دانلود و خرید کتاب فلسفه تنهایی لارس اسوندسن ترجمه شادی نیک رفعت
تصویر جلد کتاب فلسفه تنهایی

کتاب فلسفه تنهایی

معرفی کتاب فلسفه تنهایی

کتاب فلسفه تنهایی، اثری از لارس اسوندسن است که برای اولین بار در سال 2017 به چاپ رسید. این کتاب با بهره گرفتن از آخرین تحقیقات در فلسفه، روانشناسی و علوم اجتماعی، در انواع مختلف تنهایی چاوش می‌کند و عوامل اجتماعی را بررسی می‌کند که باعث می‌شود افراد به سوی تنهایی و انزوا حرکت کنند.

درباره کتاب فلسفه‌ی تنهایی

در کتاب فلسفه تنهایی اسوندسن، به موضوع اهمیت دوستی و عشق نگاهی می‌اندازد و به ما نشان می‌دهد که کیفیت زندگی، و سلامت روحی و جسمانی ما چگونه می تواند در اثر تنهایی دچار تغییر شود. در کتاب فلسفه تنهایی، به ما یادآوری می‌شود که تنهایی می‌تواند وجوه عمیقی از شخصیت و جایگاهمان در جهان را برای ما آشکار کند. او هم‌چنین در این کتاب بیان می‌کند که مشکل اصلی جامعه‌ی مدرن، همه‌گیر شدن تنهایی نیست بلکه کمبود «خلوت» در زندگی انسان‌ها است. پس از اینکه به این پژوهش مشغول شد مفهوم تنهایی برایش تغییر کرد و به مفهوم دیگری بدل شد که البته نتیجه‌اش را در این کتاب برای ما نوشته است. در حقیقت هرچند احساس تنهایی می‌تواند به مسئله‌اس جدی بدل شود که تاثیرات بسیاری بر زندگی افراد دارد، اما در عین حال تنهایی به خودی خود می‌تواند باعث شود تا به درک و دریافت جدیدی از جهان برسیم.

در کتاب فلسفه تنهایی لارس اسونسن درباره همه‌ی این مفاهیم صحبت می‌کند. او تنهایی و تفسیر غلطی را که از آن داشته است، این‌طور برای ما تعریف می‌کند که «تقریبآ هرآنچه گمان می‌بردم درباره تنهایی می‌دانم خلاف از آب درآمد. گمان می‌بردم مردها تنهاتر از زن‌ها هستند، گمان می‌بردم آدم‌هایی که احساس تنهایی می‌کنند منزوی‌تر از بقیه آدم‌ها هستند. فکر می‌کردم رسانه‌های اجتماعی چون جایگزین معاشرت‌های عادی شده‌اند آدم‌ها را تنهاتر کرده‌اند. و البته فکر می‌کردم احساس تنهایی را، با آنکه پدیده‌ای ذهنی است، در بستر محیط اجتماعی بهتر می‌توان درک کرد تا با پرداختن به خصلت‌های فردی. علاوه بر این، فکر می‌کردم این افزایش ربط مستقیمی به فردگرایی مدرن متأخر دارد و در جوامع فردگرا نرخ تنهایی بالاتر از جوامع جمع‌گرا است.»

با توجه به عنوان کتاب و شناختی که از این مجموعه کتاب‌ها سراغ داریم، طبیعی است که فکر کنیم کتاب فلسفه تنهایی یک کتاب فلسفی است! اما باید اشاره کنیم که این کتاب علاوه بر بررسی تنهایی از نگاه فلسفی، تنهایی را از بعد روانشناسی و جامعه‌شناسی هم بررسی می‌کند و حتی از ادبیات هم برای جا انداختن برخی موضوعات کمک می‌گیرد. به عنوان مثال به کتاب تهوع، برای روشن‌تر شدن موضوعات اشاره شده است. همچنین باید اشاره کنیم که زبان ساده کتاب و قلم بی‌نظیر نویسنده، خواندن و فهم کتاب را به‌شدت راحت کرده است.

