کتاب جاذبه و دافعه علی (علیه السلام)
معرفی کتاب جاذبه و دافعه علی (علیه السلام)
کتاب «جاذبه و دافعه علی (علیه السلام)» اثر استاد شهید آیتاللّه مرتضی مطهری به معرفی ویژگیهای امیرالمؤمنین(ع) از زاویهای متفاوت میپردازد. این کتاب در انتشارات صدرا چاپ شده است.
درباره کتاب جاذبه و دافعه علی (علیه السلام)
علی از مردانی است که هم جاذبه دارد و هم دافعه، و جاذبه و دافعه او سخت نیرومند است. شاید در تمام قرون و اعصار جاذبه و دافعهای به نیرومندی جاذبه و دافعه علی پیدا نکنیم. دوستانی دارد عجیب، تاریخی، فداکار، باگذشت؛ از عشق او همچون شعلههایی از خرمنی آتش، سوزان و پرفروغاند؛ جان دادن در راه او را آرمان و افتخار میشمارند و در دوستی او همه چیز را فراموش کردهاند. از مرگ علی سالیان بلکه قرونی گذشت اما این جاذبه همچنان پرتو میافکند و چشمها را به سوی خویش خیره میسازد.
آیتاللّه مرتضی مطهری به تعبیر امام خمینی "متفکر و فیلسوف و فقیه عالی مقام" بود، استاد برجسته حوزه علمیه قم و دانشگاه تهران بود و در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی مامور به تشکیل شورای انقلاب از سوی امام خمینی شد.
این کتاب مجموعهای است از چهار سخنرانی که در روزهای ۱۸ تا ۲۱ ماه مبارک رمضان سال ۱۳۴۸ در حسینیهٔ ارشاد ایراد شده است و مشتمل است بر یک مقدمه و دو بخش. در مقدمه کلیاتی دربارهٔ جذب و دفع به طور عموم و جاذبه و دافعهٔ انسانها بهطورخاص بحث شده است.
در بخش اول، جاذبهٔ علی (ع) که همواره دلهایی را به سوی خود کشیده و میکشد و فلسفهٔ آن و فایده و اثر آن، مورد بحث قرار گرفته است و به آثار اجتماعی عنصر محبت و نیز به آثار تربیتی آن توجه شده است.
در بخش دوم، دافعهٔ نیرومند آن حضرت که چگونه عناصری را بهسختی طرد میکرد و دور میانداخت، توضیح و تشریح شده است و ثابت گردیده که علی(ع) دو نیرویی بوده است و هرکس که بخواهد در مکتب او پرورش یابد باید دونیرویی باشد. استاد در این بخش جریان «خوارج» را معرفی کرده است. کیفیت توضیح استاد در مورد خوارج بهگونهای است که مخاطب گمان نکند با جریانی صرفاً تاریخی مواجه است که در روزگار کنونی مانندی ندارد. استاد همواره بر تکرار پذیری جریان خوارج تأکید مینماید.
کتاب جاذبه و دافعه علی علیه السلام را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به مطالعهٔ آثاری دربارهٔ دین اسلام پیشنهاد میشود.
درباره استاد شهید مرتضی مطهری
مرتضی مطهری، استاد فلسفه و کلام اسلامی است. مطهری در فریمان از توابع مشهد در خانوادهای روحانی با اصالت سیستانی زاده شد. مرتضی در کودکی برای فراگیری دروس ابتدایی به مکتبخانه و سپس در سن دوازده سالگی به حوزه علمیه مشهد رفت و به تحصیل مقدمات علوم اسلامی پرداخت. او در ۱۳۱۶ برای تکمیل تحصیلات خود عازم حوزه علمیه قم شد.
در دوره اقامت پانزده ساله خود در قم از آیتالله بروجردی (فقه و اصول) و امام خمینی (فلسفه و اصول) و علامه طباطبایی (فلسفه) بهره گرفت. در ۱۳۳۱ از قم به تهران مهاجرت کرد و به تدریس در مدرسه مروی و تألیف و سخنرانیهای تحقیقی پرداخت. در ۱۳۳۴ تدریس خود را در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران آغاز کرد.
