دانلود و خرید کتاب تاریخ فلسفه‌ی راتلج؛ جلد هفتم سی. ال تن ترجمه حسن مرتضوی
تصویر جلد کتاب تاریخ فلسفه‌ی راتلج؛ جلد هفتم

کتاب تاریخ فلسفه‌ی راتلج؛ جلد هفتم

معرفی کتاب تاریخ فلسفه‌ی راتلج؛ جلد هفتم

کتاب تاریخ فلسفه‌ی راتلج نوشته سی. سی تن است که با ترجمه حسن مرتضوی منتشر شده است. این کتاب جلد هفتم این مجموعه است که از آغاز فلسفه تا عصر افلاطون را بررسی می‌کند.

درباره کتاب تاریخ فلسفه‌ی راتلج

تاریخ فلسفه، همان‌طور که از نامش برمی‌آید، بیانگر وحدت دو رشته بسیار متفاوت است که هر کدام قیدوبندهای جدی بر دیگری تحمیل می‌کند. تاریخ فلسفه به‌عنوان تمرینی در تاریخ اندیشه‌ها مستلزم آن است که فرد با «دیدگاهی متکی بر دوران» درک کاملی از این موضوع داشته باشد که متفکران مورد بررسی چگونه به پرسش‌های خویش پاسخ می‌دادند، چارچوب مفهومی‌شان برای بررسی موضوع‌ها، فرضیه‌ها و هدف‌های‌شان، نقاط کور و سهو و خطای‌شان چه بوده است.

تاریخ فلسفه راتلج بررسی زمانمند از تاریخ فلسفه، از آغاز آن تا زمان کنونی است. هدف آن بحث عمیق درباره تمامی پیشرفت‌های عمده فلسفی است و با این هدف بیشترین فضا به آن دسته از افراد اختصاص داده شده که عموما‌ً از فیلسوفان بزرگ شمرده می‌شوند. اما شخصیت‌های کم‌اهمیت‌تر نیز نادیده گرفته نشده‌اند و امید می‌رود که خواننده بتواند در این ده جلد تاریخ، دست‌کم به اطلاعات پایه‌ای درباره هر فیلسوف مهمِ گذشته و حال دست یابد.

خواندن کتاب تاریخ فلسفه‌ی راتلج را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به تاریخ و فلسفه می‌کنیم

بخشی از کتاب تاریخ فلسفه‌ی راتلج؛ جلد هفتم

گر به گسترده‌ترین چارچوب قانون مرتبط با هدف فایده‌باوری برای اصلاحات روی آوریم، متوجه خواهیم شد که اثر عمدهٔ بنتام قانون اساسی هنگامی منتشر شد که بنتام بیش از هفتاد سال داشت و کامل‌ترین شرح نظرات بالیدهٔ او شمرده می‌شود. بنتام در روزگار جوانی این دیدگاه نسبتاً ساده‌اندیشانه را داشت که روشنگری ــ یعنی شفافیت و عقل ــ حاکمان را به ضرورت اصلاحات قضایی قانع خواهد ساخت، اما پس از پذیرش ضرورت بازبینی ریشه‌ای نظام حکومتی، نظام مفصل خود را دربارهٔ حکومت نمایندگی بسط و تکامل داد. قانون اساسی در حکم نخستین مرحله از سه قانون دیگر ــ آیین دادرسی مدنی، قانون جزایی و قانون مدنی ــ به تصویر کشیده می‌شد که با یکدیگر پانومیون، یعنی مجموعه‌ای کامل از قانون، را می‌سازند. قصد این بود که اثری سه‌جلدی منتشر شود، اما در زمان حیات بنتام فقط یک جلد انتشار یافت، مجلدی که شامل فصل‌هایی دربارهٔ انتخاب‌کنندگان، قانون‌گذار، نخست‌وزیر و حکومت بود ــ چارچوبی کامل که اصل دموکراتیک درون آن عمل کند و قوانین بنابه اصل فایده‌مندی وضع شوند و نه در پی برآوردن منافع شریرانهٔ حاکمان در قدرت. تا زمانی که نظم‌وترتیب قانونی درست نباشد، قوانین و سیاست‌های حاصل به همین سان

