کتاب حماسه حسینی (جلد اول)
معرفی کتاب حماسه حسینی (جلد اول)
کتاب حماسه حسینی (جلد اول) نوشتهٔ استاد شهید آیتاللّه مرتضی مطهری در انتشارات صدرا چاپ شده است. این کتاب مجموعهای است دوجلدی که جلد اول آن شامل سخنرانیها و جلد دوم مشتمل بر نوشتهها و یادداشتهای استاد شهید دربارهٔ حادثه کربلاست.
درباره کتاب حماسه حسینی (جلد اول)
این کتاب شامل هفت فصل است. عناوین سخنرانیهای جلد اول به ترتیب عبارتاند از: حماسه حسینی، تحریفات در واقعه تاریخی کربلا، ماهیت قیام حسینی، تحلیل واقعه عاشورا، شعارهای عاشورا، عنصر امر به معروف و نهی از منکر در نهضت حسینی، عنصر تبلیغ در نهضت حسینی.
فصل اول تحت عنوان حماسه حسینی مجموعه سه سخنرانی استاد شهید تحت همین عنوان است که در حدود سال ۱۳۴۷ هجری شمسی در حسینیه ارشاد ایراد شده است و کتاب نیز به همین نام نامیده شد. فصل دوم را سخنرانیهای استاد تحت عنوان «تحریفات در واقعه تاریخی کربلا» تشکیل میدهد. این سخنرانیها در فروردین ماه ۱۳۴۸ هجری شمسی برابر با محرم ۱۳۸۹ هجری قمری در حسینیه ارشاد ایراد شده است. «ماهیت قیام حسینی» فصل سوم این کتاب را تشکیل میدهد. توضیح اینکه در سال ۱۳۵۶ هجری شمسی استاد سخنرانیهایی تحت عنوان «مسئله شناخت» در کانون توحید (تهران) ایراد کردند. فصل چهارم را یک سخنرانی آن شهید بزرگوار تحت عنوان «تحلیل واقعه عاشورا» تشکیل میدهد. این سخنرانی در سال ۱۳۵۶ در یکی از جلساتی که بهطور هفتگی در برخی منازل برقرار و موسوم به «جلسهٔ یزدیها» بود ایراد شده است. «شعارهای عاشورا» (سخنرانی معروف استاد که توأم با گریه شدید ایشان است) فصل پنجم کتاب حماسه حسینی را تشکیل میدهد. این سخنرانی در روز عاشورا و در حدود سال ۱۳۵۲ در مسجد جامع نارمک (تهران) ایراد گردیده است. فصل ششم این کتاب مجموع هفت جلسه سخنرانی استاد شهید تحت عنوان «عنصر امر به معروف و نهی از منکر در نهضت حسینی» است که در محرم ۱۳۹۰ هجری قمری برابر با اسفند ۱۳۴۸ و فروردین ۱۳۴۹ هجری شمسی در حسینیه ارشاد ایراد شده است. «عنصر تبلیغ در نهضت حسینی» فصل هفتم این کتاب را تشکیل میدهد. این فصل مجموع هفت سخنرانی استاد تحت همین عنوان است که در سال ۱۳۵۰ شمسی و در ماه محرم در مسجد «جاوید» تهران ایراد شده است.
کتاب حماسه حسینی (جلد اول) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
کتاب حماسه حسینی به علاقهمندان به مطالعهٔ بیشتر دربارهٔ واقعهٔ کربلا پیشنهاد میشود.
درباره آیتاللّه مرتضی مطهری
مرتضی مطهری (۱۳۵۸- ۱۲۹۸)، استاد فلسفه و کلام اسلامی است.
مطهری در فریمان از توابع مشهد در خانوادهای روحانی با اصالت سیستانی زاده شد.
