کتاب اخلاق به روایت استاد مطهری
معرفی کتاب اخلاق به روایت استاد مطهری
کتاب اخلاق به روایت استاد مطهری نوشته محمد کوکب است. این کتاب را انتشارات صدرا منتشر کرده است.
درباره کتاب اخلاق به روایت استاد مطهری
در کتاب حاضر، مباحث اخلاقی استاد شهید در دو بخش «فلسفه اخلاق» یا «فرا اخلاق» ـ که متکفّل بحث و بررسی مبانی تصوری و تصدیقی علم اخلاق و گزارههای اخلاقی است ـ و «علم اخلاق» یا «اخلاق هنجاری (ارزشی)» ـ که متولّی ارزیابی افعال اختیاری انسان است ـ تنظیم شدهاند. بخش اول به شش فصل و بخش دوم به پنج فصل تقسیم شده است.
استاد مطهری با عطف نظر به محوری بودن نقش اخلاق در جامعه، در آثار متنوع خویش به تبیین ابعاد گوناگون این مفهوم اساسی پرداخته، ارتباط آن را با مفاهیم دیگر از جمله آزادی و عدالت تشریح نمودهاند.
خواندن کتاب اخلاق به روایت استاد مطهری را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به اخلاق اسلامی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب اخلاق به روایت استاد مطهری
از نظر عرفا خود واقعی مساوی است با «ذات حق». از نظر حکمای الهی، خود واقعی انسان جوهر عقلانی نظری انسان است و همان چیزی است که انسان حضورا او را منهای همه متعلّقات درک میکند. مسئله مسخ در میان حکما از راه از خود بیگانگی و تبدیل به شیء دیگر شدن [مورد] توجه [واقع] شده است. تبدیل به شیء دیگر شدن از نظر حکما با عقاید سخیف و شناخت غلط از عالَم پیدا میشود، از نظر عرفا با عشق دروغین به غیر حق.
از خود بیگانگی یک وقت صرفا گم کردن خود و کشف نکردن خود است که ناشی از جهل است، و یک وقت غیر را خود دانستن است که ناشی از غرق شدن اندیشه و اراده در شیء خاص است. این دوتا کاملاً با هم فرق دارند. [در حالت دوم] سخن از انسان تحولیافته و مسخ شده و تبدیل شده به ماهیتی غیر از ماهیت خود است. آنچه انسان را مسخ و تبدیل میکند و واقعیتی غیر انسانی به انسان میدهد و ماهیتش را دگرگون میکند، فنای فکری و عشقی در غیر است.
در باب تبدل شخصیت انسان و تحول آن به چیز دیگر، این نکته اساسی را باید در نظر گرفت که حکما و عرفای ما گفتهاند که هرکاری که انسان انجام میدهد «صورتی» از آن کار، متناسب با هدفی که انسان دارد و متناسب با قوهای که از آن سرچشمه گرفته است، در نفس پیدا میشود و همین «صورت» در صورت تکرار، ملکه میشود و صورتِ روح انسان میگردد و ماهیت انسان را به حسب واقع تشکیل میدهد.
انسان با غیر انسان این تفاوت را دارد که به واسطه تمرین و تکرار میتواند طبیعت و فطرت خود را تغییر دهد و مسخ کند، و میتواند آن را تکمیل نماید. عمل به واسطه تکرار و تمرین، سازنده انسان است از همان راهی که گفته شد، یعنی صورت گذاشتن عمل از خود در روح.
به طور کلی «از خود بیگانگی» آنگاه صادق است که اولاً انسان دارای طبیعت ذاتی باشد که «خودِ» او را تعیین کند و ثانیا استعداد بیرون شدن از خود و بیگانه شدن با خود را داشته باشد. انسان دارای فطرت و طبیعت ذاتی است و طبیعت و فطرت انسان بماهو انسان، کمال مطلقجویی و خداجویی است، و ملاک استعدادِ از خود بیرون شدن انسان این است که به حکم اینکه موجودی شاعر و مرید. است و رابطه متقابل بین او و کارش برقرار است و عادتپذیر است، تکرار و تمرین یک عمل، صورت آن عمل را به او میدهد.
حجم
۱۰۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۵۸ صفحه
حجم
۱۰۷٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۵۸ صفحه