دانلود و خرید کتاب دریاچه‌ی متروک ریچل کین ترجمه حسین مسعودی آشتیانی
تصویر جلد کتاب دریاچه‌ی متروک

کتاب دریاچه‌ی متروک

معرفی کتاب دریاچه‌ی متروک

کتاب دریاچه‌ی متروک، رمانی جنایی نوشته ریچل کین است. داستانی از جنایت‌های مختلف که درست در زمان و مکانی رخ می‌دهند که هیچ انتظارش را نداریم. دریاچه‌ی متروک را با ترجمه‌ی حسین مسعودی آشتیانی در اختیار دارید.

درباره‌ی کتاب دریاچه‌ی متروک

فرض کنید یک روز ظهر برای برگرداندن بچه‌ها از مدرسه، از خانه‌تان خارج می‌شوید و زمانی که برمی‌گردید پلیس به شما اطلاع می‌دهد در خانه‌تان جنایتی رخ داده است. داستان دریاچه‌ی متروک دقیقا همینطور اتفاق می‌افتد. زنی خانه‌دار. بچه‌هایی که به مدرسه می‌روند و روزی که به نظر می‌رسد همه‌چیز خیلی عادی است. اما همه‌چیز اینطور نمی‌ماند. زن برای بازگرداندن فرزندانش از مدرسه به خارج از خانه می‌رود. او پس از بازگشت به خانه با پلیس‌ها روبه‌رو می‌شود و متوجه می‌شود که پلیس در خانه وی یک جنازه مثله شده کشف کرده است. او در حیرت تمام باید درباره آنچه در پیرامونش در حال اتفاق است پاسخگو باشد به ویژه درباره جنایتی که گویا در خانه او بدون اینکه بداند در حال اتفاق افتادن بوده است.

کتاب دریاچه‌ی متروک را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

کتاب دریاچه‌ی متروک، گزینه‌ای بی‌نظیر و عالی برای کسانی است که به خواندن کتاب‌های رمان‌های جنایی و پر از رمز و راز علاقه دارند. 

درباره‌ی ریچل کین

رکسان لانگ استریت کنراد (Roxanne Longstreet Conrad) نویسنده آمریکایی داستان‌های علمی، فانتزی، معمایی، هیجانی و رمان های ترسناک است که با نام مستعار ریچل کین فعالیت می‌کند. کین لیسانس رشته حسابداری از دانشگاه فنی تگزاس را در سال ‍۹۸۵ گرفت. و از سال ۱۹۹۰ در حال نوشتن و انتشار داستان کوتاه و رمان است. علاوه بر این ریچل کین یک نوازنده حرفه‌ای هم هست که افتخار نوازندگی با هنری مانچینی ، پیتر نرو و جان ویلیامز را داشته. ریچل کین از سال ۱۹۹۹ در یک شرکت ارتباطات به عنوان طراح وب، ویرایشگر، مدیر شرکت ارتباطات، و در نهایت رئیس ارتباطات شرکت برای یک شرکت بزرگ چند ملیتی استخدام شد.

بخشی از کتاب دریاچه‌ی متروک

((متاسفانه باید بهتون بگم دخترتون، آتلانتا.....))

((در دردسر افتاده؟)) اجازه نمی دهم به صحبت خود ادامه دهد. ((ولی فکر کنم این موضوع باید برای روز سه شنبه باشه.)) کفی صندوق عقب را بالا می آورم، زیر آن یک جعبه، جاساز کرده ام. جعبه ای فلزی که ویژه قرار دادن کیف اسلحه طراحی شده است. کیف اسلحه را درون آن می گذارم و درش را قفل می کنم، بعد ازآن هم کفی صندوق را برای پنهان نمودن دوباره آن، سرجای خود برمی گردانم.

زن برای نشان دادن شدت دلخوری خود، آهی بلند می کشد و ادامه می دهد: ((خانم پروکتور، این موضوع اصلاً شوخی بردار نیست. خانم مدیر فرمودند که حضور شما در مدرسه الزامی است. باید بیایید تا صحبتی جدی با هم داشته باشیم. این چهارمین اتفاقی است که در سه ماه گذشته افتاده و این جور رفتارها از دختری به سن و سال لنی۱۶، اصلاً قابل قبول نیست.))

لنی دختری چهارده ساله است و من اتفاقاً فکر می کنم که چنین رفتارهایی در این سن و سال کاملاً طبیعی هستند. اما این چیزها را نمی گویم. فقط می پرسم: ((مگر چه شده؟)) به سمت جیپ می روم و سوار آن می شوم. در را برای لحظه ای باز می گذارم تا گرمای خفه کننده از ماشین خارج شود. نتوانسته بودم در زیر یکی از سایه بان های پارکینگ جایی برای پارک پیدا کنم.

