کتاب ارباب هارولد و پسرها
معرفی کتاب ارباب هارولد و پسرها
نمایش نامه ارباب هارولد و پسرها نوشته آئول فوگارد است که با ترجمه داوود زینلو منتشر شده است. آثار فوگارد عموما به مسایل سیاسی و سیاستهای نژادپرستانه در آمریکا و آفریقای جنوبی میپردازند. ارباب هارولد و پسرها هم یکی از همین آثار است که به خپوبی مشکلات سیاهپوستان در آفریقای جنوبی را بازتاب میدهد و از این نظر اهمیتی بینالمللی دارد. این نمایشنامه تاکنون بارها روی صحنه و یکبار به صورت تلهتئاتر اجرا شده است.
درباره کتاب ارباب هارولد و پسرها
داستان در سال ۱۹۵۰ می گذرد. ویلی، سم و هالی شخصیتهای این نمایشنامه هستند.
سم مردی چهل و پنج ساله و پیشخدمت چایخانه یک سفید پوست است. ویلی هم که نظافتچی چایخانه است تقریبا هم سنوسال او است. هالی پسر ۱۷ ساله صاحب کافه است که در کنار سم بزرگ شده و خیلی تلاش میکند نسبت به سیاه پوستان نگاه از بالا به پایین نداشته باشد. اما او نمیتواند از امتیازهایی که این نوع نگاه برایش دارد صرفنظر کند. سم تلاش کرده هالی را جوری بار بیاورد که ارباب بودن اخرین چیزی باشد که به ذهنش میرسد. تقابل این دو نگاه در این اثر چالشهای ریز و زیرپوستی ایجاد میکند تا به خوانده بفهماند نگاه ارباب و بندهای هنوز در زیر لایههای ذهن انسان غربی و مدعی حقوق بشر وجود دارد و ریشهای است.
ارباب هارولد و پسرها بیانیهٔ شخصی فوگارد است که ثابت میکند، آپارتاید تا چه حد میتواند حتی به شخصی که حقوق سیاهپوستان را قبول دارد، آسیب برساند.
خواندن کتاب ارباب هارولد و پسرها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به نمایشنامهخوانی را به خواندن این اثر تفکربرانگیز دعوت میکنیم.
درباره آئول فوگارد.
فوگارد متولد ۱۹۳۲، نمایشنامهنویس و بازیگر اهل آفریقای جنوبی است. او در طول تمام فعالیتهای هنریاش به ویژه بازیگری با موضوع تبعیض نژادی بین سیاه و سفید روبهرو بود و حتی اجازه نداشت در قطار کنار همکاران بازیگرش بنشید چون آنها سیاه پوست بودند و باید به واگن مخصوص خود میرفتند. او در شراط غیر قانونی بودن حضور سیاه و سفید در گروههای هنری، یک گروه تئاتر از دو نژاد تشکیل داد و به فعالیت هنری پرداخت.
آثار فوگارد عمدتا درباره مسایل نژادی، تنشهای سیاسی و سیاستهای ضد سیاهپوستان است.
ترانهٔ دره (۱۹۹۶)، درسی از گیاهان صبر زرد (۱۹۷۸)،راه مکه (۱۹۸۴) و قدیس اهل بینجن که در حال نگارش است از آثار فوگارد هستند.
بخشی از کتاب ارباب هارولد و پسرها
سم به میز تکیه داده، سرش را در کف دست گذاشته و یکی از مجلههای مصور را ورق میزند. مرد سیاهپوستی که در حدود چهلو پنج سال دارد، یونیفرم سفید پیشخدمتها را به تن کرده است. ویلی پشت سر او، روی زانو نشسته و با یک سطل و یک کهنه در حال تمیز کردن زمین است. او نیز سیاهپوست و تقریباً همسن سم است. پاچههای شلوار و پیراهنش را بالا زده است.
ویلی: (در حال کار کردن آواز میخواند)
«اون دختره داشت اسم من رو بدنام میکرد.
پولم رو برداشت.
صدام کرد: عزیزم!
اما داشت اسم من رو بدنام میکرد.
اسمش رو گذاشته بود عشق، اما داشت بازی میکرد..»
برمیخیزد و سطل را حرکت میدهد. همانطور که ایستاده است، لحظهای فکر میکند، دستانش را بلند میکند تا یک شریک رقص خیالی را در آغوش بگیرد، شروع به گامی پیچیده در رقص بالروم میکند. بااینکه حرکتهایش کمی خندهدار هستند، ولی نشان میدهد که تا حد قابلتوجهی مهارت دارد.
هی، سم!
سم که غرق در تماشای مجلهٔ مصور است، پاسخ نمیدهد.
ویلی: هی، برادر سم!
سم به بالا نگاه میکند.
دارم یاد میگیرم، کوئیک استپه. حالا نگاه کن و بهم بگو. (گام رقص را تکرار میکند) خب؟
سم: (با حالتی مشوقانه) دوباره نشونم بده.
ویلی: باشه، برام بشمر.
سم: آمادهای؟
ویلی: آمادهم.
سم: پنج، شش، هفت، هشت...
ویلی رقصیدن را شروع میکند.
حجم
۶۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه
حجم
۶۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه