دانلود و خرید کتاب فلسفه‌ فشن لارس اسوندسن ترجمه آیدین رشیدی
تصویر جلد کتاب فلسفه‌ فشن

کتاب فلسفه‌ فشن

انتشارات:نشر مشکی
امتیاز:
۲.۲از ۱۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب فلسفه‌ فشن

کتاب فلسفه‌ فشن نوشتهٔ لارس اسوندسن و ترجمهٔ آیدین رشیدی است و نشر مشکی آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب فلسفه‌ فشن

فشن یکی از تأثیرگذارترین پدیده‌ها بر تمدن غرب از رنسانس به این‌سو بوده است. این پدیده زمینه‌های متعدد فعالیت‌های انسان مدرن را درنوردیده و می‌توان گفت که تبدیل به ذات ثانویهٔ ما شده است. پس درک فشن برای درک خودمان و شیوهٔ عملکردمان لازم است.

با وجود این، فیلسوفان تقریباً به فشن بی‌توجه بوده‌اند، احتمالاً به این سبب که تصور می‌کنند این پدیده جزو سطحی‌ترینِ پدیده‌هاست و به‌سختی می‌توان آن را موضوع باارزشی برای مطالعه، آن‌هم در زمینهٔ پرمغزی چون فلسفه، دانست. اما اگر فلسفه زمینه‌ای است که به درک ما از خویشتن می‌پردازد و اگر فشن تأثیرگذار باشد، باید آن را به‌مثابهٔ موضوعی برای پژوهش فلسفی جدی گرفت.

هر آنچه به‌شکل محسوس وجود دارد، هر آنچه روان را بر روان می‌نمایاند، به‌معنی دقیق کلمه پوشش، پوشاک یا لباسی است که در فصلی پوشیده می‌شود و پس از آن کنار نهاده می‌شود. پس اگر درست فهمیده باشیم، تمام آنچه انسان‌ها اندیشیده‌اند، خیال کرده‌اند، انجام داده‌اند و بوده‌اند مشمول این مبحث لباس‌ها می‌شود. کل جهان بیرونی و آنچه در آن است چیزی جز لباس نیست و عصارهٔ تمام علوم در فلسفهٔ لباس‌ها نهفته است.

در کتاب فلسفه‌ فشن، لارس اسونسن، یک موضوع مهم در مسئله فشن را بررسی می‌کند و آن تأثیر فشن بر شکل‌گیری هویت است.

او در این اثر به به مفهوم فشن، بازنمودهای مختلف آن و چیزهایی که فشن ظاهراً می‌تواند سبب آن‌ها شود، پرداخته است. درواقع موضوع کتاب چنان که خود نویسنده می‌گوید «گفتمان فشن» است.

کتاب ۸ فصل نسبتاً مستقل دارد که طیف گسترده‌ای از موضوعات مرتبط با فشن را در بر می‌گیرند؛ اما تمرکز نویسنده در این کتاب بر فشن لباس است.

خواندن کتاب فلسفه‌ فشن را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

مطالعهٔ این اثر نو و جذاب را به پژوهشگران علوم اجتماعی، جامعه‌شناسی و مباحث فرهنگی توصیه می‌کنیم.

بخشی از کتاب فلسفه‌ فشن

«فشن امری مطلق نیست. فشن پدیده‌ای نیست که در هر کجا و هر زمانی وجود داشته باشد. به‌طور کلی، ریشهٔ آن نه در ذات بشر است و نه در سازوکارهای جمعی. از آن‌هنگام که فشن برای اولین بار در یکی از جوامع انسانی سر برآورد، به‌طور فزاینده به جوامع و حوزه‌های اجتماعی دیگر سرایت کرده و آن‌ها را به تبعیت از منطق خود وادار کرده است.