((ترجیح خانم مدیر این است که با شما شخصاً در این مورد وارد بحث بشوند. شما باید همین حالا بیایید و لنی را از دفتر مدرسه به خانه ببرید. او برای یک هفته از مدرسه اخراج شده است.))

((یک هفته؟!! مگر چه کار کرده؟!!))

((عرض کردم که خانم مدیر ترجیح می دهند که با شما رو در رو صحبت کنند. نیم ساعت دیگر خوبه؟ می توانید خودتون را اینجا برسونید؟))

در این نیم ساعت دیگر فرصتی نخواهد بود تا برای رفتن به خانه و دوش گرفتن اقدام کنم. با اینکه باید بوی باروت را از تنم بشویم، ولی انگار نمی توانم. شاید اینطور بهتر باشد. ممکن است بوی باروت، مرا قوی تر نشان دهد. 

((بله، خودم را می رسانم.))

Maryam R
۱۳۹۹/۱۱/۰۳

جینا رویال یه زن عادیه که کنار ۲ تا بچه‌ش و شوهرش مل احساس خوشبختی میکنه. این حس خوش یک روز شوم که اون برای برگردوندن بچه‌هاش از مدرسه از خونه‌ش خارج شده بود تموم میشه. توی یک روز عادی

- بیشتر
Nadi Otari
۱۳۹۹/۱۱/۰۶

من از این کتاب خوشم اومد داستان جذابی داشت ولی سوالم از طاقچه اینه الان جلد دوم این کتاب چرا نیست؟ خیلی خواستم خودمو متقاعد کنم که مثلا این کتاب یه جلدی بوده ولی پایان این کتاب دیگه باز نیست

- بیشتر
غزاله بادپا
۱۳۹۹/۰۴/۲۶

تصور کنید آدمی که با او سال ها زندگی کرده اید و درحالی که او یک همسر و پدری نمونه است را تا حالا نشناخته اید، و او نقابی بر چهره ی یک هیولا بود تا در ورای آن، خود را

- بیشتر
A book lover
۱۴۰۰/۰۵/۱۹

تجربه ای متفاوت،بی رحم و خشن از دنیای بیرون...کتاب،دنیایی پر از خشم ونفرت و کینه و تعصب رو درون خودش انباشته کرده،با خوندن کتاب قراره با حوادثی روبرو بشید که از وحشیانه ترین نوع رفتارهای بشر پرده برداشته میشه، هیولاهای

- بیشتر
عباس زاده
۱۳۹۹/۰۷/۱۱

انقدر غلط نگارشی توی این کتاب زیاد بود که بنظرم نصف جذابیت این کتاب رو گرفت کتاب خوبیه و پر از کشش و خلاف داستان های جنایی بعد از جنایت رو توصیف میکنه امیدوارم طاقچه هرچه زودتر غلط های نگارشی

- بیشتر
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
۱۴۰۰/۱۰/۰۸

نویسنده‌ی یک کتابخانه‌ی بزرگ «رکسان لانگستریت کنراد» با نام مستعار «ریچل کین» نویسنده‌ای آمریکایی است که سال 1962 متولد شد. او را با رمان‌های متعددی که در زمینه‌های فانتزی، ترسناک، معمایی و علمی-تخیلی نوشته می‌شناسند و چندین مجموعه‌ی رمان‌های دنباله‌داری که

- بیشتر
کتابخوار
۱۳۹۹/۰۳/۲۶

خواندنی و پر هیجان‌. توصیه جذابی برای دوستان راستی این کتاب جلد دوم هم داره

ارتمیس
۱۳۹۹/۰۳/۲۱

لطفا بذارید تو بی نهایت😭😭😭😭

kayvan raghib motlagh
۱۳۹۹/۱۲/۰۱

در ورای داستانی خشن و پر از اضطراب نویسنده تلاش کرده تنهایی زنی را در دنیایی بشدت بی رحم به تصویر بکشد. گرچه در جاهایی اغراق بیش از اندازه در نشان دادن این دنیای مریض و روانی خواننده را اندکی

- بیشتر
shayestehbanoo
۱۳۹۹/۱۱/۱۲

پر از هیجان با توصیفات عالی و ملموس که باعث میشد تصاویر کتاب درست مثل یک فیلم تو ذهنت نمایش داده بشن...

