کتاب همسر رویایی من؛ جلد دوم

«همسر رویایی من» کتاب دوم از مجموعه خاندان روکسبی، نوشته جولیا کویین است. در جلد اول خواندید که خانواده بریجرتون و روکسبی همسایه بودند. همه فکر می‌کردند که بیلی بریجرتون با ادوارد روکسبی ازدواج می‌کند اما بیلی عاشق برادر بزرگتر جورج شد که به نظر خشک و گوشت تلخ می‌آمد. حالا در جلد دوم ماجرا بیشتر حول ادوارد روکسبی می‌چرخد که در جنگ ناپدید شده است. او در ارتش خدمت می‌کرده و عاشق سیسلیا، خواهر دوستش بوده است:

«وقت‌هایی که توماس بیرون بود دزدکی سر وقت نامه‌های سیسیلیا می‌رفت. این گناه و راز مخفی‌اش بود و وقتی متوجه شد که به کنکتیکوت فرستاده خواهد شد، دوتا از نامه‌های او را برای خودش برداشته بود. به‌دقت دوتا از نامه‌هایی که صفحه آخرشان مخاطبش خودش بود را برداشته بود، توماس بخش کوچکی از نامه‌های خواهرش را گم می‌کرد ولی ادوارد چیز با ارزشی به‌دست می‌آورد...

خب، ادوارد با خودش فکر کرده بود که اگر شانس می‌آورد امکان داشت بالاخره سر عقل بیاید. شاید هم کمی امیدوار بود. در آخر، او فقط یکی از نامه‌های سیسیلیا را با خودش به کنکتیکوت برده بود، تصمیم گرفته بود که نامه دیگر را در امنیت داخل ساکش نگه دارد. نقشه هوشمندانه‌ای به‌نظر می‌رسید. بر طبق حرف‌های کسانی که در بیمارستان بودند، وقتی در خلیج کیپ پیدایش کرده بودند، هیچ کاغذ یا وسیله‌ای با خودش نداشت. فقط خدا می‌دانست نامه سیسیلیا حالا کجا بود. احتمالاً ته خلیج یا شاید هم تکه کاغذی بود که برای آتش زدن چوب‌ها از آن استفاده می‌شد. ادوارد امیدوار بود یک پرنده پرتلاش آن را برای تشک لانه‌اش پاره‌پاره کند. و با خودش فکر کرد؛ شاید سیسیلیا از این فکر خوشحال شده و بپسندد.»