دانلود و خرید کتاب گمشده شهرزاد سوزان فلچر ترجمه حسین ابراهیمی (الوند)
تصویر جلد کتاب گمشده شهرزاد

کتاب گمشده شهرزاد

معرفی کتاب گمشده شهرزاد

داستان شهرزاد، ملکه‌ای که با تعریف قصه در هزارویک شب، جان خود و جان بسیاری از زنان دیگر را نجات داد به گذشته‌های بسیار دور ـ شاید به هزار سال یا حتی بیشتر ـ برمی‌گردد. گرچه برخی از محققان بر این نظرند که این داستان از هند سرچشمه گرفته و سپس به ایران رسیده است، بسیاری نیز بر این عقیده‌اند که اصل این داستان یکی از کتاب‌های گمشده ایرانی به نام هزار افسان است.

داستان شهرزاد از فارسی به جهان عرب رفت و از آنجا نیز پس از تغییرات مکرر که بارها در آن صورت گرفت به کشورهای دیگر جهان راه یافت. قصه‌هایی که شهرزاد تعریف می‌کند از زمان‌ها و سرزمین‌های گوناگون از جمله از میانْ‌رودان و هند، اوایل ایران میانه و عراق و نیز مصر در اواخر قرون وسطی، به ما رسیده است. شهرزاد و قصه‌هایش برای نخستین‌بار در سال ۱۷۰۴ میلادی توسط آنتوان گالان به غربیان معرفی شد. از آن پس این قصه‌ها مورد توجه مردم جهان قرار گرفتند و همچنان تعریف و تکرار می‌شوند.

نویسنده رمان «گمشده شهرزاد» سوزان کلمنز فلچر، کارشناسی ارشد ادبیات انگلیسی دانشگاه میشیگان، از متن «هزارویک شب» ترجمه ریچارد اف. برتون برای نگارش الهام گرفته‌است. او شخصیت‌هایی به داستان افزوده اما کوشیده است تا از حوادث اساسی کتاب فاصله نگیرد. او برای شخصیت‌های ساختگی‌اش هم نام ایرانی برگزیده و زنان نیز در داستانش حجاب ایرانی دارند:

شهرزاد قهرمان من بود. او خودش را به همسری مردی درآورده بود که همسرانش را یکی بعد از دیگری می‌کشت. این مرد هر شب دختری را به زنی می‌گرفت و بامداد روز بعد می‌کشت. تا آنکه، با شهرزاد ازدواج کرد..

همچنان‌که از دروازه‌های کاخ وارد می‌شدیم و از حیاط بیرونی آن می‌گذشتیم، خاله‌خاور به من هشدار داد: «مرجان، سرت را پایین بینداز و مواظب حجابت باش. توی حرمسرا زن‌ها انواع لباس‌ها را می‌پوشند، با این‌همه تو حُجب و حیای خودت را حفظ کن.» چادرم را جمع‌وجور کردم و آن را از زیر چانه‌ام چنان محکم چسبیدم که فقط گردی صورتم پیدا بود....

یلدا روشن
۱۴۰۱/۰۷/۱۱

۲۱)خیلی خوبه و جزو معدود کتاباییه که بیشتر از یه بار خوندم😅🌝توصیفاتش عالیه و آدم انگار توی همون موقعیتا قرار میگیره،پر از قشنگیه🙌🏻

ツAlirezaツ
۱۳۹۷/۰۲/۰۳

نمونه اش که جذاب بود و گویا نویسنده کتاب برای نوشتن کتاب خیلی تحقیق کرده و به گفته خودش چند واحد دانشگاهی اسلام شناسی هم در دانشگاه محلی خودشون اخذ کرده مثلا نکته جالبی که اشاره کرده بود تفاوت بین

- بیشتر
hg
۱۳۹۸/۰۴/۱۱

من نسخه چاپی این کتابو خوندم. به نظرم عالیه. سوزان فلچر نویسنده ای هست که تا اطلاعات کافی رو در مورد موضوعی که می خواد بنویسه نداشته باشه دست به قلم نمی بره ‌. شخصیت پردازی درستی داره و داستان

- بیشتر
『تی‌تی :)♡』
۱۴۰۰/۰۵/۳۱

یادمه موقع خریدنش از نمایشگاه کتاب فروشنده بارها بهم یادآوری کرد مال بالای 14 ساله! ولی من کار خودمو کردم و خریدم🙃😅 و عجیب به دلم نشست!🌱🧡 و هنوزم که هنوزه به نویسنده غبطه میخورم، اون که یه خارجیه تونسته چنین داستان

- بیشتر
mahdieh
۱۳۹۹/۰۳/۱۵

این کتاب فوق‌العاده‌اس، من وقتی ۱۲ سالم بود این کتاب رو خوندم ولی انقدر قشنگ بود که وقتی توی طاقچه بهش برخوردم نتونستم در برابر میلم به خوندن دوباره‌اش مقاومت کنم.

Mina
۱۳۹۸/۱۲/۲۲

من چندسال پیش رمانشو خوندم و واقعا لذت بردم.ازاینکه یه داستان معمول رو با یه نگاه متفاوت بیان میکنن خوشم میاد.حس لطیفی داره به خصوص برای نوجوونا.

Somayeh
۱۳۹۸/۱۲/۰۷

قصه جذاب و گیرا و پراسترس، نمیدونم چرا یه حس دوگانه دارم نسبت بهش، هم از خوندنش لذت بردم و هم اینکه پشیمونم از خوندنش. یجورایی شهرزاد قصه گو رو زنی میدیدم ک بالاخره با درایت و هوشیاری در عین آرامش

- بیشتر
🎸🍃تبسم🍃🎸
۱۴۰۱/۰۸/۲۶

عالی بود از اون کتابایی که دلم نمیخواست بذارم کنار ...شهرزاد فقط ریشه درخت بود اما تمام برگ و شاخه ها داستان مرجان بود دختر کوچک ایرانی مسلمان که حتی تو بدترین شرایط هم فکر نمازش بود و داستان نویسنده

- بیشتر
shaygun
۱۳۹۹/۱۲/۱۷

رمان خیلی قشنگ و خوبی بود هم میشه گفت بخشی از تاریخ کشورمون هم عبرت آموز ولی یه اشکال داشت درسته که کتاب تاکید مهمی رو بخشش داشت حتی شهریارم بخشیده شد چون ادم شد تغییر کرد ولی این خاتون

- بیشتر
دختر
۱۳۹۹/۱۲/۰۱

عالی بود

اگر قصه‌هایمان را با هم قسمت نکنیم و آنها را چون ادویه و عاج و ابریشم، آزادانه از مرزهایمان عبور ندهیم، تا ابد همه باهم بیگانه خواهیم ماند.
mah_s
در این دنیا هیچ‌کس نمی‌داند چه بر سر آدم‌ها خواهد آمد.
s
«مرجان، حرفت را هفت‌بار توی دهان بگردان. هفت‌بار.» همیشه می‌گفت اگر کلمه‌ها را مثل زنبور از دهانت رها کنی، برمی‌گردند و خودت را نیش می‌زنند.
Sara.iranne
خاله‌خاور همیشه می‌گفت که آرزو، نیرویی نهفته در دل خود دارد. می‌گفت وقتی کسی آرزویی می‌کند، تمام هوش و حواسش را روی آن آرزو متمرکز می‌کند. و هنگامی‌که تمام توجه خود را روی چیزی متمرکز کرد، به رخ دادن آن چیز، کمک می‌کند. از این‌رو باید به هنگام آرزو کردن بسیار دقت کرد.
Sara.iranne
اگر کلمه‌ها را مثل زنبور از دهانت رها کنی، برمی‌گردند و خودت را نیش می‌زنند.
n re
«اِلی، من ابریشم و جواهر نمی‌خواهم. من هیچ‌وقت نه از جواهر استفاده می‌کنم و نه از ابریشم. برای من این خانه... تو... و غذایی که همه ما را سیر کند، کافی است. من بیشتر از این نمی‌خواهم.»
Sara.iranne
گاه آدمی، پس از آنکه به آرزویش می‌رسد، می‌بیند چنان‌که باید و شاید به‌عاقبت کار نیندیشیده است.
Sara.iranne
شهرزاد ادامه داد: «به‌هرحال قصه‌گو حق ندارد آن بخش‌هایی از قصه را که با آن موافق نیست حذف کند و بقیه آن را شسته‌رفته و پاکیزه کند. در آن‌صورت جوهر قصه را از بین برده است. قدرت نهفته در آن را ربوده است
Somayeh
وقتی کسی، مثل شهرزاد، قصه‌های قدیمی را تعریف می‌کند، کم‌کم حافظ دانش گذشتگان می‌شود. چنین آدمی خِرَد گیتی را جمع‌آوری می‌کند و آن را به‌خاطر می‌سپارد. او گرد و غبار قصه‌ها را پاک می‌کند، چین‌وچروکشان را می‌گیرد، ای‌بسا یکی دو وصله هم به آنها می‌زند و بعد آنها را به شنوندگان قصه‌هایش هدیه می‌کند.
Somayeh
قصه‌هایی هستند که با صدای بلند تعریف نمی‌شوند. آدمی‌زاد این قصه‌ها را می‌سازد و آنها را آهسته برای خودش تعریف می‌کند. قصه‌های خصوصی. او آن‌قدر آنها را بازگو می‌کند که پس از مدتی دیگر نیازی به وجودشان احساس نمی‌کند.
فایزه . ح!
قصه‌گوها، توی قصه‌هایشان حرف‌هایی می‌زنند که اگر خارج از قصه‌ها بود، به دردسر می‌افتادند.
Somayeh
انسان از قلب هم ممکن است فلج شود.
az_kh
عیب انتظار این است که ذهن آدمی به کاری مشغول نمی‌شود و وقتی ذهن به کاری مشغول نشد، فکرهای نگران‌کننده به آن راه می‌یابند.
az_kh
قصه مرا به دنیای خود برد، درهای خود را به روی من گشود و شگفتی‌هایی از دنیای دلربای خود به من نشان داد که پیش از آن، با وجود آن‌همه تکرار، هرگز ندیده بودم.
Asa
در سکوت هم نیروی فراوانی نهفته بود.
n re
خاله‌خاور همیشه می‌گفت که آرزو، نیرویی نهفته در دل خود دارد. می‌گفت وقتی کسی آرزویی می‌کند، تمام هوش و حواسش را روی آن آرزو متمرکز می‌کند. و هنگامی‌که تمام توجه خود را روی چیزی متمرکز کرد، به رخ دادن آن چیز، کمک می‌کند.
maryam
قصه‌ها سرشار از معنی هستند. ای‌بسا به‌خاطر آنچه شما فکر می‌کنید در قصه‌ای نهفته است، شیفته آن قصه می‌شوید اما از آنچه قصه با شنوندگان شما می‌کند، هرگز نمی‌توانید مطمئن باشید.
Somayeh
مردم برای انتخاب هندوانهٔ رسیده، شیوه‌های مختلفی به کار می‌گیرند. گروهی به هندوانه ضربه می‌زنند تا صدای پوکی از درون آن بشنوند. گروهی آن را بو می‌کنند و فکر می‌کنند با این روش می‌توانند هندوانه‌های رسیده را تشخیص بدهند. گروهی هم به آن نگاه می‌کنند و معتقدند اگر زیر راه‌راه‌های پوست، ته‌رنگی از زردی به چشم بخورد، میوهٔ رسیده است. (گرچه این شیوه فقط در مورد طالبی و خربزه به‌کار می‌رود.) اما خاله‌خاور به من یاد داده است تا به سر هندوانه یعنی به محل کنده شدن آن از بوته‌اش نگاه کنم. اگر سر هندوانه سفت و فرو رفته باشد، هندوانه رسیده و شیرین است.
Somayeh
خاله‌خاور همیشه می‌گفت که آرزو، نیرویی نهفته در دل خود دارد. می‌گفت وقتی کسی آرزویی می‌کند، تمام هوش و حواسش را روی آن آرزو متمرکز می‌کند. و هنگامی‌که تمام توجه خود را روی چیزی متمرکز کرد، به رخ دادن آن چیز، کمک می‌کند. از این‌رو باید به هنگام آرزو کردن بسیار دقت کرد.
Somayeh
گاه آدمی، پس از آنکه به آرزویش می‌رسد، می‌بیند چنان‌که باید و شاید به‌عاقبت کار نیندیشیده است. از این نمونه در قصه‌های قدیمی، هنگامی‌که دیوی آرزوی انسانی را برآورده می‌کند، بسیار است. در این قصه‌ها کسانی‌که آرزوهایشان برآورده شده است ناگهان متوجه می‌شوند آنچه را که به آن رسیده‌اند ابداً نمی‌خواهند.
Somayeh

حجم

۲۱۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۳۷۲ صفحه

حجم

۲۱۵٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۳۷۲ صفحه

قیمت:
۹۹,۶۰۰
تومان