کتاب انفجار
معرفی کتاب انفجار
کتاب انفجار نوشته المور لئونارد داستانی خواندنی از ملاقات دو دوست پس از سالها به عنوان یک خلافکار و یک مامور قانون است. داستان انفجار را امیرمحمد جوادی به فارسی ترجمه کرده است.
دربارهی کتاب انفجار
المور لئونارد که از نویسندگان ماهر و شناختهشدهی داستانهای جنایی و وسترن است در داستان انفجار، ماجرای ملاقات دو دوست را نوشته است. این دو در دوران جوانی باهم در یک معدن زغالسنگ کار میکردند و حالا بعد از سالها که راهشان از هم جدا شده بود، دوباره بهم رسیدند. یکی در نقش مرد قانون و دیگری در نقش یک جنایتکار.
کتاب انفجار را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر از داستانهای وسترن و جنایی لذت میبرید، کتاب انفجار نظرتان را به خودش جلب میکند.
دربارهی المور لئونارد
المور لئونارد، ۱۱ اکتبر ۱۹۲۵ در نیواورلئان، لوئیزیانا چشم به جهان گشود. او نویسندهی پرکاری بود که بیشتر کتابهایش به دلیل جذابیت بسیار و قابلیتهای بصریاش به فیلم تبدیل شدند. المور لئونارد را به عنوان یکی از شمایلهای ادبیات جنایی میشناسند و آثارش را تحسین کردهاند. لئونارد در ۲۰ اوت ۲۰۱۳ در ۸۷ سالگی در میشیگان آمریکا چشم از دنیا فروبست.
بخشی از کتاب انفجار
آنها مردان جوانی بودند که همراه هم در معدن زغالسنگ کار میکردند و بعد در طول سالها ارتباطشان قطع شد. حالا بهنظر میرسید دوباره یکدیگر را ملاقات میکنند، این بار بهعنوان مرد قانون و جنایتکار، رِیلِن گیوِنز و بوید کِرَودِر.
بوید بهخاطر سرباز زدن از پرداخت مالیات، شش سال در زندان فدرال بود، بیرون که آمد، دیندار شد. انتصابش را از طریق ایمیل از یک کالج کتاب مقدس در کارولینای جنوبی دریافت کرد و دستهای مذهبی تشکیل داد که آن را خشم مسیحی نامید. کار بعدی او تشکیل نیروی شبهنظامی کِنتاکی شرقی با کادری از کلهپوستیهای نئو نازی بود، مشتی پسر که چکمههای چرمی مارکِ داک مارتِنز میپوشیدند و خالکوبی صلیب شکسته داشتند. همگی نژادپرست و متنفر از مقامات، زاده شده بودند اما هنوز میبایست چیزی را آموزش میدیدند که بوید آن را «قوانین برتری سفیدپوستان وضعشده توسط پروردگار» مینامید و از تعلیمات هویت فرد مسیحی وام گرفته بود. بعد، به این پسرها استفاده از مواد منفجره و سلاحهای اتوماتیک را آموزش داد. به آنها گفت حالا اعضای گروه کماندوهای کرودر هستند و قسم خوردهاند برای آزادی ضد نظم آیندهٔ پست نژادی جهانی و قوانین غیرقانونی مالیات دولت بجنگند.
کلهپوستیها که بوید را در صحنهٔ نبرد دیده بودند، او را بهعنوان اصل جنس قبول کردند. بوید پایان جنگ ویتنام نصیبش شده بود، با سه جفت گوش سران کمونیست ویتنام داخل زنجیرهای نقرهای و نشان خالکوبی شدهٔ سوارهنظام هوایی ارتش روی بازویش برگشت، و خالکوبی حالا که ۲۵ سال از آن میگذشت، محو شده بود.
ریلن گیونز، چند سالی جوانتر از بوید، حالا معاون مارشال ایالات متحد بود. ریلن معروف بود که با گانگستری از میامی به اسم تامی باکس که با لقب زیپ هم شناخته میشد ـ درگیر تیراندازی شده بود؛ هر دو نفر، سر میزی داخل محوطهٔ غذاخوری هتل کاردوزو در محلهٔ سَوث بیچ نشسته بودند که برای هم اسلحه کشیدند. ریلن به زیپ گفته بود ۲۴ ساعت وقت دارد از بخش دِید خارج شود وگرنه بهمحض دیدنش او را با گلوله میزند. وقتی زیپ خواستهٔ ریلن را انجام نداد، ریلن سر حرفش ماند و از فاصلهای کمتر از دو متر، از بین ظروف چینی و شیشهای به او شلیک کرد.
روزی که ادارهٔ مارشال ریلن را به گروه مأموریتهای ویژه فرستاد و او را از فلوریدا به بخش هارلِن کنتاکی منتقل کرد، بوید کرودر در راه سینسیناتی بود تا ادارهٔ خدمات درآمد داخلی در ساختمان فدرال را منفجر کند.
حجم
۶۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
حجم
۶۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
نظرات کاربران
داستان خوبیه، ریتم سریع و تندی داره و همین جذاب ترش کرده، دوئل های باحالی داره و یهو شما رو پرت میکنه توی عمیق ترین بخش داستان :) ترجمه ش هم خوبه، خیلی مترجم قوی کار کرده. اما چرا مطمئن نیستم؟ به دودلیل،
این کتاب نسخه فیزیکی یک نفس خواندم و لذتش رو بردم عالی👌🏻👌🏻
یک داستان جمع و جور در ژانر وسترن معاصر. مردان آلفا با کلت 45 که برداشت خودشان را از اجرای قانون دارند و سفت و سخت به اصولشان میچسبند. (یه کاربر فاقد اسم و جنسیت یه چیزایی راجع به استفاده ابزاری