مرتضی در کودکی برای فراگیری دروس ابتدایی به مکتبخانه و سپس در سن دوازده سالگی به حوزه علمیه مشهد رفت و به تحصیل مقدمات علوم اسلامی پرداخت. او در ۱۳۱۶ برای تکمیل تحصیلات خود عازم حوزه علمیه قم شد.
در دوره اقامت پانزده ساله خود در قم از آیتالله بروجردی (فقه و اصول) و امام خمینی (فلسفه و اصول) و علامه طباطبایی (فلسفه) بهره گرفت.
در ۱۳۳۱ از قم به تهران مهاجرت کرد و به تدریس در مدرسه مروی و تألیف و سخنرانیهای تحقیقی پرداخت.
در ۱۳۳۴ تدریس خود را در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران آغاز کرد.
مطهری برخلاف کسانی چون فردید که فلسفه اسلامی را ذاتاً یونانی میدانند، برای فلسفه اسلامی اصالت خاصی قائل است. از این روی نه تنها مانند فردید و اصحاب مکتب تفکیک، فلسفه اسلامی را مغایر با اندیشه اصیل اسلامی نمیداند که حتی در ریشه یابی آن به متون دینی نیز رجوع میکند.
از نظر مطهری اکثر فلاسفه اسلامی شیعه بودند چرا که عقل شیعی از ابتدا عقل فلسفی بود.
مطهری یکی از منتقدان سازمان روحانیت است و از جمله مهمترین نقاط ضعف آن را نحوه تأمین بودجه میداند که به طور مستقیم از سوی مردم در قالب ارائه وجوهات صورت میگیرد. به اعتقاد وی این مسئله دارای این اشکال است که آزادی و حریّت عقیده روحانیت را در برابر مردم مخدوش میسازد.
مرتضی مطهری در شامگاه روز سهشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸ پس از پایان جلسهای در منزل یداللّه سحابی (۱۳۸۱ - ۱۲۸۴)، از بنیانگذاران نهضت آزادی، به همراه گروهی از رجال سیاسی انقلابی، در تاریکی شب و هنگام خروج از محل جلسه هدف گلوله یکی از افراد گروه فرقان قرار گرفت و پس از انتقال به بیمارستان طرفه درگذشت.
طی سالیان گذشته کتابهای وی از استقبال قابل توجهی برخوردار بوده است.
بخشی از کتاب حماسه حسینی (جلد اول)
در حماسه حسینی آن کسی که بیش از همه این درس را آموخت و بیش از همه این پرتو حسینی بر روح مقدس او تابید، خواهر بزرگوارش زینب (سلاماللّه علیها) بود. راستی که موضوع عجیبی است: زینب با آن عظمتی که از اول داشته است ـ و آن عظمت را در دامن زهرا علیهاالسلام و از تربیت علی علیهالسلام بهدست آورده بود ـ در عین حال زینبِ بعد از کربلا با زینب قبل از کربلا متفاوت است، یعنی زینب بعد از کربلا یک شخصیت و عظمت بیشتری دارد.
ما میبینیم در شب عاشورا زینب یکی دو نوبت حتی نمیتواند جلوی گریهاش را بگیرد. یک بار آنقدر گریه میکند که بر روی دامن حسین بیهوش میشود و حسین علیهالسلام با صحبتهای خودش زینب را آرام میکند: «لا یذْهِبَنَّ حِلْمَک الشَّیطانُ» خواهر عزیزم! مبادا وساوس شیطانی بر تو مسلط بشود و حلم را از تو برباید، صبر و تحمل را از تو برباید. وقتی حسین به زینب میفرماید که چرا اینطور میکنی، مگر تو شاهد و ناظر وفات جدم نبودی؟ جد من از من بهتر بود، پدر ما از ما بهتر بود، برادر همینطور، مادر همینطور، زینب با حسین اینچنین صحبت میکند: برادر جان! همه آنها اگر رفتند بالأخره من پناهگاهی غیر از تو داشتم، ولی با رفتن تو برای من پناهگاهی باقی نمیماند.