معمولاً می‌گویند آغاز فشن لباس و خاستگاهش دوران قرون‌وسطی متأخر یا __ به‌دلیل ارتباطش با رشد سرمایه‌داری تجاری __ شروع رنسانس است. آنچه عیان است اینکه هیچ‌کس از فشن، در معنایی که امروز به کار می‌بریم، در یونان و روم باستان سخن نمی‌گوید، زیرا در آن دوران افراد در انتخاب لباس خود هیچ خودمختاری زیباشناسانهٔ منحصربه‌فردی نداشتند، هرچند محض تنوع می‌توانستند از میان گزینه‌های محدودی دست به انتخاب بزنند. لباس‌های اروپایی از عصر رومی‌ها تا قرن چهاردهم میلادی تغییر چندانی نکرد. در این مدت، با اینکه در مواد اولیه و جزئیات لباس‌ها تنوعی به وجود آمد، شکل کلی لباس‌ها عملاً بی‌تغییر باقی ماند. در حالت کلی، شکل کلی لباسی که فقیر و پولدار می‌پوشیدند یکسان بود، با این تفاوت که ثروتمندان لباس‌شان را از مواد گران‌بهاتری می‌ساختند و خود را با زیورآلات می‌آراستند. میل به آرایش به‌هیچ‌وجه پدیده‌ای مربوط به دوران اخیر تاریخ بشر نیست، اما آنچه مردم در دوران پیشامدرن خود را با آن می‌آراستند هیچ ارتباطی با فشن نداشت. برای مثال، وایکینگ‌ها خیلی به ظاهر خود حساس بودند و بین‌شان معمول بود که شانه‌ای را، در کنار چیزهای دیگر، به کمربندشان بیاویزند، که نماد طبقه‌شان بود. با این حال، هیچ نوع فشنی بین وایکینگ‌ها رایج نبود. جوامعِ پیشامدرن محافظه‌کار بودند. مردم در چنین جوامعی می‌توانستند آرایش ساده یا غلیظ داشته باشند و بسیار دلمشغول پدیده‌های زیباشناسانه باشند، اما ویژگی مشترک همهٔ جوامع این است که لباس‌ها و جواهرات هم، مثل مدل مو، در نسل‌های متمادی کم‌وبیش بی‌تغییر می‌ماندند. مردم روم باستان به خود می‌بالیدند، مرد و زن آرایش می‌کردند و عطر می‌زدند، مویشان را رنگ می‌کردند و اگر کلاه‌گیس نمی‌گذاشتند، مویشان را فر می‌کردند. اما این سبک‌های آرایش مدت زیادی به همین شکل باقی ماندند. گهگاه ممکن بود سبکی از یک کشور در کشوری دیگر محبوب شود و موجب تغییر ناگهانی سبک آرایش شود، همان‌طورکه یونانی‌ها برای شبیه شدن به اسکندر کبیر ریش‌شان را تراشیدند. با این حال، بروز چنین تغییراتی در سبک را نباید فشن به حساب آورد، زیرا از آن پس یونانیان همچنان به تراشیدن موی گونه و چانه‌شان ادامه دادند. اتفاقی که افتاد این بود که یک هنجار زیباشناسانهٔ بلندمدت با هنجار بلندمدت دیگری جایگزین شد، بدون اینکه میلی به ایجاد تغییر دیگری وجود داشته باشد یا حتی امکان آن در نظر آورده شود. اینکه تغییرات در موارد نادر رخ دهند برای «فشن» نامیدن آن‌ها کافی نیست. این تغییرات تنها زمانی فشن خواهند بود که محض خاطر ایجاد تغییر انجام شده باشند و نسبتاً پیاپی رخ دهند.»