چرا باید کتاب فلسفه تنهایی را مطالعه کنیم؟

این کتاب در زمینه فلسفه می‌تواند به بسیاری از سوالات اساسی فلسفی پاسخ دهد. این کتاب به روشن شدن شدن بسیاری از موضوعات مهم دنیا کمک می‌کند.

خواندن این کتاب را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟

فلسفه تنهایی اثری جالب و خواندنی است که به مخاطبان در شناخت این پدیده کمک می‌کند. علاقه‌مندان به مطالعات فلسفی و مطالعات مربوط به زندگی را به خواندن این کتاب دعوت می‌کنیم.

درباره لارس اسوندسن

لارس اسوندسن در سال 1970در نروژ متولد شد. او فیلسوفی نروژی و استاد دپارتمان فلسفه در دانشگاه برگن است. او نویسنده چندین کتاب و مقاله فلسفی است که در سراسر دنیا به ۲۲ زبان دنیا ترجمه شده‌اند.

از دیگر کتاب‌های او می‌توان به فلسفه ملال، فلسفه تر س، کار، فلسفه‌ی تنهایی اشاره کرد.

کتاب فلسفه ترس و فلسفه تنهایی را خشایار دیهیمی و کتاب‌کار را فرزانه سالمی از او به فارسی بازگردانده‌اند. همچنین کتاب فلسفه ملال را افشین خاکباز ترجمه کرده و نشر نو به چاپ رسانده‌‌است

فهرست کتاب فلسفه تنهایی

یادداشت مجموعه تجربه و هنر زندگی

مقدمه

فصل اول: جوهر تنهایی

فصل دوم: تنهایی به مثابه احساس

فصل سوم: چه کسانی تنها هستند؟

فصل چهارم: تنهایی و اعتماد

فصل پنجم: تنهایی، دوستی و عشق

فصل ششم: فردگرایی و تنهایی

فصل هفتم: انزوا

فصل هشتم: تنهایی و مسئولیت

بخش‌هایی از کتاب فلسفه تنهایی

از تنهایی تعاریف گوناگونی به‌دست داده‌اند، اما یک چیز در همه این تعاریف مشترک است: حس درد یا اندوه از جدا یا تنها ماندن و احساس عدم نزدیکی به دیگران. اکثر تعاریف گونه‌هایی از همین ویژگی‌های اساسی هستند. اما در چنین تعاریفی گفته نمی‌شود که احساس تنهایی علتی درونی دارد یا بیرونی و آیا این احساس ناشی از سرشت خود فرد است یا محصول شرایطی که در آن زندگی می‌کند. در نقطه مقابل هم، هیچ فایده‌ای ندارد که از تنهایی تعریفی براساس فقدان حمایت اجتماعی و این‌قبیل چیزها به‌دست داده شود، چون خیلی‌ها هستند که از حمایت اجتماعی لازم، یا همان درکی که ما از آن داریم، برخوردارند، اما از تنهایی مزمنی رنج می‌برند. از طرف دیگر، عده زیادی هستند که از حمایت اجتماعی کافی بهره‌ای ندارند ولی درعین‌حال گرفتار تنهایی هم نیستند. بله، رابطه‌ای آماری میان حمایت اجتماعی و تنهایی برقرار هست، اما این رابطه‌ای ضروری نیست، و بنابراین باید از تنهایی تعریفی مبتنی بر تجربه‌ای ذهنی به‌دست داد و نه مبتنی بر متغیرهای عینی نظیر فقدان حمایت اجتماعی و غیره.