اما همینکه ایام عاشورا سپری میشود و زینب، حسین علیهالسلام را با آن روحیه قوی و نیرومند و با آن دستورالعملها میبیند، زینب دیگری میشود که دیگر احدی در مقابل او کوچکترین شخصیتی ندارد. امام زینالعابدین فرمود: ما دوازده نفر بودیم و تمام ما دوازده نفر را به یک زنجیر بسته بودند که یک سر زنجیر به بازوی من و سر دیگر آن به بازوی عمهام زینب بسته بود.
میگویند تاریخ ورود اسرا به شام دوم ماه صفر بوده است. بنابراین بیست و دو روز از اسارت زینب گذشته است؛ بیست و دو روز رنج متوالی کشیده است که با این حال او را وارد مجلس یزیدبن معاویه میکنند، یزیدی که کاخ اخضر او (یعنی کاخ سبزی که معاویه در شام ساخته بود) آنچنان بارگاه مجلّلی بود که هر کس با دیدن آن بارگاه و آن خدم و حشم و طنطنه و دبدبه، خودش را میباخت. بعضی نوشتهاند که افراد میبایست از هفت تالار میگذشتند تا به آن تالار آخری میرسیدند که یزید روی تخت مزین و مرصّعی نشسته بود و تمام اعیان و اشراف و اعاظم سفرای کشورهای خارجی نیز روی کرسیهای طلا یا نقره نشسته بودند. در چنین شرایطی این اسرا را وارد میکنند و همین زینب اسیر رنجدیده و رنجکشیده، در همان محضر چنان موجی در روحش پیدا شد و چنان موجی در جمعیت ایجاد کرد که یزیدِ معروف به فصاحت و بلاغت را لال کرد. یزید شعرهای ابن زبعری را با خودش میخوانَد و به چنین موقعیتی که نصیبش شده است افتخار میکند. زینب فریادش بلند میشود: «اَظَنَنْتَ یا یزیدُ حَیثُ اَخَذْتَ عَلَینا اَقْطارَ الْأرْضِ وَ افاقَ السَّماءِ فَاَصْبَحْنا نُساقُ کما تُساقُ الاُْساری اَنَّ بِنا عَلَیاللّهِ هَوانا وَ بِک عَلَیهِ کرامَةً؟» ای یزید! خیلی باد به دماغت انداختهای (شَمَخْتَ بِاَنْفِک!). تو خیال میکنی اینکه امروز ما را اسیر کردهای و تمام اقطار زمین را بر ما گرفتهای و ما در مشت نوکرهای تو هستیم، یک نعمت و موهبتی از طرف خداوند بر توست؟! به خدا قسم تو الان در نظر من بسیار کوچک و حقیر و بسیار پست هستی و من برای تو یک ذره شخصیت قائل نیستم.
ببینید، اینها مردمی هستند که بجز ایمان و شخصیت روحی و معنوی همه چیزشان را از دست دادهاند. آن وقت شما توقع ندارید که شخصیتی مانند شخصیت زینب چنین حماسهای بیافریند و در شام انقلاب بهوجود بیاورد؟ همانطور که انقلاب هم به وجود آورد.
یزید مجبور شد در همان شام روش خودش را عوض کند و اسرا را محترمانه به مدینه بفرستد، بعد تبرّی کند و بگوید: «خدا لعنت کند ابنزیاد را، من چنان دستوری نداده بودم، او از پیش خود این کار را کرد.» چه کسی این کار را کرد؟ زینب چنین کاری را کرد.
در آخر جملههایش اینطور فرمود: «یا یزیدُ! کدْ کیدَک وَ اسْعَ سَعْیک ناصِبْ جَهْدَک فَوَاللّهِ لا تَمْحوا ذِکرَنا وَلا تُمیتُ وَحْینا»۵۱. زینب علیهاالسلام به کسی که مردم با هزار ترس و لرز به او «یا امیرالمؤمنین» میگفتند، خطاب میکند که یا یزید! به تو میگویم: هر حقّهای که میخواهی بزن و هر کاری که میتوانی انجام بده اما یقین داشته باش که اگر میخواهی نام ما را در دنیا محو کنی، نام ما محو شدنی نیست؛ آنکه محو و نابود میشود تو هستی.
