دانلود و خرید کتاب شرح رساله‌ی فی حقیقة‌العشق ش‍ه‍اب‌ال‍دی‍ن‌ س‍ه‍روردی‌
تصویر جلد کتاب شرح رساله‌ی فی حقیقة‌العشق

کتاب شرح رساله‌ی فی حقیقة‌العشق

معرفی کتاب شرح رساله‌ی فی حقیقة‌العشق

کتاب شرح رساله‌ی فی حقیقة‌العشق نوشته شیخ شهاب الدین یحیی بن حبش بن امیرک سهروردی معروف به شیخ اشراق است که محمدعلی صابری آن را گردآوری کرده است.

درباره کتاب شرح رساله‌ی فی حقیقة‌العشق

در سال ۵۴۹ در قریه سهرورد در نزدیکی زنجان متولد شد و در ۳۸ سالگی در سال ۵۸۷ در قلعۀ حلب به قتل رسید. زندگی کوتاه سهروردی به تحصیل و تألیف و اعتکاف و عبادت و تأمل و سفر گذشت. او پس از تحصیلات رسمی نزد مجدالدین جیلی در مراغه و ظهیر فارسی در اصفهان، به سفر در داخل ایران پرداخت و با بسیاری از مشایخ تصوف دیدار کرد، مجذوب آنان شد و طریق تصوف بیاز مود و دوره‌های بسیاری به اعتکاف و عبادت و ریاضت و تأمل گذراند.

او طی سفرهایش به آناتولی و شامات و دمشق رفت و سرانجام به خواهش ملک ظاهر (پسر صلاح‌الدین ایوبی) در حلب ماندگار شد. آنجا بود که فقیهان به او تهمت بی‌دینی بستند و طی محاکمه‌ای به دستور صلاح‌الدین در قلعه حلب زندانی شد و سپس به گونه‌ای مرموز به قتل رسید.

سهروردی حکمت اشراق را که یکی از سه مکتب مهم فلسفه اسلامی است، بنیان نهاد. حکمتی که بر پایه استدلال و ذوق فطری استوار است و مبتنی است بر حکمت مشائی ابوعلی سینا، تصوف اسلامی و اندیشه‌های فلسفی ایران باستان و یونان.

خواندن کتاب شرح رساله‌ی فی حقیقة‌العشق را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به عرفان و فلسفه ایران پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب شرح رساله‌ی فی حقیقة‌العشق

سهروردی در فصل اول رساله می‌آورد: «بدان که اون چیزی که حق سبحانه و تعالی بیافرید گوهری بود تابناک، او را عقل نام کرد که اول ما خلق الله تعالی العقل» با توجه به حدیث نبوی: «اول ما خلق الله نوری» گفته‌اند که این عقل اول همان نور مصطفوی و حقیقت محمدی (ص) است، «مادر اول است، چون هر چه ایجاد شده و ایجاد می شود از اوست» قلم اعلی است، چون هر چه پدید می‌آید با این قلم نوشته می‌شود. لوح محفوظ است، چون هرچه ایجاد می‌شود بر این لوح نوشته می‌شود. این عقل، حقیقت انسانی است، روح اعظم است وخلیفهٔ خداست. این مرتبه عقل است که اول ماخلق الله است».

سهروردی درادامه می‌آورد: «این گوهر را سه صفت بخشید... از آن صفت که به شناخت حق تعالی تعلق داشت، حُسن پدید آمد... و از آن صفت که به شناخت خود تعلق داشت، عشق پدید آمد... و از آن صفت که نبود پس به بود تعلق داشت حزن پدید آمد.»

پس حُسن یا نیکویی در عالم، حاصل نگرش عقل کل به مبدأش است و عشق حاصل نگاه به خود و چون عقل به این حیثیت نگریست که نبود پس ببود، نیست بود و بود شد، حزن پدید آمد. پس حُسن و عشق و حزن هر سه از یک مبدأ ملکوتی که همان عقل است نشأت گرفته‌اند.

اکنون زمان آن رسیده است تا به تفصیل به سه رکن اصلی داستان یعنی حُسن یوسف، عشق زلیخا و حزن یعقوب بپردازیم و نیز مباحثی را پیرامون حقیقت عشق و سلوک به منزل عشق مطرح کنیم.

