کتاب تشویق
معرفی کتاب تشویق
جین آستن ( ۱۸۱۷- ۱۷۷۵)، نویسنده انگلیسی است که آثارش ادبیات غرب را سخت تحت تأثیر قرار داد.
شناخت او از زندگی زنان و مهارتش در گوشه و کنایهها، آستن را به یکی از مشهورترین رماننویسان عصر خودش تبدیل کرده است.
«تشویق» نخستین بار در ۱۸۱۸ و پس از مرگ آستن منتشر شد. مخاطب در این رمان با داستان زندگی و آشفتگیهای درونی زنی آشنا میشود که چند سال پیش به تشویق دوستش، به درخواست ازدواج با فرد محبوبش جواب رد داد و حال امیدوار است شرایطی فراهم شود تا بار دیگر این درخواست مطرح شود.
شخصیت اول داستان حدود ۳۰ سال سن دارد و در محیطی با ارزشهای سنتی و خاص خود زندگی میکند و برای رسیدن به خواستهاش کاری جز انتظار از دستش بر نمیآید.
«تشویق» داستانِ شروع یک زندگی عاشقانه و عاقلانه است که از نقطهای غمانگیز شروع میشود. حوادث این رویداد چنان خواننده را افسون میکند که شیرینی آن با تمام وجود احساس میشود.
این رمان پیشتر با عنوان «ترغیب» در ایران ترجمه و منتشر شده است.
حجم
۲۳۰٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه
حجم
۲۳۰٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه
نظرات کاربران
به نظرم کتاب خوبیه برای گذراندن وقت. داستان تازه ای نبود و آخرش هم کاملا قابل پیش بینی بود. ولی کلا کتاب های انگلیسی هم بیشتر شخصیت محور هستن تا داستان محور ولی مشکلی که من با شخصیت های این
من ترجمه نمونه کتاب را خوندم و بسیار بسیار پرغلط بود و اصلا به ترجمه وفادار نبود و مترجم کلا یک داستان از خودش داره تعریف میکنه. البته من مقداری از نمومه ترجمه فارسی نشر نی را هم بررسی کردم،
سلام . موضوع و روش نگارش این کتاب کاملا متفاوت با رمان غرور و تعصب از جین آستنه و قبل از خوندن این کتاب کاملا برعکس فکر می کردم . البته بنده ترجمه خانم پروین قائمی رو خوندم . این خیلی خوبه
نمیشه گفت جزء کتابهای خوبِ جین آستینِ ولی فارغ از مقایسه کتاب خوبی محسوب میشه
کتاب های خانم آستن تصویر جالب و زیبا از دوران خود ارائه می دهد .به راحتی در کنار روابط شخصیت های کتاب با یکدیگر، فرهنگ وآداب رسوم شان به چشم می خورد.
فوق العاده بود در عین طرح عشق به طرح واقعیات ضایعات فکری جامعه می پردازد در خط بهخط داستان زندگی بانو جین استین به صورت شفاف قابل تصور است همانند داستانهای کلاسیک. به دور از عشق هایی است که در رمانهای معاصر به
تو سبک کلاسیک کتاب زیبایی بود ولی با پایان بندی زیادی سریع در حدی که همه چیز یهو با هم جمع شد و کافی نبود حداقل سی صفحه دیگه ادامه لازم داشت و شخصیت پردازی هم ضعف داشت
جین استن رو دوست دارم کتابهاش مثل ماشین زمان هست ادم رو میبره به عصر خودش ..بهترین کتابش غرور و تعصبه به نطر من البته...
داستان شلوغی داره.اگر همین ماجراها با تعداد کمتر شخصیت هم اتفاق می افتاد هیچ فرقی در اصل ماجرا نمیکرد البته که نظم دادن در شلوغی، بیشتر هنر میخواد. منتها برای منی که شدیدا غرور و تعصب و منسفیلد پارک رو دوست دارم،
توقعم از جین آستین بیشتر بود...داستان معمولی بود