کتاب سرنوشت عشق
معرفی کتاب سرنوشت عشق
کتاب سرنوشت عشق نوشته سمانه مقدم، داستان زندگی زنی به نام فرشته را روایت میکند که به سبب دخالت اطرافیان در زندگیاش دچار مشکل شده و با زنی به نام ماریا آشنا میشود. ماریا در پی عشقی، رنج غربت را میپذیرد و در این سفر، اتفاقات غیر منتظرهای برای وی رقم میخورد.
کتاب سرنوشت عشق روابط پیچیدهی انسانی و تاثیر عشق بر زندگی را بهخوبی نشان میدهد و خواننده را با داستانی پر کشش همراه میکند.
خواندن کتاب سرنوشت عشق را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات داستانی عاشقانه پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب سرنوشت عشق
دو روز بعدش به همراه مامی و کوروش رفتیم رفتیم جایی که کوروش بهش میگفت مسجد و من قبلا اونجا رو ندیده بودم.
چون از خونه ما و محلهای رفت و آمد من خیلی فاصله داشت.
هر سه روی زمین نشستیم و یه آقایی با ظاهر فوقالعاده روحانی مقابلمون قرار گرفت.
یک لحظه خواستم به سر و وضعش بخندم اما نتونستم. گیرایی و شخصیتش مسخم کرده بود. اصلا نمیتونستم چشم ازش بردارم.
با خودم فکر میکردم شاید اینها تاثیرات برگشتن به کلیسا و خوندن اون دعاها باشه. آخه ته قلبم نسبت به اون روحانی احساس خوبی پیدا کرده بودم.
کوروش و حاج آقا چند دقیقهای باهم صحبت کردن و کوروش ازم پرسید:
- تو آمادهای؟
- باید چیکار کنم؟
- هیچی. حاج آقا وکیل توئه.
- پس آمادم دیگه.
- هنوزم مطمئنی؟ راضی راضی؟؟
چشمامو بستم.
- راضیم کوروش.
و مشغول دعا خوندن شدم. در همین حین هم حاج آقا کلماتی رو به زبانی که من نمیفهمیدم قرائت کرد و بعد از سکوتش کوروش هم چند کلمهای به همون زبون و من چشمام رو باز کردم.
- خانم ماریا میلر فرزند تئودور وکالت دارم شما رو به عقد موقت آقای کوروش زرین فرزند حبیب در بیاورم؟
- بله آقا.
حجم
۱۸۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۳۶۸ صفحه
حجم
۱۸۳٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۳۶۸ صفحه
نظرات کاربران
کتاب خوبی بود بی شباهت به زندگی خودمان نبود امیدوار خدا تو لحظه ای که فکرش را نمیکنیم دستمون رابگیره...
کتاب قشنگی بود همزمان دو داستان رو روایت میکرد. در واقع داستان یک نویسنده بود که هم زندگی خودش رو روایت میکرد و هم زندگی یک دختر مسیحی که برای ازدواج با پسر مسلمون ایرانی تصمیم گرفت مسلمون بشه و بعد از