هنوز هم معتقدم بهترین نوع زندگی، تنها بودن است. و دیگران چقدر غیر منصفانه تنهایی کسی را قضاوت می کنند.
کاربر ۳۷۸۲۶۳۸
اسلحه ها هیچگاه امنیت هیچ کس را تضمین نمی کنند. آنها فقط شرایط نبرد را متوازن می کنند.
hamtaf
در موقعیت سختی هستم اما این بار نمی خواهم تنها قوی باشم، می خواهم جنگجو هم باشم.
فهیم
یکی ازسخت ترین کارها در این دوره و زمانه این است که کاری کنی تا بچه هایت، عکس هایشان را در اینترنت نگذارند. همیشه چشمهایی وجود دارند که دنبال ما می گردند.
hamtaf
وقتی به آن پارکینگ خراب شده نگاه کردم و بالاخره حقیقت رو دیدم، چیزی در من تغییر کرد. در آن لحظه توانستم ببینم. در آن لحظه توانستم بفهمم. در آن لحظه به گذشته برگشتم، نکاتی را دیدم که هرچند خیلی جزیی بودند ولی دیگر منطقی به نظر نمی رسیدند. ولی خوب می دانم که در زمان خود نمی توانستم متوجه آنها شوم و به نتیجه ای خاص برسم. علتش این است در زمان خودش، به اصل ماجرا هیچ باوری نداشتم
مهسا
ابهتی ناب و وحشی درون جنگل نهفته است. ابهتی که در برابر آن موجودی حقیر و آسیب پذیر هستی. و شاید برای همین است آدمهایی که در جنگل زندگی می کنند، دارای قدرت روحی عجیبی هستند.
مهسا
هنوز هم معتقدم بهترین نوع زندگی، تنها بودن است. و دیگران چقدر غیر منصفانه تنهایی کسی را قضاوت می کنند.
nina61
مسیر زندگی همه آدمها در عاشق شدن، ازدواج کردن و بچه دار شدن به ندرت مطابق میل آنهاست.
nina61
یکی از مزایای بزرگتر بودن و زن بودن این است که می شود کسی را بدون هیچ معذوریتی با اسم کوچک صدا زد.
hamtaf
آدمهایی مسخره که اگر دست به خشونت بزنند، بسیار خطرناکتر از بقیه خواهند بود.
Farhadmarch
هیچ وقت انتظار ندارم وقتی به جایی برسم، همه چیز آن روبراه باشد. هر چند که بزرگترین آرزویم همین است.
Farhadmarch
عادی بودن برای ما همچون بهشتی ممنوعه است و غیرقابل حصول است.
Farhadmarch
می خواهم به او بگویم که باید در حد توانش با دیگران دوست شود، دوست دارم بگویم دنیا پر از آرامش است و هیچ کس نمی خواهد دوباره به تو آسیب بزند. وقت گذراندن با دوستان، همان نوع از زندگی است که برای تو لذت و هیجان دارد. ولی نمی توانم این حرفها را به او بزنم، چون هیچکدام آنها درست نیست.
Farhadmarch
((تجربه به من میگه آن چیزی که برایم خوبه، هیچ وقت حس و حال خوبی به من نمی دهد.))
Farhadmarch
همیشه دویده ام. می خواهم قویتر شوم پس تا آخرین حد توان و تا زمان از پا افتادن، این کار را ادامه می دهم. اما این دویدن تمرینی برای بقا و زنده ماندن هم هست. آنقدر که تا سرحد مرگ حاضرم برای آن تلاش کنم. می دانم این کار برای سلامتی ام مضر است. شاید هم دارم خودم را مجازات می کنم و شاید هم همه آنها نتیجه ترسی است که با آن در حال زندگی کردن هستم.
Farhadmarch
همیشه دویده ام. می خواهم قویتر شوم پس تا آخرین حد توان و تا زمان از پا افتادن، این کار را ادامه می دهم.
Farhadmarch
در هر مرحله از زندگی، کم کم چشم و گوش آدمها به این موضوع باز می شود که زندگی واقعی چقدر پرخطر است.
Farhadmarch
به نظرم اینکه می گویند اینترنت چیزی مجازی است و آدمها در آن با تصورات خود زندگی می کنند، تنها برای برخی از سطوح زندگی درست است. در اولین نگاه همه ما آدمهایی معمولی هستیم
Farhadmarch
با هم بودن تنها راه پر کردن آن خلا است.
Farhadmarch
ماشین من یک جنگجوی تمام عیار است. روزهای سخت بسیار دیده است. جعبه دنده آن باید تعمیر شود و باید برای میزان فرمان هم اقدام کنم. ولی با همه این زخمهایی که در تن دارد، باز هم مبارزه می کند و چرخهایش هنوز می چرخند. چقدر نمادگرایانه از آن گفتم.
آسمان دار

حجم

۳۱۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۰۰ صفحه

حجم

۳۱۱٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۴۰۰ صفحه

قیمت:
۴۸,۰۰۰
تومان