن این کتاب دستگیرتان می‌شود، آشنایی با نظریات رادیکال خود جان بولتون است. در حقیقت علاوه بر آشنایی با ترامپ، با نظرات سیاسی بولتون و دیگر افراد مهم و تاثیرگذار در سیاست آمریکا و به خصوص روابط آمریکا با ایران هم آشنا می‌شوید. جان بولتون با نوشتن این اثر، به نوعی توانست تمام تصمیمات سیاسی خودش را برای تمام جهانیان هم زیر سوال ببرد.

جان بولتون کتاب اتاق اتفاق؛ خاطرات کاخ سفید را با میزان علاقه‌اش به شغلی که دارد، آغاز می‌کند. او ابتدا از شغلش، مشاور امنیت ملی بودن، مزایای آن و درگیری‌ها و چالش‌های روزمره‌ی آن صحبت می‌کند. سپس درباره‌ی اینکه چطور توانست به این سمت دست یابد حرف می‌زند. در ادامه از صحبت‌های خاص بین خودش و ترامپ، موضع‌گیری‌ها و تصمیمات خاص سیاسی که در طول دوران کارش، گرفته است می‌گوید؛ یکی از تصمیمات، تلاش او برای متقاعد کردن ترامپ به حمله‌ی نظامی به ایران بوده است. او از هدف قرار گرفتن پهپاد جاسوسی ایالات متحده توسط سپاه پاسداران ایران می‌گوید. بعد از این رویداد او تمام تلاشش را کرد تا دونالد را به حمله‌ و درگیری نظامی با ایران ترغیب کند اما موفق نشد.

بولتون همچنین یکی از کسانی بود که بارها خواستار پایان دادن به برجام بود. در نهایت، هنگامی که این اتفاق رخ داد، بسیاری از ایرانیان به امیدهای از دست رفته‌شان فکر کردند درحالیکه جان بولتون این پیروزی را جشن می‌گرفت. بولتون در تاریخ ۹ سپتامبر ۲۰۱۹ از سمتش به عنوان مشاور امنیت ملی استعفا داد. اما کمی بعد دونالد ترامپ توئیتی را منتشر کرد و عنوان کرد که بولتون از کارش استعفا نداده است، بلکه اخراج شده است. همین موضوع بهانه‌ای به دست بولتون داد تا محرمانه‌ترین رازهای سیاست را افشا کند. ترامپ انتشار اسناد محرمانه و به خطر افتادن امنیت ملی آمریکا را بهانه کرد تا کتاب چاپ نشود. اما قاضی فدرال این موضوع را نپذیرفت و کتاب اتاق اتفاق؛ خاطرات کاخ سفید را منتشر کرد.

کتاب اتاق اتفاق؛ خاطرات کاخ سفید را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

اگر از علاقه‌مندان مطالعات سیاسی و امور بین‌المللی هستید، خواندن کتاب اتاق اتفاق؛ خاطرات کاخ سفید را به شما پیشنهاد می‌کنیم.

درباره‌ی جان بولتون 

جان رابرت بولتون ۲۰ نوامبر ۱۹۴۸ در بالتیمور مویلند به دنیا آمد. او وکیل و دیپلمات آمریکایی است که در سال‌های ریاست جمهوری‌های مختلف آمریکا در سمت‌های مختلف سیاسی فعالیت کرده است. جان بولتون یکی از چهره‌های جمهوی‌خواه تندرو است که با عنوان بازجنگ طلب شناخته می‌شود. جان بولتون از تاریخ ۹ آوریل ۲۰۱۸ تا ۹ سپتامبر ۲۰۱۹ در سمت مشاور امنیت ملی ایالت متحده‌ی آمریکا در دولت ترامپ فعالیت کرد. پیش از این نیز، در دوران ریاست جمهوری جرج دبلیو بوش سمت‌ها مختلفی را قبول کرده بود؛ از تاریخ ۲۲ می ۱۹۸۹ تا ۲۰ ژانویه ۱۹۹۳ در سمت دستیار وزیر امور خارجه در امور سازمان بین‌المللی مشغول به کار بود. از تاریخ۱۱ می ۲۰۰۱ تا ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۵ معاونت امور خارجه در امور کنترل تسلیحات و امور امنیت بین‌المللی را دارا بود. و از تاریخ اوت ۲۰۰۵ تا دسامبر ۲۰۰۶، سفیر ایلات متحده در سازمان ملل بود.

در سال‌های ۱۹۸۸ – ۱۹۸۹ و در زمان ریاست جمهوری رونالد ریگان هم سمت معاونت دادستانی کل در بخش مدنی را دارا بود.

جان بولتون موافق استفاده و اقدامات نظامی در پیشبرد اهدافش است و یکی از حامیان سازمان مجاهدین خلق است و یکی از طرفداران و حامیان جنگ ایران و عراق نیز به شمار می‌رود. علاوه بر این جان بولتون یکی از افرادی بود که بارها خواستار پایان دادن برجام (برنامه‌ی جامع اقدام مشترک با ایران) شده بود. 

بخشی از کتاب اتاق اتفاق؛ خاطرات کاخ سفید

معاون اول رئیس‌جمهور منتخب، پنس، روز بیست‌ونهم نوامبر به من زنگ زد تا برای شرکت در جلسه‌ای در روز بعد در واشنگتن دعوتم کند. پنس را از زمان خدمتش در کمیتهٔ امور خارجی کنگرهٔ آمریکا می‌شناختم؛ او طرفدار پروپاقرص سیاست امنیت ملیِ قدرتمند بود. کمی با هم در بارهٔ موضوعات مختلف سیاست خارجی و دفاعی گپ زدیم، اما وقتی در بارهٔ پست وزارت خارجه گفت: «بعید می‌دونم که این تصمیم خیلی حتمی و واجب باشه»، جا خوردم. با توجه به گزارش‌های مطبوعاتی در آن زمان، مبنی بر این‌که جولیانی نامزدی‌اش برای پست وزارت خارجه را پس گرفته است، این می‌توانست به این معنا باشد که کل فرایند انتخاب وزیر خارجه داشت دوباره از اول شروع می‌شد؛ یک تحول تقریباً غیرمنتظره در آن مرحله از فرایند انتقال.

وقتی روز بعد به دفتر انتقال رفتم، نماینده، جب هنسارلینگ، بعد از جلسه با پنس در حال ترک آن‌جا بود. گفته می‌شد هنسارلینگ به قدری از گرفتن پست وزارت خزانه‌داری مطمئن بود که به افرادش گفته بود شروع به برنامه‌ریزی کنند. این شکل از عدم انتخاب، برای نماینده، کتی مک‌موریس راجرز __ وقتی فهمید به عنوان وزیر کشور انتخاب نشده است، در صورتی که به او گفته بودند نامزد اصلی است __ و همین‌طور برای سناتور سابق، اسکات براون __ وقتی فهمید قرار نیست وزیر امور بازنشسته‌ها شود __ هم اتفاق افتاد. الگو مشخص بود. من و پنس نیم ساعت دوستانه با هم صحبت کردیم که در طول آن سؤال معروف اچسون __ در بارهٔ این‌که چرا او و ترامپ چنین رابطهٔ کاری فوق‌العاده‌ای داشته‌اند __ را از او پرسیدم. او در جوابم گفت: «من هرگز فراموش نکردم که چه کسی رئیس‌جمهور و چه کسی وزیر امور خارجه بود. او هم فراموش نکرده بود.»

ترامپ در اول دسامبر جیم متیس را وزیر دفاع اعلام کرد، اما ابهام در بارهٔ وزارت خارجه همچنان ادامه داشت. روز بعد برای مصاحبه به برج ترامپ رفتم و در لابی ساختمان ترامپ به همراه یک دادستان کل و یک سناتور منتظر ماندم. معمولاً رئیس‌جمهور منتخب از برنامه‌اش عقب‌تر بود و چه کسی باید از دفتر و بیرون می‌آمد جز وزیر دفاع سابق، باب گیتس؟ بعدها حدس زدم که گیتس برای لابی کردن برای رکس تیلرسون به عنوان وزیر انرژی یا خارجه به آن‌جا رفته است، اما گیتس هیچ اشاره‌ای به مأموریتش نکرد و فقط موقع رفتن کمی با ما خوش‌وبش کرد. بالاخره برای شرکت در جلسه‌ای که فقط یک ساعت طول کشید، وارد دفتر ترامپ شدم. جز من، راینس پریبس (که خیلی زود پست رئیس ستاد کارکنان کاخ سفید را بر عهده گرفت) و بنون (که قرار بود استراتژیست ارشد دولت شود) نیز در آن جلسه حاضر بودند. در بارهٔ مسائل روز دنیا، تهدیدهای استراتژیک مهم‌تر مثل روسیه و چین، تروریسم و تولید سلاح‌های هسته‌ای صحبت کردیم. من حرف‌هایم را با ماجرای دین اچسون شروع کردم و بر خلاف جلسات قبلی‌ام با ترامپ، من بیش‌تر صحبت کردم و به سؤالات دیگران پاسخ دادم. فکر می‌کردم ترامپ با دقت گوش می‌کند. او در طول آن جلسه نه به کسی زنگ زد و نه جواب کسی را داد و کسی مزاحممان نشد تا این‌که ایوانکا ترامپ برای صحبت در بارهٔ کسب‌وکار خانوادگی وارد اتاق شد یا شاید هم آمده بود سعی کند ترامپ را به برنامه‌اش برگرداند.