آ سید مهدی
۱۳۹۷/۱۱/۱۱

کاش کتاب دانشنامه‌ی دیزاین رو هم از نشر مشکی بذارید که عالیههههه👌🏻☘️❤️

مردی باعینک یک چشم
۱۳۹۹/۱۱/۳۰

برای تحقیقی نیاز به کتابی درباره فشن داشتم که تنها نسخه انگلیسی کتاب را یافتم. بسیار کتاب جامع و دقیقی است.کتاب، تاریخچه ی فشن، دلایل وجود فشن در دنیای مدرن و همینطور تقسیم بندی های فشن را به خوبی تببین

- بیشتر
sara.kh
۱۴۰۲/۰۹/۱۰

عالی بود

رضا
۱۳۹۷/۱۰/۱۲

فکر کردن اینطوری بیشتر میفروشه

اگر واقعاً زندگی، آن‌طور که طراح فشن تیری موگلر ادعا کرده، مسابقه بر سر زیبایی است، (۲۶) شانس باید با انسان یار باشد تا در زمانه‌ای زاده شود که معیارهای زیبایی با ویژگی‌های طبیعی‌اش همخوانی داشته باشند.
azaad
«بدنی سفت» با عضلات کشیده که در دههٔ ۱۹۸۰ مد بود در نگاه کسی که در عصر گوتیک زندگی می‌کرد عجیب بود. در اوایل قرن هفدهم، بعید بود روبنس از بدنی شبیه کیت ماس [مدل اهل بریتانیا] خوشش بیاید و مدل‌های معمولی که روبنس کشیده هرگز به صحنه‌های نمایش فشن امروزی راه نمی‌یابند، زیرا احتمالاً سایزشان ده شماره بزرگ‌تر از مدل‌های امروزی است. یکی از ایدئال‌های زیبایی که منحصر به عصر ماست استخوانی بودن است. ویژگی مشترک همهٔ ایدئال‌های زیبایی پیش از جنگ جهانی اول این بود که بدنی زیبا باید آن‌قدر چربی و عضله داشته باشد که استخوان‌ها از زیرش نمایان نباشند. کسی که دنده‌ها و استخوان‌های لگنش بیرون زده بود «غیرطبیعی» و زشت بود.
azaad
«خدایا، آن زن در سال چند لباس را مستعمل می‌کند؟» «آه، آقای عزیز! لباس‌های بانوان ارجمند نه با پوشیدن که با دیده شدن کهنه می‌شوند.»
azaad
فشن از همان ابتدا انتقادهایی را به همراه داشت. نوشته‌هایی از قرن چهاردهم در دست است که در آن‌ها ظاهر کسانی که جامه‌هایی متفاوت با لباس‌های مشخصاً کاربردی به تن می‌کنند مسخره توصیف شده است. تا دههٔ ۱۹۸۰، مطالعات «جدی» فشن به نکوهش اخلاقی و حتی تحقیر موضوع‌شان تمایل داشتند. اما در دو دههٔ گذشته همه‌چیز تغییر کرده است. در این کتاب، تا حد زیادی به نقد فشن می‌پردازم، اما آن را تحقیر نمی‌کنم. تلاش اصلی در این کتاب ایجاد رابطه‌ای گویاتر با فشن و تغییر شیوهٔ برخوردمان با آن است. این کار ما را کاملاً از بند فشن نمی‌رهاند، اما به این وسیله می‌توانیم تا حدی از آن مستقل شویم.
⠀⠀⠀
هویت ما دیگر با سنت‌ها ساخته نمی‌شود، بلکه امروز، بنا بر این حقیقت که انسان معاصر مصرف‌کننده است، مجبوریم این هویت را خودمان انتخاب کنیم. فشن، آن‌طور که در تحلیل‌های کلاسیک جامعه‌شناسی از وبلن تا بوردیو ادعا شده، تنها مسئله‌ای مربوط به تفاوت طبقاتی نیست، بلکه به همان میزان به ابراز شخصیت فرد مربوط می‌شود. پوشاک بخشی از فرد است، نه چیزی بیرونی که صرفاً با هویت شخصی او در ارتباط باشد.
hooman waysea