چنان خطبهای در آن مجلس خواند که یزید لال و ساکت باقی ماند و خشم سراسر وجود آن مرد شقی و لعین را فرا گرفت و برای اینکه دل زینب را آتش بزند و زبان او را ساکت کند و برای اینکه زینب منقلب بشود، دست به یک عمل ناجوانمردانه زد: با عصای خیزران خود به لب و دندان ابا عبداللّه اشاره کرد.
حجم
۴۵۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۳۹۹ صفحه
حجم
۴۵۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۳۹۹ صفحه
نظرات کاربران
سلام.کتاب رو کامل نخوندم ولی نتونستم صبر کنم تا تموم شه اول هزار مرتبه خداروشکر میکنم که این کتاب رو میتونم بخونم. من از کتاب های شهید مطهری این اولین کتابیه که اینطوری جذبم کرده تا اعماق وجودم نفوذ کرده من
تمامی آثار استاد رو میتونید از اپلیکیشن ایشون رایگان دانلود کنید. کافیه استاد مطهری رو در بازار سرچ بزنید...😉 اگر براتون مفید بود لطف کنید دعا کنید توی ترک گناهان موفق بشم 🙏
مطالعه حماسه حسینی در دوجلد_جلد اول سخنرانی ها و جلد دوم مجموعه مقالات و یادداشت ها _ فونداسیون و بنیاد فکری مخاطب رو درباره وقایع عاشورا و قیام حماسی حضرت اباعبدالله علیه السلام تغییر میده... مطالب این کتاب دیدگاه جدیدی رو
برای خیلی هامون سواله که چرا این همه ائمه معصومین و بزرگان تاکید داشتن، هرگز نباید روضه امام حسین تعطیل بشه؟! حماسه حسینی کتابیه که با شفاف کردن ماهیت های مختلف قیام امام و هدف اصلیشون از نهضت، ما رو به
اول از همه از استاد شهید مطهری تشکر میکنم که سخنان ایشان واقعا گویا و روان و دقیق و کامل هستند . از نویسنده ی کتاب که سخنان این بزرگوار را مکتوب کردند نیز ممنونم . از عنوان کتاب مشخصه
این کتاب بهترین منبع برای شناخت قیام عاشوراست، بهترین مرجع برای پاسخ به شبهاتی است که امروزه مطرح میشود. بسیار منطقی و اصولی قیام اباعبدالله ع را بررسی کرده است، از جمله کتابهایی است که آرزو می کنید ای کاش زودتر مطالعه می
خیلی خوب بود و اطلاعات خیلی خوبی داشت😍 الان برای دومین بار خوندمش، پیشنهاد میشه که حتما بخونین خیلی از شبهاتی که درباره ی عاشورا و محرم و امام حسین(ع) هست رو جواب میده یه جاهایی داستان هایی از عاشورا میگه و کمی
کتاب خیلی خوبیه اگر کسی نمیتونه بخره از اپلیکیشن شهید مطهری بخونیدش. هم رایگانه ،هم از لحاظ ظاهری چشم رو اذیت نمیکنه. التماس دعا
بعضی از اثار شهید مطهری متن سنگینی داره ولی این کتاب روان بود ولی ای کاش ناشر محترم متن های عربی رو ترجمه میکرد.
حماسه ی حسینی تمام شد و حال نوبت به حماسه زینبی رسیده است. خدا رو شکر می کنم که مجال یافتم این کتاب ارزشمند رو تو این دهه ی ارزشمند بخونم. با این کتاب قرار هست دست از سر صفحه ی تاریک