ناقص خواهند بود. این نظم‌وترتیب‌ها باید متکی بر اصل فایده‌مندی باشد و نه براساس پندار بی‌فایده‌ای مانند قرارداد اولیه یا قرارداد اجتماعی: نکته‌ای که وی در همان ابتدا در سال ۱۷۷۶ در قطعاتی دربارهٔ حکومت مطرح کرده بود. با این‌همه، اکنون این نکته در ارتباط با سوءظنش به منافع شریرانه مطرح می‌شد، و در این کتاب فرضش بر این بود که چارچوب باید دموکراتیک باشد و از گرایش حاکمان در قدرت به حکومت کردن بنابه منافع‌شان نیز جلوگیری کند. منافع همان‌طور که باید با طبیعت بشری به طور کلی مطابق باشند، باید مطابق با وظیفه هم باشند و این مسئله هم در نظم‌وترتیبات قانون اساسی و هم در سپهرهای قوانین مدنی و جزایی مهم است. امکان وجود منافعی مجزا بین حاکمان و حکومت‌شوندگان، اقلیت و اکثریت، صرفاً با گشایش دموکراسی نمایندگی ناپدید نخواهد شد، بلکه نیاز به تدابیر حمایتی همه‌جانبه‌ای برای جلوگیری از این امر وجود دارد. در موضوع پاسخ‌گو کردن پیوستهٔ حاکمان، بنتام در بالاترین سطح بداعت و ریزبینی نظری‌اش قرار دارد.

سوکراتس
۱۳۹۹/۰۵/۲۳

خوبه ولی غلط تایپی داره !