امیرحسین صالحی
۱۳۹۹/۰۸/۱۴

لارس اسوندسن نویسنده ای هست که در بیشتر موارد به صورت مستقیم دستور العملی ارائه نمیده و با طرح مثال های متعدد از فلاسفه و شعرا و دیگران یک دید خوب و ‌کلی درمورد مسئله میده که میشه درباره اش

- بیشتر
mahsa mokhtari
۱۳۹۹/۱۰/۱۲

ترجمه ی آقای خشایار دیهیمی خیلی ترجمه ی قوی و خوبیه و می‌تونه نظرتون در مورد کتاب را کاملا تغییر بده

farzane
۱۳۹۸/۱۱/۱۰

تصور کن ساعت سه نصفه شب، با احساس سنگینی از تنهایی از خواب بیدارشی و فکر کنی چه جوری باید باهاش کنار بیای. تو کتاب ها بگردی ، هزار تا کتاب شعر و داستانِ رمانتیک ببینی با فقط یک کتاب راجب

- بیشتر
shahrzad
۱۳۹۹/۱۱/۰۹

به نظر من کتاب روند جذابی داشت. از طرح دغدغه و مسئله تنهایی شروع میشه و به مرور پاسخ به سوالاتی میده که شما فک میکردی بهش فکر نمیکنی اما در پس ذهنت در حال شکل گرفتن هستن. ما در

- بیشتر
ali_salehi_82
۱۳۹۹/۰۸/۲۰

به افراد تنها خیلی کمک میکنه، خیلی زیاد

Zax
۱۳۹۹/۰۵/۱۷

کامل نخوندم هنوز ولی کتاب خوبیه . شاید اسم فلسفه براش سنگین باشه ولی اگه بخوایید درمورد تنهایی بدونید خوبه . برای من حتی کاربردی هم هست .

آرتمیس
۱۳۹۹/۱۱/۲۸

عالی....به شخصه به من خیلی کمک کرد تا بتونم این حس گنگ تنهاییمو بهتر درکش کنم و بدونم چه جوری بهش غلبه کنم و خودمو درمان کنم.

Husayn Parvarde
۱۳۹۹/۱۲/۱۱

حقیقتا دید انسان را به تنهایی دگرگون می‌کند. بسیاری از مفاهیم و قواعد را آموزش می‌دهد و یا یادآوری می‌کند. تفاوت میان انزوا و تنهایی و طردشدگی و ... را تبیین می‌کند. راهکار مشخص و یکسان نمی‌دهد، بلکه زوایای مختلف

- بیشتر
Farough
۱۴۰۰/۰۱/۰۴

کتاب متوسطیه.. زبون روونی داره و مخاطب راحت باهاش ارتباط میگیره اما حرف هایی که میزنه خیلی سطح بالا نیست. بلکه تنها بخش هایی از داستان ها و سخنان فیلسوفان رد جمع آوری کرده و حرف های خودش رو لابلاشون

- بیشتر
من زنده ام و غزل فکر میکنم
۱۴۰۰/۰۸/۱۷

اگر احساس تنهایی عاطفی میکنید، برای شروع به اطرافیان خود کمی بیشتر از قبل اعتماد کنید. گاهی عامل تنهایی ما اشتباهات رفتاری و ذهنی خود ماست. من خلاصه کتاب رو خوندم و واقعا عالی بود و نیاز دارم چندین بار بخونمش‌..

