دانلود و خرید کتاب روزگار عصیان جنت والز ترجمه حمیدرضا همایونی‌فر
تصویر جلد کتاب روزگار عصیان

کتاب روزگار عصیان

نویسنده:جنت والز
انتشارات:نشر خزه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۸از ۴ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب روزگار عصیان

کتاب روزگار عصیان نوشته جنت والز است که با ترجمه حمیدرضا همایونی‌فر منتشر شده است. این کتاب براساس داستان واقعی زندگی مادربزرگ نویسنده نوشته شده است.

درباره کتاب روزگار عصیان

این کتاب داستان مادربزرگ نویسنده لی‌لی کیسی اسمیت است که روزگار سختی را پشت‌سر گذاشته است، روزگاری که گردباد، خشکسالی، سیل، رکود اقتصادی و غمبارترین فاجعه‌ شخصی زندگی‌اش را به چشم دیده است، اما با صبر تمام این مشکلات را از سر گذرانده است. او زندگی‌اش را تعریف می‌کند و خواننده را با خودش به دنیای پر فراز و نشیب تجربه‌های تازه می‌برد.

خواندن کتاب روزگار عصیان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات واقع‌گرا پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب روزگار عصیان

مامان مسئولیت‌های خانه را به عهده داشت اما از انجام دادن کارهایی چون آوردن آب یا هیزم سر باز می‌زد. بابا در توضیح بی‌اهمیتی کارهای یدی برای مامان می‌گفت: «مامان‌تون یه خانمه.»

بابا اکثر کارهای بیرون از خانه را با کمک کارگرمان «آپاچی»۱۴ انجام می‌داد. آپاچی سرخپوست نبود اما وقتی شش ساله بوده توسط آپاچی‌ها اسیر می‌شود و تا زمان جوانی نگه‌اش می‌دارند. هنگامی که سواره‌نظام امریکا، که پدربزرگ هم به عنوان پیشاهنگ عضوش بوده، به محل استقرار آپاچی‌ها حمله می‌کند، آپاچی بیرون می‌دود و فریاد می‌زند: «من سفیدم! من سفیدم!»

آپاچی با پدربزرگ به خانه می‌رود و از همان موقع عضوی از خانواده می‌شود. حالا او مردی سالخورده بود، با ریش سپید بلند؛ آنقدر بلند که توی شلوارش می‌زد. آپاچی خلوت‌گزین بود و گاه ساعت‌ها به افق یا دیوار طویله خیره می‌شد. همچنین هر از گاهی به مدت چند روز غیبش می‌زد و دوباره سر و کله‌اش پیدا می‌شد. به نظر مردم، آپاچی هم مثل بابا کمی عجیب و مرموز بود، ولی آن دو با هم به خوبی کنار می‌آمدند.

قاصدک
۱۴۰۲/۰۹/۰۷

سرنوشت و زندگی زنی جسور و مصمم، خوشم اومد،دوست داشت جسارتش رو داشته باشم

nina61
۱۴۰۰/۰۴/۲۶

جالب بود

بخش پنجم: بره‌ها وقتی مردم خودشان را می‌کشند فکر می‌کنند که دارند به درد پایان می‌دهند، اما در واقع تنها کاری که انجام می‌دهند این است که درد را از خودشان به بازماندگانشان منتقل می‌کنند. برای ماه‌ها پس از مرگ هلن، درد بسیار شدید و غیر قابل تحملی بر من مستولی شده بود.
زهرا
«آدما مثل حیوونان. بعضیا وقتی که تو قفسن خوشحالن، بعضیا باید آزادانه بچرن، باید بفهمی که ذاتش چیه و همون جوری قبولش کنی.»
nina61

حجم

۲۴۳٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۴۰ صفحه

حجم

۲۴۳٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۲۴۰ صفحه

قیمت:
۵۴,۰۰۰
تومان