دانلود و خرید کتاب آدریانا ماتر امین معلوف ترجمه حسین سلیمانی نژاد
تصویر جلد کتاب آدریانا ماتر

کتاب آدریانا ماتر

نویسنده:امین معلوف
انتشارات:نشر نی
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب آدریانا ماتر

کتاب آدریانا ماتر نوشتهٔ امین معلوف و ترجمهٔ حسین سلیمانی نژاد است. نشر نی این نمایشنامه را منتشر کرده است. این اثر ششمین جلد از مجموعهٔ‌ «دورتادور دنیا» است.

درباره کتاب آدریانا ماتر

کتاب آدریانا ماتر (Adriana Mater) نمایشنامه‌ای نوشتهٔ امین معلوف است که در هفت «تابلو» نگاشته شده است. داستان این متن نمایشی در زمانهٔ جنگ است و «آدریانا» (متسو سوپرانو) (Adriana)، «رفکا» (خواهر آدریانا) (سوپرانو) (Refka)، «یوناس» (پسر آدریانا«) (تِنور) (Yonas) و «تزارگو» (پدر یوناس) (باس باریتون) (Tsargo) شخصیت‌های آن هستند.

نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته می‌شود. هر چند این قالب ادبی شباهت‌هایی به فیلم‌نامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانه‌ای جداگانه و مستقل محسوب می‌شود. نخستین نمایشنامه‌های موجود از دوران باستان و یونان باقی مانده‌اند. نمایشنامه‌ها در ساختارها و شکل‌های گوناگون نوشته می‌شوند، اما وجه اشتراک همهٔ آن‌ها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامه‌ها تنها برای خواندن نوشته می‌شوند؛ این دسته از متن‌های نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیده‌اند. از مشهورترین نمایشنامه‌نویس‌های غیرایرانی می‌توان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامه‌نویس‌های ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «علیرضا نادری»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان» و «محمد چرمشیر» بوده است.

خواندن کتاب آدریانا ماتر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی و علاقه‌مندان به نمایشنامه‌های خارجی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب آدریانا ماتر

«به یاد دارم که به خود گفتم:

«زایمان، این‌جا، در کنار خیابان، همچو یک ماده‌سگ؟

و در گیراگیر جنگ؟ خواهرم باید دیوانه شده باشد!»

اما چندی بعد، تنها به یک چیز می‌اندیشیدم:

یافتن گُل برای پیشکش به تو.

این کار به نظرم واجب می‌رسید.

آدریانا در حال زایمان است، باید به هر قیمتی که شده به او گل هدیه دهم!

و شروع کردم به دویدن در خیابان‌ها، از مردم، از قاتلان و از مجروحان، حتی از محتضران می‌پرسیدم:

«می‌توانید به من بگویید کجا می‌توانم گل بیابم؟»

در پایان راه، به دو مرد برخوردم، یکی سپیدموی بود و دیگری بسیار جوان.

آن‌ها نیز چهره همسان داشتند، یا یک نقاب.

مرد سپیدموی، دستانش را به هوا برده بود، همچو یک زندانی، یا یک گروگان؛ مرد جوان سلاحی به دست داشت، گویی آماده از پای‌درآوردنش بود.

ضربه‌ای به شانه مرد جوان زدم و به‌مانند دیگران از او پرسیدم:

«می‌توانید به من بگویید کجا می‌توانم گل بیابم؟»

به سویم چرخید و گفت:

«تو گل می‌خواهی رفکا، این‌جا، وسط کارزار؟

تو دیوانه‌ای، بیدار شو، بیدار شو!»

(لحظه‌ای درنگ. محوشدن رؤیا. بازگشت به واقعیت.)

رفکا (نفس‌نفس‌زنان ادامه می‌دهد.):

و این‌گونه بود که بیدار شدم...

تعبیر این خواب را از من مخواه!

از صبح امروز، آن را در ذهن می‌چرخانم، می‌کوشم جزئیاتش را گرد آورم، می‌خواهم بفهمم که پیغام شب به من چه بوده است.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۴۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۷

تعداد صفحه‌ها

۱۰۶ صفحه

حجم

۴۰٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۷

تعداد صفحه‌ها

۱۰۶ صفحه

قیمت:
۷۰,۰۰۰
تومان