در حالت کلی، در ادراک ما از چیستیِ فشن می‌توان دو نگاه اصلی را از هم تمیز داد: یک نگاه فشن را چیزی مربوط به پوشاک می‌داند و دیگری آن را سازوکار، منطق یا ایدئولوژی‌ای عمومی می‌داند که حوزهٔ پوشاک یکی از حوزه‌های متعدد متأثر از آن است.
khadwa
اگر نگاه‌مان را صرفاً به قلمروِ لباس‌ها محدود نکنیم و فشن را به‌مثابهٔ پدیده‌ای در نظر بگیریم که تمام حوزه‌های دیگر مصرف را نیز در بر می‌گیرد و منطقش به حوزه‌های هنر، سیاست و علم نیز سرایت می‌کند، آشکار می‌شود که این پدیده‌ای است که در مجاورت هستهٔ دنیای مدرن قرار گرفته است.
khadwa
این کتاب یک تحقیق زیبایی‌شناسانهٔ تجویزی هم نیست، به این معنا که قصدم ارزیابی زیبایی‌شناسانهٔ فشن‌های مختلف باشد. رویکرد این کتاب در مبحث زیباشناسی بیشتر توصیفی است تا تجویزی
⠀⠀⠀
در کل، فلاسفه خیلی هم از فشن آگاهی نداشتند. بار دیگر تأکید می‌کنم که کانت در این میان استثنا بود. او عنوان «استاد آراستهٔ هنرها» را یدک می‌کشید و با کفش‌های سگک‌نقره‌ای و پیراهن‌های اعلای ابریشمی این‌طرف و آن‌طرف می‌رفت. کانت خودش در این باره می‌گوید: «بهتر آن است... که احمقی مد روز باشیم تا احمقی ازمدافتاده.»
احسان رضاپور
اگر واقعاً زندگی، آن‌طور که طراح فشن تیری موگلر ادعا کرده، مسابقه بر سر زیبایی است، (۲۶) شانس باید با انسان یار باشد تا در زمانه‌ای زاده شود که معیارهای زیبایی با ویژگی‌های طبیعی‌اش همخوانی داشته باشند
sara.kh
فشن فقط تا آنجا فشن است که بتواند به پیش برود. فشن به‌صورت چرخه‌ای به پیش می‌رود و یک چرخه بازهٔ زمانی‌ای است از آن‌هنگام که یک فشن معرفی می‌شود تا لحظه‌ای که با فشنی جدید عوض می‌شود. قاعدهٔ فشن بر آن است که این چرخه (بازهٔ زمانی) تا جای ممکن کوتاه شود، به‌طوری‌که حداکثر تعداد فشن‌های متوالی ایجاد شود. از این منظر، فشن ایدئال فشنی است که فقط یک لحظه دوام آورد و سپس فشنی جدید جای آن را بگیرد. از این لحاظ، فشن به تحقق جوهر خود نزدیک و نزدیک‌تر شده است، زیرا چرخه‌های بازتولید آن کوتاه و کوتاه‌تر شده‌اند.
کاربر ۳۶۱۹۰۸۷
میلان کوندرا می‌نویسد: «هرچه چیزی آهسته‌تر باشد، بیشتر در حافظه می‌ماند و هرچه سریع‌تر باشد، زودتر فراموش می‌شود.»
کاربر ۳۶۱۹۰۸۷
رشد فشن یکی از مهم‌ترین رویدادهای تاریخ جهان بوده است، زیرا جهت حرکت مدرنیته را نشان می‌دهد. در فشن می‌توان یکی از خصلت‌های اساسی مدرنیته، الغای سنت‌ها، را مشاهده کرد. نیچه فشن را یکی از ویژگی‌های دوران جدید به حساب می‌آورد، زیرا آن را دال بر رهایی از چیزهایی از جمله صاحبان قدرت می‌داند.
کاربر ۳۶۱۹۰۸۷
فشنْ جنسیت نمی‌شناسد و آن نگاه سنتی که فشن را مشغولیت ذهنی زنان می‌دانست امروز منسوخ شده است. امروزه از زن و مرد و پیر و جوان بیشتر و بیشتر جذب آن می‌شوند.
کاربر ۳۳۴۲۷۹۳