مطهری برخلاف کسانی چون فردید که فلسفه اسلامی را ذاتاً یونانی میدانند، برای فلسفه اسلامی اصالت خاصی قائل است. از این روی نه تنها مانند فردید و اصحاب مکتب تفکیک، فلسفه اسلامی را مغایر با اندیشه اصیل اسلامی نمیداند که حتی در ریشه یابی آن به متون دینی نیز رجوع میکند. از نظر مطهری اکثر فلاسفه اسلامی شیعه بودند چرا که عقل شیعی از ابتدا عقل فلسفی بود. مطهری یکی از منتقدان سازمان روحانیت است و از جمله مهمترین نقاط ضعف آن را نحوه تأمین بودجه میداند که به طور مستقیم از سوی مردم در قالب ارائه وجوهات صورت میگیرد. به اعتقاد وی این مسئله دارای این اشکال است که آزادی و حریّت عقیده روحانیت را در برابر مردم مخدوش میسازد.
مرتضی مطهری در شامگاه روز سهشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸ پس از پایان جلسهای در منزل یدالله سحابی، از بنیانگذاران نهضت آزادی، به همراه گروهی از رجال سیاسی انقلابی، در تاریکی شب و هنگام خروج از محل جلسه هدف گلوله یکی از افراد گروه فرقان قرار گرفت و پس از انتقال به بیمارستان طرفه درگذشت. طی سالیان گذشته کتابهای وی از استقبال قابل توجهی برخوردار بوده است.
بخشی از کتاب صوتی جاذبه و دافعه علی علیه السلام
«۴. مردمی که هم جاذبه دارند و هم دافعه. انسانهای با مسلک که در راه عقیده و مسلک خود فعالیت میکنند، گروههایی را به سوی خود میکشند، در دلهایی به عنوان محبوب و مراد جای میگیرند و گروههایی را هم از خود دفع میکنند و میرانند؛ هم دوستسازند و هم دشمنساز؛ هم موافقپرور و هم مخالفپرور.
اینها نیز چندگونهاند، زیرا گاهی جاذبه و دافعه هر دو قوی است و گاهی هر دو ضعیف و گاهی باتفاوت. افراد باشخصیت آنهایی هستند که جاذبه و دافعهشان هر دو قوی باشد، و این بستگی دارد به اینکه پایگاههای مثبت و پایگاههای منفی در روح آنها چه اندازه نیرومند باشد. البته قوّت نیز مراتب دارد تا میرسد به جایی که دوستانِ مجذوب، جان را فدا میکنند و در راه او از خود میگذرند و دشمنان هم آنقدر سرسخت میشوند که جان خود را در این راه از کف میدهند؛ و تا آنجا قوّت میگیرند که حتی بعد از مرگ، قرنها جذب و دفعشان در روحها کارگر واقع میشود و سطح وسیعی را اشغال میکند. و این جذب و دفع های سهبعدی از مختصات اولیاست، همچنان که دعوتهای سهبعدی مخصوص سلسله پیامبران است.
از طرفی باید دید چه عناصری را جذب و چه عناصری را دفع میکنند. مثلاً گاهی عنصر دانا را جذب و عنصر نادان را دفع[ میکنند ]و گاهی برعکس است. گاهی عناصر شریف و نجیب را جذب و عناصر پلید و خبیث را دفع[ میکنند ]و گاهی بر عکس است. لهذا دوستان و دشمنان، مجذوبین و مطرودین هر کسی دلیل قاطعی بر ماهیت اوست.
صرف جاذبه و دافعه داشتن و حتی قوی بودن جاذبه و دافعه برای اینکه شخصیت شخص قابل ستایش باشد کافی نیست، بلکه دلیل اصل شخصیت است، و شخصیت هیچ کس دلیل خوبی او نیست. تمام رهبران و لیدرهای جهان (حتی جنایتکاران حرفهای از قبیل چنگیز و حجّاج و معاویه) افرادی بودهاند که هم جاذبه داشتهاند و هم دافعه. تا در روح کسی نقاط مثبت نباشد هیچگاه نمیتواند هزاران نفر سپاهی را مطیع خویش سازد و مقهور اراده خود گرداند. تا کسی قدرت رهبری نداشته باشد نمیتواند مردمی را اینچنین به دور خویش گرد آورد.
نادرشاه یکی از این افراد است. چقدر سرها بریده و چقدر چشمها از حدقهها بیرون آورده است! اما شخصیتش فوقالعاده نیرومند است. از ایرانِ شکستخورده و غارتزده اواخر عهد صفوی لشکری گران به وجود آورد و همچون مغناطیس که برادههای آهن را جذب میکند، مردان جنگی را به گرد خویش جمع کرد که نه تنها ایران را از بیگانگان نجات بخشید بلکه تا اقصی نقاط هندوستان براند و سرزمینهای جدیدی را در سلطه حکومت ایرانی درآورد.
بنابراین هر شخصیتی همسنخ خود را جذب میکند و غیر همسنخ را از خود دور میسازد. شخصیت عدالت و شرف، عناصر خیرخواه و عدالتجو را به سوی خویش جذب میکند و هواپرستها و پولپرستها و منافقها را از خویش طرد میکند. شخصیت جنایت، جانیان را به دور خویش جمع میکند و نیکان را از خود دفع میکند.
و همچنان که اشاره کردیم تفاوت دیگر در مقدار نیروی جذب است. همچنان که درباره[ قانون ]جاذبه نیوتن میگویند به تناسب جرم جسم و کمتر بودن فاصله، میزان کشش و جذب بیشتر میشود، در انسانها قدرت جاذبه و فشار وارد از ناحیه شخص صاحب جاذبه متفاوت است.»
حجم
۱۲۸٫۳ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۵۴ صفحه
حجم
۱۲۸٫۳ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۱۵۴ صفحه
نظرات کاربران
عرض ادب. علی (ع) معجزه ای است که خداوند او را در شکل انسان آفرید تا افتخاری برای جهانیان تا روز قیامت باشد. علی (ع) یک انسان است با تمام خصوصیات و ویژگی های بشری . اما او یک معیار تمام عیار برای «
اینقدر زوایای وجودی و شخصیتی امیرالمومنین ع ناشناخته است که هر چقدر هم کتاب و مطلب خوانده و شنیده شود باز هم به حقیقت وجودی ایشون پی نخواهیم برد، به قدر قطره ای از آب دریا باید چشید... این کتاب راباید خواند
بیانی روان و مطالبی مفید از استاد شهید. ** به عنوان اولین کتابی که از شهید مطهری خوندم، واقعا جذبش شدم و این کتاب شروع مطالعه مشتاقانه ی آثار بعدی شد.
کتاب جالبی بود؛ مخصوصا نیمه دوم کتاب! بحث مربوط به خوارج بسیار آموزندهست... به نظرم شیعه خیلی وظیفه مهمی بر دوش دارد؛ شناخت واقعی حضرت علی(ع) در کنار حب و عشق به حضرت از واجباته .
بهترین کتابی که خواندم و یکی از تاثیرگذارترین هاست. به خصوص قسمت تهذیب نفس
خیلی عالیه... به نظرم حتما یک بار بخونیدش... خیلی طرز تفکرات آدم را اصلاح میکنه... از اینکه طرز نگاهم تغییر کرده خیلی خوشحالم... به نظرم حتما ارزششو داشت که کتابش را بخونم... البته اینم بگم.... از این آدمایی ام که از هر کتابی خوشم نمیاد...
این کتاب رو تاکنون دو سه بار خوانده ام . استاد مطهری ، فوق العاده به زندگی و منش و مرام امیرالمومنین علی (ع) پرداخته اند. این کتاب رو از دست ندید بویژه نحوه برخورد حضرت با خوارج را
به نظرم یکی از بهترین کتابهای شهید مطهری هست. البته بین چند کتابی که من از ایشون خوندم
راستش تصورم از این کتاب یه چیز دیگه بود،فکر میکردم با سیره و روش حضرت قراره آشنا بشم، ولی خب اشتباه فکر میکردم:) . کتاب شامل 2 بخش بود، بخش اول در مورد اهمیت جذب و دفع بود و یکسری مسائل مثلا اینکه
رحم الله امرء عرف قدره... خدا رحمت کند بنده ای که قدر و قیمت خودش را می شناسد. کاربران گرامی:راجع به این کلمات بنویسیم.