- بیشتر
از همان کودکی با تنهایی آشنایید، از آن روزی که یکهو متوجه شدید همه هم‌بازی دارند جز شما؛ از همان سرِ شبی که می‌خواستید با کسی بگذرانید ولی تنها ماندید؛ از آن مهمانی که حتی یک نفر آشنا نبود و دورتان پر بوده از آدم‌هایی که داشتند باهم اختلاط می‌کردند؛ از آن شبی که کنار عشق‌تان گذراندید و خیلی خوب می‌دانستید که همه چیز بین‌تان تمام شده است؛ و از آن لحظه‌ای که تنها ماندید در آپارتمان خالی، وقتی که او برای همیشه رفته بود.
مـَه‌سـا
تنهایی به معنای عدم وجود جمع و گروه نیست بلکه بیشتر مبیّنِ این است که ایده‌آلی که از جمع و گروه در ذهن داریم محقق نشده است.
Hanieh
ما همه یک‌جور دورویی یا تضاد ذاتی درونمان داریم: هم به سوی دیگران میکشدمان چرا که به آنها نیاز داریم، و هم ما را از دیگران دور می‌کند چون‌که به دور بودن از آنها هم نیاز داریم و می‌خواهیم گاهی تنها بمانیم.
مـَه‌سـا
تنهاماندن در بیابانی بزرگ راحت‌تر است تا انزوا در میان مردم.
Mostafa Farhadkhani
خیلی از آدم‌ها وقتی که حواس‌پرتی‌ها و آشفتگی‌های بیرونی از زندگی‌شان حذف می‌شوند، نمی‌توانند زندگی‌شان را با " خودشان" پر کنند.
k.t
مارکار می‌نویسد: " بلوغ بیشتر از هرچیزی توانِ تحمل تنهایی و انزواست."
حسین حمیدیا
آدم‌ها همیشه تنها می‌مانند، صدا و ادا در می‌آورند و فکر می‌کنند دارند با یکدیگر تعامل می‌کنند و همدیگر را می‌فهمند. اما در واقعیت تمامِ اینها توهمی بیش نیست.
Hassan Ghasemi
انتظار اینکه کتابی یا کسی در چند صفحه یا فلان‌تعداد نکته به ما بگوید چطور زندگی کنیم و چگونه خوشبخت شویم، در واقع یکجور انکارِ مسئولیت شخصیِ انسان است. پاسخی قطعی و ابدی که مناسب حال همه‌کس باشد وجود ندارد. کتاب‌هایی که چنین مدعاهایی دارند فریبکارند.
(:Ne´gar:)
چون در هند سخنِ آن پیر شنیدم، تأمل کردم دیدم هیچ طبیبی نمی‌تواند جسم انسان را سلامتِ ابدی ببخشد، پس طبابت پیش چشمم خوار شد و در پیِ معنای زندگی و خوشبختی و حقیقت برآمدم چندان که سال‌ها در میان اصحاب حکمت و ادیان جست‌وجو کردم. و حیران بماندم میان آنها، بدیدم " اگر در حیرت روزگار گذرانم" فرصتِ عمر از دست برود و " ناساخته رحلت باید کرد"، چون مجادلهٔ پیروانِ طریقت‌ها و ستیزشان را می‌دیدم سرگشته بودم، روزی آخر با خود گفتم ای دل! دریغا که اگر در این وادیِ حیرت بمانی به هیچ منزل نرسی، و " راه مخوفست و رفیقان ناموافق و رحلت نزدیک و هنگامِ حرکت نامعلوم"، یعنی مرگ بیاید و از هدفت بازمانده باشی " چنانکه هردو جهان از دست بشود". پس آنوقت دانستم بایستی جوهرِ طریقت‌ها و حکمت‌ها را اختیار کنم: از خشم دوری جویم، قتلِ نفس نباید کرد، دزدی و خیانت و شهوت نکوهیده است، دروغ نباید گفت، اَحَدی را رنج و عذاب نرسانم، فحش و بهتان روا ندارم، بدِ کسی را نخواهم، از صحبت بدطینت‌تان دوری کنم... و آخرسر " چون فکرتِ من بر این جمله بکارهای دنیا محیط گشت، بشناختم که آدمی شریف‌ترِ خلایق و عزیزترِ موجودات است، و قدرِ ایّامِ عمرِ خویش نمی‌داند" ...
صبا بانو:)
هر کسی ممکن است گهگاه تنها باشد. کسی که هیچ‌وقت احساس تنهایی نکرده است احتمالاً از نوعی اختلال یا نقصانِ عاطفی رنج می‌برد.
Mostafa Farhadkhani

حجم

۴۴۴٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۰۶ صفحه

حجم

۴۴۴٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۰۶ صفحه

قیمت:
۷۴,۰۰۰
تومان