آن‌چه باور داشته می‌شود که واقعی است، مستقل از آن چیزی است که در هر زمان خاص باور داشته می‌شود که واقعی است. امر واقعی «چیزی است که دیر یا زود اطلاعات و استدلال به آن می‌انجامد، و بنابراین مستقل از بوالهوسی‌های من و شماست.» (۲۳۹: ۲, [۲. ۱۲]) پیرس فکر می‌کند این امر واقعی
Behrad
احساس‌ها صرفاً رنگ‌هایی هستند که به نحو گوناگونی نظم و ترتیب یافته‌اند و تغییرات رنگ؛ هر چیز دیگر استنتاج، و کار عقل است و نه کار چشم؛ یا اگر به تبعیت از کاربرد عام، ما آن را به چشم نسبت می‌دهیم، باید بگوییم که چشم این کار را نه با توانایی اصلی بلکه با توانایی اکتسابی انجام می‌دهد ــ توانایی‌ای که چشم از طریق و به وسیلهٔ قوهٔ استدلال یا استنتاج آن را اِعمال می‌کند.
bookwormnoushin
پس از انتشار اثر داروین مجادلاتی برپا شد که ناشی از عدم‌فهم ویژگی‌های عمده‌اش بود؛ ویژگی‌هایی که گاهی برای همگان آشکار نبود چرا که کوه شواهد واقعی چنان عظیم بود که خوانندگان در آن گم می‌شدند. اما پژواک نقد اولیهٔ کوویه هنوز تا به امروز باقی است: سوابق فسیلی چنان ناقص است که نمی‌تواند نظریهٔ فرگشت را تأیید کند. با وجود شکاف‌های زیاد در مدارک، نمی‌توان از فرگشت دفاع کرد. در تحولات روش‌شناسی سدهٔ نوزدهم، روشن شد که خواستار چنین شواهدی، آن‌قدر زیاد بودند که عملاً نمی‌شد هیچ نظریه‌ای مطرح کرد. گویی همین بس است که بگوییم سابقهٔ فسیلی نمی‌تواند پشتوانهٔ نظر خود کوویه باشد. اگر به این علت فرگشت تخیلی است پس انقراض و آفرینش مکرر نیز بدون شواهد بیشتر تخیلی است.
محمد طاهر پسران افشاریان
آن‌چه در تمامی برداشت‌های مکانیکی از جهان به پیروی از گالیله مشترک است، همانا چیزی است که ظاهراً این برداشت‌ها کنارش می‌گذارند: جنبه‌های معینی از جهان، که به نظر می‌رسد از زمان ارسطو یا حتا در شرح افلاطون از جهان به‌سادگی پذیرفته شده بود و در چارچوب طرح سراسری مکانیکی جهان قابل‌توضیح نیست. به نظر می‌رسد که وجود صورت گوناگون [حیات]، رواج هدفمندی و قلمروِ اخلاقیات فراتر از برداشت مکانیکی از جهان باشد. اگر ما مکانیک را شکل‌دهنده به پایهٔ فلسفهٔ جامع جدیدی در رقابت با فلسفه‌های مدرسی کهن می‌دانیم (که از زمان افلاطون و ارسطو جرح و تعدیل یافته است) آن‌گاه صورت، هدف و اخلاقیات را باید به نحوی به عنوان جزئی از برداشت مکانیکی جدید در نظر بگیریم.
محمد طاهر پسران افشاریان
سبکی فلسفی که نیچه تقریباً هیچ‌وقت از آن استفاده نکرد، استدلال بسط‌یافته است.
Behrad
سدهٔ نوزدهم شاهد ظهور مفهومی کاملاً تازه از ناخودآگاه بود که من آن را ناخودآگاه منطقی می‌نامم. در این برداشت، فرآیندهای مغزی ناخودآگاهی وجود دارند که همانند یا دست‌کم مشابه فرآیند استنتاج و حکم کردن هستند. ناخودآگاه منطقی در نوشته‌های جان استوارت میل مطرح شد که همزمان مشغول دفاع و بهبود نظریهٔ تداعی‌باوری پدرش و بسط نظریهٔ منطقی عامی بود که با این روان‌شناسی بهبودیافتهٔ جدید سازگار باشد. اگرچه مورخان گرایش داشتند قدمت آموزهٔ «استنتاج ناخودآگاه» را به دههٔ ۱۸۵۰ و ۱۸۶۰ در آلمان برسانند
