کتاب برای N
معرفی کتاب برای N
برای N چهارمین اثر بلند میناتو کانائه،نویسندهی محبوب ژاپنی است. این کتاب را مصطفوی رضوی ترجمه کرده است. کتاب برای N برنده ی جوایز بی نظیر هونتایشو، شرلی جکسون و جایزه ی ادبی الکسا شده است. این کتاب با موضوعی معمایی خواننده را با خودش همراه میکند.
درباره کتاب برای N
این کتاب داستان چهار زن جوان است که در یک برج مجلل در زمان قتل یک زوج جوان حضور داشتند، آنها با روایتشان پلیس را قانع میکنند اما حقیقت این است که همهشان دروغ میگویند. این داستان روایت دروغ و حقیقتی است که خواننده باید دنبال کند و حل کند. کلید این معماها گذشته است. این کتاب برای خواننده بسیار جذاب است و به او امکان حدس و پیشبینی میدهد.
خواندن کتاب برای N را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به داستانهای معمایی پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب برای N
شاید چون در ابتدا گفتم آندو دوست من است، اینطور فکر میکنید، ولی او رقیب من هم هست و برای همین حتی اگر لازم باشد با آقای نوگوچی در بازی شوگی دستبهیکی کنم، باز هم دوست ندارم به او ببازم. آندو از وقتی که شروع به کار کرد، دیگر فرصت بازی مستقیم با مرا نداشت و به همین خاطر برایم لذتبخش بود که به آقای نوگوچی مشورت بدهم، هرچند آندو خبر نداشت که من با آقای نوگوچی دستبهیکی کردهام.
چند روز بعد، آقای نوگوچی با من تماس گرفت و گفت که زمان سرویس رستوران در منزل، از ساعت هفت است و بنا بر این شد که من ساعت پنجونیم، و آندو کمی قبل از ساعت هفت به خانهٔ او برویم.
فکرش را هم نمیکردم که در آنجا چنان اتفاقی رخ بدهد...
شاید تقصیر من است که سرخود این فکر به سرم زد.
روز شنبه بیستودوم ژانویه. من پنج دقیقه قبل از ساعت مقرر، ساعت پنج و بیستوپنج دقیقه به سوئیت آنها رسیدم. از مسئول پذیرش خواستم که آمدن مرا اطلاع بدهد، سپس سوار آسانسور شدم و جلوی در آنها که رسیدم، زنگ آیفونی را که کنار در بود، فشردم. خانم نائوکو بود که در را باز کرد. آقای نوگوچی هم در کنارش ایستاده بود. مانند قبل به بیرون در، زنجیر وصل بود، ولی حالت چهرهٔ خانم نائوکو قبراق بود و خیالم راحت شد.
«اینکه در خانه بتوانم از شام ’شاروتیه. هیروتا‘ لذت ببرم، خارقالعاده است. ممنون نوزومی جان، ممنون عزیزم۱۳.»
درحالیکه این را میگفت، بازوی آقای نوگوچی را گرفت و وقتی چهرهٔ خندان او را دیدم، حتی با خودم فکر کردم شاید بهتر باشد من از راهی که آمدهام برگردم و مزاحم آنها نشوم، ولی خُب، حیف بود که آن شام را از دست بدهم. تعارف را کنار گذاشتم و وارد خانه شدم.
حجم
۲۲۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه
حجم
۲۲۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه
نظرات کاربران
کتاب ۲۹۳ از کتابخانه همگانی، کتاب خوبی بود با پایانی غافلگیر کننده ولی به جزییات بیش از حد پرداخته شده و نیازی به مطرح کردن این همه اتفاقات در زمان گذشته ی راویان نبود. پی نوشت: در قسمت معرفی کتاب طاقچه دو مورد
داستانی فوق العاده با پایانی غافل گیر کننده از یک نویسنده زن ژاپنی بیشتر داستان در زمان گذشته روایت میشه چهار راوی یک دختر و سه پسر شاهد ماجرا اولین کتابی بود که از این نویسنده می خونم و جالب
خسته کننده و کسالت بار و فضای به غایت دلگیری داره کتاب اصلا هم معمایی نیست... بعد از فصل اول فقط میبینی همه شخصیت ها به شکل مشابهی بیمارند بیخودی کتاب پیچیده شده انقدر که تا آخر داستان نمیفهمی دلیل بعضی
قشنگ فکر میکنم سر کارم گذاشتن😑😑😑 اخرش برای کدوم N؟...
به عنوان اولین کتابی که از یه نویسنده ژاپنی تا آخر خوندم اصلا خوشم نیومد. من که پشنهادش نمیکنم. از اون کتابهایی بود که بعد ازتموم شدنش گفتم خب که چی!. چون ژانر معمایی بود انتخاب کردم از همون اول
حالا که قراره ایراد بگیرم😅 اول نکات مثبتش رو بگم...نکته مثبتش این بود که متن روانی داشت و ترجمه هم خوب بود ولی😒 از خودِ داستان راضی نبودم از اونجایی که در مورد فیلم و سریال از ژانر جنایی لذت میبرم، خواستم کتابی
کتاب جالبی بود. فقط وقتی وارد فصل جدید میشه نمیدونی که کی داره اینو روایت میکنه.یا وسط روایتها چه موقع گریز به گذشته هست یا از الان صحبت میکنه.
اولش خوب شروع شد اما الان به. از خواندن ۱۳۰ صفحه خسته و کسل شدم من خوشم نیومد
بر خلاف بعضی دوستان من از فضای داستان خوشم اومد. شخصیت ها برام به یاد ماندنی شدن. روابط علت و معلولی که تو این کتاب اومد رو میتونم بگم بین کتابای جنایی کم نظیره. شنیده بودم ادبیات ژاپن عمیقه و الان
ترجمه خیلی خوب بود،به خصوص توضیحاتی که مترجم داده بودن خیلی توی فهم کتاب کمک کننده بود. داستان هم بسیار جذاب بود.تنها مشکلی داشتم این بود که از فصل دوم گوینده مشخص نبود و گاهی یک قسمت رو دوباره میخواندم تا