داشتم توضیح می‌دادم چرا وزارت امور خارجه نیاز به یک تحول فرهنگی دارد تا بتواند به یک ابزار مؤثر سیاسی تبدیل شود، که ترامپ پرسید: «حالا یعنی داریم در بارهٔ پست وزارت امور خارجه حرف می‌زنیم؟ اما ممکنه به پست معاونت فکر کنی؟» گفتم نه، نمی‌توانم چنین کاری کنم، و توضیح دادم که از آن سطح نمی‌شود وزارت خارجه را با موفقیت هدایت کرد.

محمد
۱۳۹۹/۰۶/۲۵

این همه کتاب خوب هست که به فارسی هنوز ترجمه نشده چرا باید انرژی نشر کشور چندبار چندبار صرف این کتاب بشه. این کتاب رو امیرکبیر و نگاه هم ترجمه کردن حالا درسته ترجمه نشر نگاه خوب نیست ولی امیرکبیر هم

- بیشتر
ارغوان
۱۳۹۹/۰۶/۲۷

همه میگن ترجمه امیرکبیر خیلی بهتر و دقیق تره نکته مهم ماجرا اینه که ارزون تر هم هست.

حسین
۱۳۹۹/۰۶/۲۵

این آقا فقط فکر دشمنی با ایران بوده انگار. تو اون کشور 300 میلیونی 200 تا کشور دیگه ولی کار دیگه نداشته

Mr.karar
۱۴۰۲/۰۶/۱۵

واقعیت اتاق از یک ضد ایرانی میتوانید بخوانید.

arastou1981@
۱۳۹۹/۰۶/۲۴

ترجمه عالی و متن کامل و بینظیر

ترامپ بار دیگر در بارهٔ تعرفه‌های بالاتری که قصد داشت برای واردات خودروها و کامیون‌ها به آمریکا وضع کند و ضربهٔ سختی می‌توانست به آلمان بزند، صحبت کرد و چندین بار روی این نکته تأکید کرد که تعرفه‌های فعلی آلمان برای خودروهای آمریکایی چهار برابر بیش‌تر از تعرفه‌های ما برای خودروهای آلمانی است.
afshinmehrabi
هنری کیسینجر می‌گوید: «هرگز شغل دولتی بدون میز را قبول نکنید.»
afshinmehrabi
ملموس‌ترین نمود، مشکلات ایران بود، به خصوص توافق هسته‌ای ۲۰۱۵، که اوباما آن را فتح‌الفتوح خود می‌دانست. آن توافق بد طرح شده بود، بد در باره‌اش مذاکره شده بود و بد هم نوشته شده بود و صددرصد به نفع ایران بود
afshinmehrabi
متیس گفت بدون انجام ارزیابی‌های دقیق ممکن است به روسیه تلفات وارد کنیم، که این می‌توانست به معنای شروع جنگ با روسیه باشد، به رغم این‌که تمام تلاشمان را کرده بودیم تا از چنین تلفاتی پرهیز کنیم. در حملهٔ آوریل ۲۰۱۷، با موشک‌های کروز، آمریکا به اهدافی در یک طرف یکی از پایگاه‌های هوایی نظامی سوریه، جایی که هیچ روسی در آن نبود، حمله کرده بود، ولو این‌که ما می‌دانستیم، روس‌ها در نزدیکی یک باند فرود دیگر در همان پایگاه هوایی مستقر شده‌اند. [۲۰] ظاهراً هیچ‌کس اهمیت خاصی به تلفات احتمالی ایرانی‌ها نمی‌داد
کاربر ۸۴۹۹۰۹۷

حجم

۶۷۴٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۶۴۰ صفحه

حجم

۶۷۴٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۶۴۰ صفحه

قیمت:
۳۲۰,۰۰۰
تومان