bookwormnoushin
سدهٔ نوزدهم فهم اخلاق از دورنمای فرگشتی بی‌گمان تلاشی جنجالی و تبلیغاتی بود. هربرت اسپنسر، یکی از پُرحرارت‌ترین ستایشگران داروین، آموزه‌ای را مطرح ساخت که داروینیسم اجتماعی نامیده می‌شود. در این آموزه، درسی که از رقابت صورت‌های زنده با فرگشت طبیعت می‌گیریم (جهان خون‌خوار وحشی) این است که قوی‌ترین موجودات باقی می‌مانند و موجودات ضعیف از بین می‌روند. این نظریه هنگامی که در سپهر اجتماعی به کار برده می‌شود، به شکل‌گیری ایده‌ای یکسره غیراخلاقی و بی‌احساس دربارهٔ جامعهٔ انسانی می‌انجامد. محبوبیت این نظریه در میان جنبش‌های سیاسی نفرت‌انگیز در سدهٔ بیستم (مثلاً ناسیونال‌سوسیالیست‌ها یا همان نازی‌ها) بسیاری از روشنفکران را از زیست‌شناس‌های نظریهٔ فرگشت اجتماعی وحشت‌زده کرد.
bookwormnoushin
نظریهٔ او گسترهٔ چشم‌گیری از رشد برای دیدگاه آماری قایل است؛ دیدگاهی که پیش‌تر در سدهٔ نوزدهم پیش‌بینی شده بود، اگرچه این رشد باید تا زمان «ترکیب جدیدِ» نظریهٔ داروینیِ سازگاری انتخابی با نظریهٔ مندلیِ وراثت ژنتیکی و نظریهٔ وایزمن دربارهٔ تبار نطفه‌ایِ ابدی یا دست‌کم درازمدت منتظر می‌ماند.
bookwormnoushin
سدهٔ نوزدهم، و در واقع تا به امروز، مشکل روش‌شناختی اصلیِ نظریهٔ فرگشت داروین براساس انتخاب طبیعی، این است که پیشینهٔ امور واقع (یعنی فسیل‌ها) ناقص است. به این علت می‌توان نظریهٔ داروین را بی‌بنیاد یا سست‌بنیاد دانست. یا این‌که می‌توانیم آن روش‌شناسی را که از نظریهٔ داروین یا هر نظریهٔ دیگری انتظار زیادی دارد نادیده بگیریم و به این دلیل آن را روش‌شناسی غیرواقع‌گرا و غیرقابل‌پذیرش بدانیم.
bookwormnoushin
این یک واقعیت چشم‌گیر در تاریخ اندیشه است که لایبنیتس، مؤلف جبرباوری مدرن (یعنی قانون دلیل کافی)، به منزلهٔ مؤلف واقعی بخش آغازین سدهٔ نوزدهم فراموش شده است. برعکس، جبرباوری ابداعی لایبنیتس به مکانیک نیوتنی نسبت داده می‌شود. به‌هرحال شاید این موضوع عجیب نباشد. چنان که کویره می‌گوید: ساعت جهانی که توسط صانع الاهی ساخته شده، بسیار بهتر از آن چیزی بود که نیوتن گمان می‌کرد. هر پیشرفت علم نیوتنی نیروی جدیدی برای اثبات ادعای لایبنیتسی فراهم می‌کرد: با نیروی محرک جهان، نیروی حیاتی آن، کاهش نمی‌یابد؛ ساعت جهانی نه به کوک کردن نیاز دارد نه به تعمیر شدن. بنایراین، صانع الاهی کار کمتر و کمتری در این جهان داشت. او حتا نیاز به حفظ آن نداشت، زیرا جهان بیشتر و بیشتر قادر می‌شود از خدمت او صرف‌نظر کند.
bookwormnoushin
کانتور، مانند دِدِکیند، به پذیرش بی‌نهایت‌های واقعی متمایل شد تا بتواند معنای نقاط روی خط را روشن کند. در مورد کانتور، مشکل فنی‌تر بود (هر چند با تباری که به پژوهش فیثاغورث دربارهٔ سیم‌های مرتعش می‌رسید) و به نقاط ناپیوستگی مجموع بی‌نهایت موج‌های سینوسی مربوط می‌شد. [۹. ۹] وی پی برد که چنین مجموعه‌ای از نقاط می‌تواند بسیار پیچیده باشد، چنان پیچیده که در واقع عملی که وی برای «تُنُک کردن» مجموعه به کار می‌برد می‌توانست تا بی‌نهایت تکرار شود،
