کتاب اخلاق و سیاست در جامعه
معرفی کتاب اخلاق و سیاست در جامعه
کتاب اخلاق و سیاست در جامعه نوشتهٔ برتراند راسل و ترجمهٔ محمود حیدریان است. نشر مصدق این کتاب در حوزهٔ علوم سیاسی و جامعهشناسی را منتشر کرده است.
درباره کتاب اخلاق و سیاست در جامعه
کتاب اخلاق و سیاست در جامعه (Human society in ethics and politic) یکی از آثار مشهور برتراند راسل است که در سال ۱۹۵۴ یعنی در ۸۲سالگی آن را به رشته تحریر درآورده است. نوشتههای راسل درخصوص روابط انسانی بزرگترین مدرک علمی و فلسفی برای جامعه بشری در عصر حاضر محسوب میشود، زیرا فلسفهٔ جهانی او از زندگی روزمره جدا نیست. به نظر او عرف و عادت، قانون و سیاست، اخلاق و مذهب و روابط اجتماعی و اقتصادی چیزهایی نیستند که جدا از زندگی روزمرهٔ بشر به موجودیت خود ادامه دهند، اینها همیشه جزئی از زندگی انسان هستند و با آن آمیخته شدهاند. هدف نویسنده از نگارش این اثر بیان اخلاقیات عملی (غیر نظری) و به کار بردن این اخلاقیات در مسائل مختلف سیاسی زمانه است.
خواندن کتاب اخلاق و سیاست در جامعه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران حوزههای جامعهشناسی و علوم سیاسی پیشنهاد میکنیم.
درباره برتراند راسل
برتراند راسل در ۱۸ می ۱۸۷۲ به دنیا آمد و در ۲ فوریهٔ ۱۹۷۰ درگذشت. او فیلسوف، منطق دان، ریاضیدان، مورخ، جامعهشناس، برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات و فعال صلحطلب انگلیسی بود که در قرن بیستم زندگی میکرد. راسل در آغاز جوانی به مطالعهٔ آثاری از «پرسی بیش شلی» روی آورد که این امر مسیر زندگی او را تغییر داد؛ سپس به کالج ترینیتی در کمبریج رفت و در ریاضیات و فلسفه تحصیل کرد. او در سال ۱۹۰۱ «پارادوکس راسل» را کشف کرد و ۷ سال بعد به عضویت انجمن سلطنتی علوم بریتانیا درآمد. راسل در طول جنگ جهانی اول بهدلیل مبارزات ضدجنگ از دانشگاه اخراج و زندانی شد. او یکی از فیلسوفان پیشتاز قرن بیستم محسوب میشود و «جنبش مخالفت با آرمانگرایی» را در اوایل قرن بیستم رهبری میکرد. از برتراند راسل همراه با «گوتلوب فرگه» و «لودویگ ویتگنشتاین» بهعنوان بنیانگذاران فلسفهٔ تحلیلی یاد میشود. او در سال ۱۹۵۰ بهپاس «آثار متعدد در حمایت از نوع دوستی و آزادی اندیشه»، برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات شد. کتاب «در ستایش بطالت» یکی از آثار مکتوب اوست. زندگینامه کامل برتراند راسل را در صفحه این نویسنده در طاقچه بخوانید.
بخشی از کتاب اخلاق و سیاست در جامعه
«در روزگار تنیسن هر چه را که قلب احساس میکرد در حکم کیش و آیین یک کشیش آزادیخواه بود. در زمانهای پیشین مردم گمان میکردند که جادوگران و ساحرهها باید سوزانده شده و یا کودکان قربانی و والدین آنها نیز خورده شوند. دلایل عقاید و افکار تنیسن بهتر و یا بدتر از اقامه دلایل و شواهد بر این گونه عقاید نبوده است. بر روی هم هر قدر مردم متمدنتر شوند به همان اندازه دایره اثبات از نظر تشکیل عقاید وسیعتر و محیط تخیل و تصور محدودتر میشود ولیکن حتی در متمدنترین اجتماعات، وظیفه تخیل از لحاظ نقد عقاید و حمایت از نهادها امری خطیر است. اگر عقاید پیشنهاد شده به وسیله تخیل حقیقت داشته باشد در آن صورت متضمن سعادت و خوشبختی بوده و در عین حال برای بقاء و موجودیت انسان ضروری است. آنچه را که براساس ادراک حسی میتوان فهمید تحصیلش به آسانی مقدور نیست. همچنین زندگی بدون زودباوری امکان ندارد و زودباوری سرانجام به مصائب و بلیات منجر میشود. چنانکه موشها خوراکهایی را که به سم آلوده گشته میخورند و اگر پیش از خوردن مجبور باشند آن را تجزیه علمی کنند در این مدت از گرسنگی خواهند مرد بنابراین ناچارند که جان خود را به مخاطره بیفکنند. لیکن تنها بواسطه اینگونه اصول مقدماتی نیست که اعتقادات بیاساس مفید واقع میشوند، بلکه از آن جهت است که فرضیاتی بوجود میآورند که بعدا از لحاظ اصول علمی شایسته و بجا میباشد. ارزش تخیل تنها به واسطه موضوعات هنری یا اصلاح روابط بین انسانها نیست بلکه در قسمتهای بسیار ساده و خشک علوم، ضرورتآن همانقدر احساس میشود که در یک غزل احساس میشود. من این نکته را بطور ساده و مقدماتی بیان میکنم. زیرا قسمت اعظم آنچه را که باید بگویم توأم بااندوه و بدبختی است که بشر با عقاید موهوم و بیاساس از آغاز تمدن تا به امروز با آن دست به گریبان بوده است. تخیل فینفسه متضمن اعتقاد نمیباشد. شعرا گمان نمیکنند که افسانههایشان واقعیت داشته باشد.»
حجم
۲۹۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۹۶ صفحه
حجم
۲۹۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۹۶ صفحه