کتاب رام کردن پلنگ
معرفی کتاب رام کردن پلنگ
کتاب رام کردن پلنگ نوشتهٔ امین معلوف و ترجمهٔ مهریار میرنیا است. انتشارات دنیای اقتصاد این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر، جستارهایی در باب هویت را دربر دارد. «چرا امروزه، این همه آدم به نام هویت دینی، قوی، نژادی و ملی مرتکب جنایت میشوند؟» این پرسشِ ریشهای، اساس مباحث این کتاب است. نویسندهٔ این کتاب که خود فرزندِ دو فرهنگ و دو مذهب متفاوت است، نه محققی حرفهای بلکه روایتگری رِند و آگاه به زمانه است.
درباره کتاب رام کردن پلنگ
کتاب رام کردن پلنگ، نوشتهٔ نویسندهٔ عربزبانی است که به فرانسوی قلم میزند و آثارش به زبانهای مختلفی ترجمه شده است.
امین معلوف در سال ۱۹۹۳ جایزهٔ ارزشمند کنگور را برای رمان «صخره تانیوس» دریافت کرد و در سال ۲۰۱۰، «جایزه شاهزاده اتریش» برای ادبیات به وی اعطا شد. وی در سال ۲۰۱۱ هم به عضویت آکادمی فرانسه درآمده و بر کرسی خالیماندهٔ «کلود لوی اشتراوس»، انسانشناس مشهور، تکیه زده است.
کتاب رام کردن پلنگ، بدون هر گونه رمز و راز و نکتهبازیِ فنی، غنی از مثال و موردپژوهیهای متعدد دربارهٔ «هویت» است. امین معلوف در این کتاب، به بحث و استدلال بحران هویتی میپردازد که اعراب از زمان برقراری روابط پیوسته با غرب، تجربه کردهاند.
کتاب حاضر، با اشاره به ارزشهای جهانی و همگانیِ هویت آغاز میشود؛ این غایتها را کالبدشکافی و توصیف میکند؛ سپس آنها را برای مشرق به کار میبندد. کتاب میکوشد حس و حال میانگین عرب مدرن را وصف کند.
خواندن کتاب رام کردن پلنگ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران علوم سیاسی و روابط بینالملل پیشنهاد میکنیم.
بخشهایی از کتاب رام کردن پلنگ
«البته عبارت "حال و هوای جاری" تعبیر خیلی دقیقی نیست. آن را برای اشاره به پدیده پیچیده و دوپهلویی آوردم که در برهههای تاریخی بهخصوصی، بسیاری را وامیدارد بر یک بخش از عناصر هویت خود بیش از بقیه تاکید کنند. در زمان حاضر تاکید شخص بر تابعیت دینی و تلقی آن به عنوان عامل اصلی هویتش امری رایج است. چنین نگرشی احتمالا اکنون در قیاس با سیصد سال پیش کمتر شایع است، ولی بدون شک نسبت به پنجاه سال قبل عمومیت بیشتری دارد.
جای حال و هوای جاری میتوانستم از محیط فکری یا جوّ احساسی هیجانی صحبت کنم، ابهام هردوی این عبارات در مقایسه با "حال و هوای جاری" اندکی کمتر است. اما در کاربست هر عبارتی مسئله مهم پرسشهای واقعی زیربنایی آن است: چه چیزی در حال حاضر مردان و زنان جایجای دنیا، از هر نوع زمینهای را به بازکشف بستگی دینی خود وامیدارد و احساس میکنند که باید از طرق مختلف آن را اظهار و اثبات کنند؟ وقتی همین افراد، تنها چند سال پیشتر، ترجیح میدادند به طیبخاطر تابعیتهای کاملا متفاوتی را طرح نمایند؟ چه چیزی باعث میشود مسلمانی در یوگسلاوی به یک باره از یوگسلاو خواندن خود دست بردارد و بیش از هر چیز دیگری خود را مسلمان بخواند؟ چه چیزی موجب میشود کارگری جهود در روسیه که تمام عمر خود را عضو طبقه کارگر و پرولتر قلمداد کرده، یکباره خود را جهود میبیند؟ چگونه است که تاکید مفتخرانه بر دینپذیری که سابق بر این ناپسند جلوه مینمود، حالا همزمان به نظر مردم چندین و چند کشور امری کاملا طبیعی و روا میآید؟
این پدیده پیچیدهای است بدون توضیحی قانعکننده. با این وصف، روشن است که زوال و انحطاط پیروی فروپاشی دنیای کمونیستی در ایجاد آن نقشی تعیینکننده ایفا کرده است. بیش از یک قرن است که مارکسیسم وعده برقراری جامعه جهانی جدیدی را فارغ از پنداره خدا میدهد. شکست این پروژه نه تنها در سطوح اقتصادی و سیاسی، بلکه در سطوح اخلاقی و فکری نیز، به احیای اعتبار باورهایی انجامیده که خود مارکسیسم میخواست به زبالهدان تاریخ بسپرد. از لهستان تا افغانستان، دین، آن پناهگاه معنوی و حامی هویت برای همه کسانی که با کمونیسم میجنگیدند، میعادگاهی آشکار به شمار میرفت. این بود که شکست مارکس و لنین دستکم بهقدر پیروزی سرمایهداری، لیبرالیسم و غرب به عنوان انتقام ادیان تلقی گشته است.»
حجم
۱۶۵٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه
حجم
۱۶۵٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۳۶ صفحه