bookwormnoushin
ریاضیات نه‌تنها بسیار منطقی است، بلکه به نحو شگفت‌انگیزی قدرتمند است. قطعهٔ زیر از زندگی‌نامه‌های کوتاه اثر اوبری نشان می‌دهد که چگونه توماس هابز تحت‌تأثیر ریاضیات قرار گرفت:
bookwormnoushin
دیلتای هرمنوتیک را «علم تفسیر پیشینه‌های مکتوب وجود انسان» تعریف می‌کند. (۲۲۸, [۳۶. ۸]) به این ترتیب، روش‌شناسی هرمنوتیکی وی در علوم انسانی جایگاه خاصی در علم تفسیر زبانی دارد. مقصود این نیست که دیلتای مایل بود علوم انسانی فقط اسناد مکتوب را موضوع مطالعه قرار دهند: این اسناد مکتوب فقط یک مقوله (هر چند بسیار مهم) از «تجلی‌های ذهن» هستند که جستارمایه‌شان را تشکیل می‌دهند. با این‌همه، تأکید هرمنوتیکی، دیدگاه خاصی را بر شیوهٔ تفسیر این تجلی‌ها وضع می‌کند، بنابراین بیان این‌که آن‌ها باید تفسیر شوند، به معنای آن است که گویی آن‌ها تجلی‌های کلامی هستند. این امر پیامدهای تلویحی مهمی برای برخی مفاهیم اصلی فلسفهٔ علوم انسانی دیلتای دارد ــ به‌ویژه برای مقولات فهم و معنا.
bookwormnoushin
نوشت که اتحاد آیین کاتولیک و فئودالیسم که از سدهٔ یازدهم بر اروپا حاکم بوده است، به پایان خود نزدیک می‌شود. شکوفایی ملت‌ها و سازمان زندگی فکری‌شان دیگر نیازی نه به جامعهٔ نظامی دارد و نه به روبنای الاهیاتی‌اش. ظهور صنعت و علوم پوزیتیویستی ــ یا متکی بر تجربه ــ می‌تواند جایگزین جنگ و متافیزیک در نقش نیروهای وحدت‌بخش نظام جدید اجتماعی شود و شده است. تکامل این نظام می‌تواند ترغیب شود، مشروط بر این‌که دانشمندان سیاست را با کاربردهای عملی به یک علم تئوریک بدل سازند، علمی که از قوانین تاریخی برای توضیح و از آن مهم‌تر برای پیش‌بینی مسیر زندگی اجتماعی ما استفاده می‌کند.
محمد طاهر پسران افشاریان
نظریهٔ داروین به این دلیل موفقیت‌آمیز بود که هم انقراضِ تقریباً کامل را پذیرفت و هم جا برای فرگشت باقی گذاشت. نظریهٔ فرگشت داروین براساس انتخاب طبیعی این فرض را مبنا قرار می‌دهد که تعداد زیادی دگرگونی‌های کوچک در زادورودها وجود دارد. پیشنهاد او مبنی‌بر ترکیب دگرگونی کور با انتخاب طبیعی این موضوع علمی و متافیزیکی را حل کرد که چگونه شکل و هدف می‌توانند، یا به نظر می‌رسد که می‌توانند، در جهانی مادی و مکانیکی پدید آیند. او در این نظریه توانست از برداشت مکانیکی از جهان به شیوه‌ای دفاع کند که با مطالعهٔ دقیق و مفصل امور واقع سازگار بود. روش نیوتنی و متافیزیک نیوتنی باهم مصالحه کردند و مسئلهٔ فلسفی عمدهٔ علم گالیله‌ای حل شد.
محمد طاهر پسران افشاریان
مکانیک‌انگاری نیوتنی صرفاً مجموعه‌ای از قوانین ریاضی مداوماً در حال تغییر دربارهٔ حرکت نبود، بلکه روشی ممتاز داشت. نیوتن طرف‌دار روش تجربی بود که با موفقیت زیادی که کسب می‌کرد، در بسیاری از قلمروهای علم، قدیم و جدید، از آن حمایت می‌شد و آن را به کار می‌بستند. موفقیت علم جدید به پذیرش روش آزمایشی نیوتن نسبت داده می‌شد؛ روشی که مطالعهٔ دقیق واقعیت‌ها و رد تمامی پیش‌فرض‌ها را مقرر می‌کرد.
محمد طاهر پسران افشاریان
