کتاب شام شوکران
معرفی کتاب شام شوکران
شام شوکران رمانی عبرتآموز از نویسنده ایرانی معاصر، مهرنوش صفائی است. این اثر داستان زندگی مردی است که به دلایلی به زندان افتاده است.
خلاصه رمان شام شوکران
یوسف مدیر شرکت صادرات و واردات زعفران است. اما مادر و خواهرش هم در شرکت سهم دارند. او دنبال منشی برای شرکتش میگردد و به اصرار مادر و خواهرش، رویا دوست خواهرش را که دختری سبکسر و وقیح است استخدام میکند اما رویا که بسیار پررو و زیاده خواه است سعی میکند به یوسف نزدیک شود و او را مجذوب خود کند. این کار رویا با شکست روبهرو میشود و با آمدن حسابدار زن جدیدی به اسم مهراوه و بیاحترامی رویا به او، یوسف رویا را از شرکت اخراج میکند. در این میان علاقهای هم میان مهراوه و یوسف شکل میگیرد اما از گزند روزگار در امان نمیماند.
داستان اینطور آغاز می شود که مرد در زندان با وکیلش که دوست دوران کودکیاش هم هست، نشسته و وکیل از او میخواهد داستانش را بیکموکاست و دروغ تعریف کند.
خواندن کتاب شام شوکران را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
علاقهمندان به خواندن رمانهای عاشقانه و عبرتآموز ایرانی را به خواندن این اثر دعوت میکنیم.
جملاتی از کتاب شام شوکران
بعضی وقتها بعضی چیزها مثل یک کلاف سردرگماند، هر طرفشان را که میکشی و هرچ سعی و دقت میکنی به جای آنکه باز شوند، بدتر گره میخورند و کور میشوند... تلاش من هم برای رسیدن به مهراوه درست همین طور بود. هرچه بیشتر برای رسیدن به مهراوه میدویدم، دست سرنوشت او را بیشتر از من دور میکرد. اما من عاشق بودم، آنقدر عاشق که باور نمیکردم نیرویی در دنیا وجود داشته باشد که توان برابری با نیروی عجیب عشق را داشته باشد. من عشق و نیروی شگفتانگیزش را باور داشتم. بنابراین زمین و زمان را در چنگم میدیدم و خودم را در رویاهایم یکهتاز قلب مهراوه تصور میکردم.
من حتی کوچکترین ترسی از مقاومت مهراوه در برابر پذیرش عشق و علاقهام به دلم راه نمیدادم چرا که خوب میدانستم که اگر محبت صادقانه و مخلصانه باشد، عاقبت دل سنگ را هم نرم کند چه برسد به دل مهراوه... من در خیال خودم حساب همه چیز را کرده بودم حساب همه چیز را جز دست بیرحم روزگار را.
حجم
۲۷۴٫۵ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۴۷۲ صفحه
حجم
۲۷۴٫۵ کیلوبایت
تعداد صفحهها
۴۷۲ صفحه
نظرات کاربران
با خسته نباشید خدمت نویسنده ی عزیز تنها و بزرگترین ایراد البته از نظر بنده نسبت به نگارش خانم صفایی قسمت پایانی تمام کتابهایی رو که می نویسند درست تموم نمیکنن پایان هاشون همیشه زود قیچی کردن داستانه یعنی آخرش
قلم متن کمی برای رمان عاشقانه سنگین بود استعاره و تشبیه زیاد داشت اگر خود نویسنده بار دیگر اثر را باز آفرینی کند به یقین بهتر خواهد شد
دارم میخونم ولی چرا غلط املایی داره اخه😐😐
داستان در خصوص مدیر شرکتی هست که عاشق حسابدارش می شود! ایرادات بسیاری داشت که از حوصله این مجلس خارجه اما مهمترین هاش زن ستیزی هست که متعجبانه نویسنده هم یک زن هست!! غلط های املایی و نگارشی و پایان باز
عالیه
برای علاقمندان به ادبیات مناسب هست با نوشته های دیگر خانم صفایی فرق میکنه خسته کننده بود و دور از ذهن.
داستاک جالبی بود جملات ادبی بسیاری در آن بکار برده شده بود که برای هر نویسنده و علاقمند به ادبیات میتواند مفید و کاربردی باشد
از خانم مهرنوش صفایی انتظار بیشتری داشتم .اگه توصیفات عاشقانه کتاب کمتر می بود بهتر میشد