هویت ما دیگر با سنت‌ها ساخته نمی‌شود، بلکه امروز، بنا بر این حقیقت که انسان معاصر مصرف‌کننده است، مجبوریم این هویت را خودمان انتخاب کنیم. فشن، آن‌طور که در تحلیل‌های کلاسیک جامعه‌شناسی از وبلن تا بوردیو ادعا شده، تنها مسئله‌ای مربوط به تفاوت طبقاتی نیست، بلکه به همان میزان به ابراز شخصیت فرد مربوط می‌شود. پوشاک بخشی از فرد است، نه چیزی بیرونی که صرفاً با هویت شخصی او در ارتباط باشد.
hooman waysea
هویت ما دیگر با سنت‌ها ساخته نمی‌شود، بلکه امروز، بنا بر این حقیقت که انسان معاصر مصرف‌کننده است، مجبوریم این هویت را خودمان انتخاب کنیم. فشن، آن‌طور که در تحلیل‌های کلاسیک جامعه‌شناسی از وبلن تا بوردیو ادعا شده، تنها مسئله‌ای مربوط به تفاوت طبقاتی نیست، بلکه به همان میزان به ابراز شخصیت فرد مربوط می‌شود. پوشاک بخشی از فرد است، نه چیزی بیرونی که صرفاً با هویت شخصی او در ارتباط باشد.
hooman waysea
هویت ما دیگر با سنت‌ها ساخته نمی‌شود، بلکه امروز، بنا بر این حقیقت که انسان معاصر مصرف‌کننده است، مجبوریم این هویت را خودمان انتخاب کنیم. فشن، آن‌طور که در تحلیل‌های کلاسیک جامعه‌شناسی از وبلن تا بوردیو ادعا شده، تنها مسئله‌ای مربوط به تفاوت طبقاتی نیست، بلکه به همان میزان به ابراز شخصیت فرد مربوط می‌شود. پوشاک بخشی از فرد است، نه چیزی بیرونی که صرفاً با هویت شخصی او در ارتباط باشد.
hooman waysea
هویت ما دیگر با سنت‌ها ساخته نمی‌شود، بلکه امروز، بنا بر این حقیقت که انسان معاصر مصرف‌کننده است، مجبوریم این هویت را خودمان انتخاب کنیم. فشن، آن‌طور که در تحلیل‌های کلاسیک جامعه‌شناسی از وبلن تا بوردیو ادعا شده، تنها مسئله‌ای مربوط به تفاوت طبقاتی نیست، بلکه به همان میزان به ابراز شخصیت فرد مربوط می‌شود. پوشاک بخشی از فرد است، نه چیزی بیرونی که صرفاً با هویت شخصی او در ارتباط باشد.
hooman waysea
هویت ما دیگر با سنت‌ها ساخته نمی‌شود، بلکه امروز، بنا بر این حقیقت که انسان معاصر مصرف‌کننده است، مجبوریم این هویت را خودمان انتخاب کنیم. فشن، آن‌طور که در تحلیل‌های کلاسیک جامعه‌شناسی از وبلن تا بوردیو ادعا شده، تنها مسئله‌ای مربوط به تفاوت طبقاتی نیست، بلکه به همان میزان به ابراز شخصیت فرد مربوط می‌شود. پوشاک بخشی از فرد است، نه چیزی بیرونی که صرفاً با هویت شخصی او در ارتباط باشد.
hooman waysea
هویت ما دیگر با سنت‌ها ساخته نمی‌شود، بلکه امروز، بنا بر این حقیقت که انسان معاصر مصرف‌کننده است، مجبوریم این هویت را خودمان انتخاب کنیم. فشن، آن‌طور که در تحلیل‌های کلاسیک جامعه‌شناسی از وبلن تا بوردیو ادعا شده، تنها مسئله‌ای مربوط به تفاوت طبقاتی نیست، بلکه به همان میزان به ابراز شخصیت فرد مربوط می‌شود. پوشاک بخشی از فرد است، نه چیزی بیرونی که صرفاً با هویت شخصی او در ارتباط باشد.
hooman waysea

حجم

۱۹۹٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

حجم

۱۹۹٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۰۰ صفحه

قیمت:
۱۳۰,۰۰۰
تومان