موفقیت‌های بعدیِ برداشت مکانیکی از گیتی را نمی‌توان با موفقیتِ هیچ‌یک از نظام‌های مکانیکی مطرح‌شده برای توصیف حرکت یکی دانست. قوانین گالیله نیز جای خود را به قوانین دکارت، هویگنس، نیوتن، دالامبر، اویلر، لاگرانژ، پواسون، لاپلاس، فرسنل، همیلتون و ماکس‌ول داد. در پایانِ دوره‌ای که آن را مطالعه می‌کنیم، نظام‌های مکانیکیِ یکسره جدیدی از سوی انیشتین (قوانین نسبیتی حرکت) و شرودینگر و دیگران (مکانیک کوانتوم) جایگزین آن‌ها شد. قوانین پذیرفته‌شدهٔ حرکت پیوسته تغییر می‌کند، گاهی در جزئیات موضوع و گاهی به شیوه‌ای بنیادی‌تر، اما مفهوم عمومی جهان مکانیکی پیوسته با هر کدام از آن‌ها درهم می‌آمیزد.
محمد طاهر پسران افشاریان
موفقیت‌های بعدیِ برداشت مکانیکی از گیتی را نمی‌توان با موفقیتِ هیچ‌یک از نظام‌های مکانیکی مطرح‌شده برای توصیف حرکت یکی دانست. قوانین گالیله نیز جای خود را به قوانین دکارت، هویگنس، نیوتن، دالامبر، اویلر، لاگرانژ، پواسون، لاپلاس، فرسنل، همیلتون و ماکس‌ول داد. در پایانِ دوره‌ای که آن را مطالعه می‌کنیم، نظام‌های مکانیکیِ یکسره جدیدی از سوی انیشتین (قوانین نسبیتی حرکت) و شرودینگر و دیگران (مکانیک کوانتوم) جایگزین آن‌ها شد. قوانین پذیرفته‌شدهٔ حرکت پیوسته تغییر می‌کند، گاهی در جزئیات موضوع و گاهی به شیوه‌ای بنیادی‌تر، اما مفهوم عمومی جهان مکانیکی پیوسته با هر کدام از آن‌ها درهم می‌آمیزد.
محمد طاهر پسران افشاریان
ریشه‌های موضوع عمدهٔ جوهر، که به فلسفهٔ زیست‌شناسی در سدهٔ نوزدهم جان بخشید، در مسائلی نهفته بود که برداشت مکانیکی گالیله از گیتی در سدهٔ هفدهم با آن روبه‌رو شده بود. این برداشت از جهان که قوانین ریاضی حرکت، یا مکانیک، بر آن حاکم بود، بدل به ویژگی اصلیِ به‌اصطلاح انقلاب علمی سدهٔ هفدهم شد. گالیله آگاهانه اصلی را در مخالفت با برداشت مدرسی از گیتی مطرح کرد، برداشتی که ستاره‌شناسی بطلمیوسی را خطا می‌دانست. گالیله گفت نظام خورشیدمحوری کوپرنیکی جایگزین نظام بطلمیوسی شده است و خواستار جایگزینی فیزیک قدیمی‌تر اصحاب مدرسی با مکانیک جدید خود شد.
محمد طاهر پسران افشاریان
سدهٔ نوزدهم، چه در تاریخ و چه در زیست‌شناسی، موضوع جوهر نیز مطرح بود. این موضوع بدل به این پرسش اساسی شد که آیا در رویدادهای آشکارشده معنایی وجود دارد: آیا تاریخ قوانینی بنیادی را نشان می‌دهد، و آیا طرحی بزرگ برای توضیح انطباق میان موجودات زنده وجود دارد؟ آیا صرفاً اتفاقاتی رخ می‌دهد یا هر چیزی توسط طرحی عمیق تعیین می‌شود؟ فیلسوفان و دانشمندان به یکسان در هر دو سوی این مجادلهٔ معروف ایستاده بودند، و در هر طرف نمونه‌هایی از روشنفکران با این دو سبک‌وسیاق وجود داشتند. اما موضوع جوهر صرفاً موضوع تفاوت در سبک نبود، بلکه موضوع شکل‌گیری یک آموزه، نظریه و تعیین جهت آیندهٔ اندیشه بود.
محمد طاهر پسران افشاریان

حجم

۱٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۳۳۷ صفحه

حجم

۱٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۳۳۷ صفحه

قیمت:
۱۴۰,۰۰۰
۷۰,۰۰۰
۵۰%
تومان