دانلود و خرید کتاب نورگیر آنتونیو بوئرو بایخو ترجمه پژمان رضایی
تصویر جلد کتاب نورگیر

کتاب نورگیر

انتشارات:نشر بیدگل
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۷از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب نورگیر

«نورگیر» نمایشنامه‌ایست به قلم آنتونیو بوئِرو بایخو(۲۰۰۰-۱۹۱۶) و در آن با زبان انتقادی و تند از عواقبِ جنگ داخلیِ اسپانیا سخن می‌گوید. این نمایشنامه جایزه‌های اِسپکتادور و لئوپولدو کانو را در اسپانیا از آن خود کرده است. در بریده‌ای از کتاب می‌خوانیم: اکتبر ۱۹۹۲ مصادف بود با بیست‌وپنجمین سالگرد پرده‌برداری از نورگیر. این اثر با استقبالِ خیره‌کننده تماشاگران مواجه شد و از ۱۹۶۷ تا ۱۹۶۸ بی‌وقفه بر صحنه اجرا بود. موفقیت این اثر ریشه در کیفیت ذاتیِ آن داشت؛ اما این مسأله که نورگیر اولین اثری بود که روی صحنه، بی‌پرده از عواقبِ جنگ داخلیِ اسپانیا سخن می‌راند، دلیل دیگری برای آن موفقیت بود. برای بینندگان آن دوران، که برزبان‌راندنِ واضح‌ترین چیزها و صدازدن آن‌ها به نامشان آن اندازه دشوار بود، داستانِ خانواده‌ای که به یک شبه‌زیرزمین پناه جسته و جنگ برادرکش، زندگی اعضای آن را کمابیش بر بادِ فنا داده است، شوکه‌آور بود. فراموش نکنیم که، در طی سالیان، خودِ مفهومِ جنگ داخلی، تقریباً از کلیه نشریات مطرود و جای خود را به اصطلاحی نه‌چندان دوپهلو داده بود: برای ایدئولوژیِ حاکم، این رویارویی یک «جنگِ صلیبیِ» مذهبی علیه الحاد بود. نظام دوچندان تلاش می‌کرد تا پیکربندیِ سیاسی‌ای را حفظ کند که سیالیتِ واقعیتِ اجتماعی به شکلی مهارناکردنی در حال سرنگونیِ آن بود. در این میان ارائه منظره‌ای نظیرِ آنچه در نورگیر به تصویر کشیده شده است، یک امر خطیر به شمار می‌آمد. بی‌شک می‌توانیم مطمئن باشیم که در آن لحظات، هنگامی که یکی از شخصیت‌ها در طی اجرا از عمقِ تلخِ خاطراتِ خود فریاد برمی‌آورد «لعنت به کسانی که جنگ‌ها را به راه می‌اندازند!»، لرزه بر صندلی‌های سالن افتاده است. امروزه، با گذشتِ حدودِ ربع قرن، این درام به یک اثر کلاسیک در تآتر مدرن اسپانیا تبدیل شده است.»
علی جوان نژاد
۱۴۰۲/۰۸/۱۸

اگر نمایشنامه‌خون باشید به شدت از این نمایشنامه لذت می‌برید. نورگیر یه نمایشنامهٔ ایتالیایی هست که در بستر سفر به زمان وارد روابط بشری می‌شه.

ماریو:بچه‌ها نباید بمیرند. مادر:[ آه می‌کشد.] ولی می‌میرند. ماریو:آن هم به دو روش. مادر:به دو روش؟ ماریو:روش دیگرش آن است که وقتی بزرگ می‌شوند می‌میرند. همه ما مرده‌ایم.
mojsena
[ پدر را نشان می‌دهد.] نگاهش کن. این موجود بیچاره یک مرد باشرف بود، یادت هست؟ ما را هم توی مکتب شرافت تربیت کرد. یک مکتب خطرناک، چون بعدها، وقتی با دنیا رودررو می‌شوی، می‌فهمی که شرافت بدترین دشمنت است. [ شاکی] توی دوره و زمانه ما آدم نمی‌تواند از قِبَل شرافت زندگی کند. برای زندگی‌کردن باید حقه سوار کنی، جفت‌پا بیندازی و دودره‌بازی کنی...! باید دیگران را له کنی. با این حساب چه می‌شود کرد؟ یا باید این بازی کثیف را قبول کنی و از این دخمه بیرون بیایی... یا آنکه همین تو بمانی.
ماراتن
آدم یک‌خرده انقلابی می‌شود، بعد یک‌خرده محافظه‌کار... برای این‌کار هم بَدَک نیست که آدم ایده‌های مترقی داشته باشد... گروه جدید از ما استفاده می‌کند... ما می‌گذاریم که ازمان استفاده کنند، چون که ما از آن‌ها استفاده می‌کنیم... همه هم با هم جیبمان را پر می‌کنیم! برای آنکه چه کسی می‌داند که دیگری دارد به چه بازی‌ای دست می‌زند؟ فقط بدبخت‌ها می‌دانند که بدبختند.
Mostafa F
من یک مرد شکست‌خورده‌ام. از وقتی که جنگ تمام شد، توی آن چاهی که اسمش خانه ما باشد گرفتار شده‌ام. اما اگر غم تو به غم من پیوند بخورد، شاید بتوانیم یک خوشبختی عجیب و غریب به دست بیاوریم.
ماراتن
. اما حالا، که یک مرد کاملی، البته که مقصر هستی! مطمئناً قربانی‌های کمی داشته‌ای. هستند پست‌فطرت‌های زیادی که هزارهزار و میلیون‌میلیون جلوی خودشان قربانی می‌کنند. اما تو هم مثل آن‌هایی! بگذار زمان بگذرد، آن‌وقت می‌بینی که چطور قربانی‌های تو هم... به همراه غنیمت‌هایت زیاد می‌شوند.
ماراتن
او بدبخت بیچاره‌ای نیست که عقب تلویزیون یا یخچالش سگ‌دو بزند. دلقک نیست که پشت رُل بنشیند و افتخارش این باشد که توی ترافیک این شهر بی‌دروپیکر جایی را اشغال کرده... او بی‌تفاوتی را انتخاب کرده.
mojsena

حجم

۱۳۷٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۲۱۴ صفحه

حجم

۱۳۷٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۲۱۴ صفحه

قیمت:
۷۸,۰۰۰
۵۴,۶۰۰
۳۰%
تومان