Dexter
۱۳۹۹/۰۹/۰۶

شرح رساله ی مونس العشّاق (فی حقیقة العشق) از سهروردی کتابی خلاصه و مفید از کتاب اصلی و حجیم سهروردی است . این کتاب به صورت خلاصه و سهل الفهم مفاهیم این کتاب عرفانی را توضیح می دهد. به نظر

- بیشتر
M Gh
۱۴۰۱/۱۱/۲۲

قشنگ بود ارزش یه بار خوندنو داره🌹

سهروردی با آوردن آیه «نحن علیک احسن القصص» در ابتدای رساله، نوید می‌دهد که بهترین داستان را بیان می‌کند و آنگاه با آوردن ابیات: گر عشق نبودی و غم عشق نبودی چندین سخنی نغز که گفتی که شنودی؟ ور باد نبودی که سر زلف ر بودی رخساره معشوق به عاشق که نمودی؟ می‌فهماند که احسن القصص، داستان عشق است.
Dexter
«این از اوصاف عشق است که براق سالکان و مرکب روندگان حقیقت است. هرچه عقل به پنجاه سال اندوخته باشد، عشق در یک دم آن جمله را بسوزاند و عاشق را پاک و صافی گرداند. عاشق در یک طرفه العین طی مسیر می‌کند و نظر عاقل در سیر به قدم عاشق نرسد.»
Dexter
از قدح گر در عطش آبی خورید در درون آب حق را ناظرید آنکه عاشق نیست او در آب در صورت خود بیند ای صاحب بصر
Dexter
مولوی می‌گوید: «عشق جوشد بحر را مانند دیگ عشق ساید کوه را مانند ریگ عشق بشکافد فلک را صد شکاف عشق لرزاند زمین را از گزاف... گر نبودی بهر عشق پاک را کی وجودی دادمی افلاک را»
mmd :)
«وجود، نور است، چه اگر او نبود، اعیان عالم درکتم عدم بود»
مسلم عباسپور
عشق همواره سرگشته و دنباله‌روِ حُسن است و در هر کنجی و به هر نشانی او را می‌جوید.
Dexter
«هرچه موجودند از روحانی و جسمانی طالب کمالند و هیچ کس نبینی که او را به جان میلی نباشد. پس چون نیک اندیشه کنی همه طالب حسن‌اند و در آن می‌کوشند که خود را به حُسن رسانند و به حُسن که مطلوب همه است دشوار می‌توان رسیدن زیرا که وصول به حُسن ممکن نشود الا به واسطهٔ عشق...» در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
Kasra Kopite
گر عشق نبودی و غم عشق نبودی چندین سخنی نغز که گفتی که شنودی؟ ور باد نبودی که سر زلف ر بودی رخساره معشوق به عاشق که نمودی؟
مسلم عباسپور
نفس را ایزد تعالی چنان آفرید به طبع و چنان سرشت که هر بار که او را بازدارنده‌ای نبود از کار خویش دانش‌ها را طلب کند و قصد اندر یافتن علم‌ها کند و آهنگ شناختن ایزد و فرشتگان کند و خواهد که به غیب خود مشغول شود اما یکی از بازدارندگان ما را به طبع خود مشغول می‌سازد.»
Dexter
«درخود نگریست، خود را عظیم خوب دید، بشاشتی در وی پیدا شد، تبسمی کرد، چندین هزار ملک مقرب از آن تبسم پدید آمدند
مسلم عباسپور
پس موجودی باید با دو حیثیت: اول تن و چشم، یعنی بعد جسمانی و خاکی و چشم برای دیدن جمال داشته باشد و دوم روحی از عالم بالا که با حُسن آشناست. فرشته، معنای حُسن را می‌فهمد اما تاب دیدن آن را در زمین ندارد: فرشته عشق نداند که چیست قصه مخوان بخواه جام و گلابی به خاک آدم ریز
Dexter
«عشق به بازار روزگار برآمد دمدمه حُسن آن نگار برآمد عقل که باشد کنون چو عشق خرامید صبر که باشد کنون چو یار برآمد نام دلم بعد چند سال که گم بود از خم آن زلف مشکبار برآمد»
کاربر ۵۱۱۱۱۴۸
هرچه موجودند از روحانی و جسمانی طالب کمالند و هیچ کس نبینی که او را به جان میلی نباشد. پس چون نیک اندیشه کنی همه طالب حسن‌اند و در آن می‌کوشند که خود را به حُسن رسانند و به حُسن که مطلوب همه است دشوار می‌توان رسیدن زیرا که وصول به حُسن ممکن نشود الا به واسطهٔ عشق...» در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
Dexter

حجم

۳۷٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۶۲ صفحه

حجم

۳۷٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۶۲ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان