دانلود و خرید کتاب تمام چیزهایی که پسر کوچولوی من باید درباره‌ی دنیا بداند فردریک بکمن ترجمه حسین تهرانی
تصویر جلد کتاب تمام چیزهایی که پسر کوچولوی من باید درباره‌ی دنیا بداند

کتاب تمام چیزهایی که پسر کوچولوی من باید درباره‌ی دنیا بداند

نویسنده:فردریک بکمن
امتیاز:
۳.۲از ۵۶ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب تمام چیزهایی که پسر کوچولوی من باید درباره‌ی دنیا بداند

این کتاب به مادربزرگت تقدیم می‌شود؛ چون به من یاد داد کلمات را دوست داشته باشم. و به تو، به‌خاطر سایر چیزها. «تمام چیزهایی که پسر کوچولوی من باید درباره‌ی دنیا بداند»،نوشته‌های بسیار لطیف و عاشقانه فردریک بکمن (-۱۹۸۱)، نویسنده رمان زیبا و پرفروش «مردی به نام اوه» برای پسر کوچولویش است. جملات و کلماتی که درس زندگی می‌دهند، احساسات را قلقلک می‌دهند،گاهی لبخند به لبهاتان و گاهی نم اشکی به چشم‌هاتان می‌نشانند. این اثر زیبا را بخوانید، به آن فکر کنید و در آن غرق شوید: از تو عذرخواهی می‌کنم. به‌خاطر تمام کارهایی که در هجده سال آینده انجام خواهم داد. برای تمام اهمال‌کاری‌هایم. برای تمام چیزهایی که نمی‌فهمم. برای تمام برگه‌هایی که نمی‌خواهی به من نشان دهی، چون روی آن‌ها تاریخ تشکیل جلسهٔ انجمن اولیاومربیان نوشته شده است. برای تمام موقعیت‌هایی که به‌شدت مایهٔ شرمساری‌ات می‌شوم. برای تمام اردوهایی که داوطلبانه برای خدمت به آن‌ها ثبت‌نام می‌کنم. برای آن دوستانی که هرگز برای صرف غذا به خانه دعوتشان نمی‌کنی. برای اینکه رقصِ «مامان - اشتباه - می‌کرد - حق - با- بابا - بود» را جلوی مردم اجرا می‌کنم. برای آن روزی که مدرسه‌ات تمام والدین را به یک تورنمنت برنبال دعوت می‌کند و من قضیه را کمی بیش از حد جدی می‌گیرم. چون سرمعلم ریاضی‌ات نعره می‌کشم و او را «احمق لعنتی!» خطاب می‌کنم. چون سعی می‌کنم با دوستانت کتک‌کاری کنم. به این دلیل که رانندهٔ مینی‌بوس هستم. چون شلوارک می‌پوشم....
معرفی نویسنده
عکس فردریک بکمن
فردریک بکمن

فردریک بکمن نویسنده، روزنامه‌نگار و وبلاگ‌نویس مشهور سوئدی است که در سال ۲۰۱۳ به عنوان موفق‌ترین نویسنده‌ی سوئد انتخاب شد و اغلب افراد نام او را به واسطه‌ی رمان مشهور و اثرگذارش، مردی به نام اوه شنیده‌اند. اگرچه بکمن امروزه به عنوان یکی از مشهورترین نویسندگان سوئدی شناخته شده است، با این حال مسیری که او در این راستا طی کرد مسیری پرپیچ‌وخم، قابل تامل و خواندنی است.

خنده لهجه نداره: ماجراهای دلنشین یک خانواده ایرانی مقیم امریکا
فیروزه جزایری دوما
بریت- ماری اینجا بود
فردریک بکمن
پیرمرد صدساله‌ای که از پنجره بیرون پرید و ناپدید شد
یوناس یوناسون
مادربزرگ سلام رساند و گفت متاسف است
فردریک بکمن
ننه‌نامه
سحر شریف‌نیک
شهر خرس
فردریک بکمن
زمانی برای انقراض خاندان فخر ملکی
سحر شریف‌نیک
جایی که خرچنگ ها آواز می خوانند
محمدامین جندقیان بیدگلی
اتاق شگفتی ها
ژولین ساندرل
مادربزرگ سلام می‌رساند و می‌گوید متاسف است
فردریک بکمن
گچ پژ
محسن رضوانی
غذا، دعا، عشق
ندا شادنظر
میرزا روبات
مهرداد صدقی
زندگی داستانی ای. جی فیکری
گابریل زوین
پیرمرد صدساله‌ای که از پنجره‌ی خانه‌ی سالمندان زد به چاک و ناپدید شد
یوناس یوناسون
پاندای محجوب بامبو به دست با چشم‌هایی دور سیاه، در اندیشه‌ی انقراض
جابر حسین‌زاده نودهی
قرعه‌ی زندگی
فردریک بکمن
ژاژ نامه
آیدین سیار سریع
مادربزرگت رو از اینجا ببر!
دیوید سداریس
پل‌های مدیسن کانتی
رابرت جیمز والر
Dentist
۱۳۹۸/۰۳/۰۵

فردریک بکمن نویسنده ی فوق العاده ایه. نویسنده ای که کتابای حجیم و پیچیده نمی نویسه، بلکه با ساده ترین شیوه ی ممکن قلب خواننده رو لمس میکنه. این کتاب رو هم من خیلی دوست داشتم. بکمن توی این کتاب

- بیشتر
Nika
۱۳۹۷/۰۴/۳۱

فردریک،پسرم 😐 این قرارمون نبود😐 زیادی با مردم کل جهان پسرخاله شدی 😑

ᶜʳᶻ
۱۳۹۹/۰۹/۱۴

🐉_یه اثر دیگه از بکمن..../// برای من دوست داشتنی و جذاب بود.... #صرفا_برای_سرگرمی نبود و لابه لاش درس زندگی رو به بچه ی دو سالش یاد میده... قلم طنز و ساده ی بکمن باعث شده نوشته هاشو نتونی زمین بزاری.....حتی اگه جاهاییش بی

- بیشتر
یسنا
۱۳۹۷/۰۴/۲۶

جناب بکمن! کاش این یادداشت ها رو خیلی محرمانه در اختیار فرزندت میذاشتی، جهانیش نمیکردی...😑

Bi vafa
۱۳۹۷/۰۸/۱۰

نه اونقدری که کاربرا میگن افتضاحه و نه اونقدری که رفقا میگن عالیه. متوسط. اگه نخونی چیزی رو از دست ندادی😎

unicorn
۱۳۹۸/۰۹/۰۴

همیشه تو این فکر بودم،حالا که وقتم آزاده،انرژی دارم و تو اوج جوونی ام،چند تا مطلب مفید در قالب نامه برای فرزندی که در آینده خواهم داشت بنویسم،توصیه هایی که هیچ کس به ما نکرد و، مثلا نگفت اگر اشتباه

- بیشتر
سوفی پاتر
۱۳۹۸/۰۷/۱۴

دارم میخونمش و خیلی به نظرم جذابه. این ژانر نوشتن برای فرزند به خودی خود برای من خیلی قابل توجهه.

من زنده ام و غزل فکر میکنم
۱۳۹۷/۰۶/۱۹

این کتاب بعد از اون یکی کتابش که اسمشو نمیگم واقعا در سطح خواننده نیست! و راه خانه هر روز دورتر و دورتر میشود و ومن دوستت دارم رو از این نویسنده بخونید

mr.s
۱۳۹۷/۰۴/۲۷

خجالت آوره!!!! همین

arghavan
۱۳۹۷/۰۴/۲۶

نظرات درباره کتاب متعجبم کرد فک نمیکردم از کتاب فردریک بکمن انقد بد بگن،وقتی خودم خوندمش حالم بد شد 🤢 درسته که در طنز خارجی استفاده از این کلمات آزادانه تره،اما این حجم از استفاده ازشون شدیدا مزخرفه،کتاب بعضی جملاتش نسبتا

- بیشتر
سعی کن کسی را پیدا کنی که تو را به این دلیل که «همینی که هستی! کاریش نمی‌شه کرد!» دوست نداشته باشد؛ بلکه تو را با وجودی که «همینی که هستی!» دوست داشته باشد.
نازبانو
گاهی مردم از من می‌پرسند، قبل از آشنا شدن با مادرت چگونه زندگی می‌کرده‌ام. آن وقت همیشه جواب می‌دهم: زندگی نکرده‌ام. و برای تو هم آرزویی کمتر از این ندارم.
نازبانو
هدیه‌ای باورنکردنی است که ما اجازه داریم مردهای زندگی او باشیم. و ما باید سعی کنیم نشان دهیم که شایستگی‌اش را داریم. هر روز از نو. چون وقتی آدم با اوست، هر روز حکم صبح یکشنبه را دارد.
نازبانو
انگار نه انگار که ما در سیاره‌ای زندگی کرده‌ایم که دایناسورها نتوانسته‌اند در آن به حیات ادامه دهند!
عاطی
تو بزرگ خواهی شد. به مدرسه خواهی رفت، به خانه باز خواهی گشت و اعلام خواهی کرد که دیگر نمی‌خواهی درس بخوانی، چون می‌خواهی از حالا «روی گروه موسیقی‌ت تمرکز کنی». یا قصد داری یک رستوران افتتاح کنی. یا یک مغازهٔ فروش وسایل موج‌سواری در تایلند. اجازه می‌دهی روی ابرویت چیزی پیرسینگ کنند، یا روی بازویت یک اژدها خالکوبی کنند و شروع می‌کنی به خواندن کتاب‌های فلسفی کاربردی. و این چیز خوبی است. ایرادی ندارد اگر در دوران جوانی رفتار احمقانه‌ای داشته باشی. این کار جوانان است. ولی می‌دانی که، در همین دوران جوانی، زمانی به اطلاعت خواهم رساند که فکر بدی نیست اگر وسایلت را کم‌کم جمع کنی و از خانه اسباب‌کشی کنی. البته خصومت شخصی هم در کار نخواهد بود، مایلم همین حالا و همین‌جا روی این نکته پافشاری کنم. مسئله این است که آن موقع به اتاقت نیاز خواهم داشت، چون میز بیلیارد جدیدم را نمی‌توانم جای دیگری بگذارم.
ژان لاو ژان
در سال اول زندگی همه‌چیز حول‌وحوش مدفوع می‌چرخد. آدم بوی آن را احساس می‌کند، ولی از خود مدفوع خبری نیست. بعد چشمش به آن می‌افتد؛ بوی خاص مدفوع، چشم‌انتظاری. صادقانه بگویم، اصلاً نمی‌توانم بگویم آدم وقتی بچه‌دار می‌شود، چه مقدار از عمرش را منتظر مدفوع کردن بچه‌اش می‌ماند.
سیّد جواد
بچه‌دار شدن طوری است که انگار آدم سعی دارد در یک مغازهٔ چینی‌فروشی، کاملاً مست، با پایی گچ‌گرفته و نقابی بر صورت، با یک ماشین خاک‌برداری رانندگی کند.
Marie Rostami
من نمی‌خواهم اشتباه کنم. همه‌اش همین.
@then@
او خیلی بیشتر از من کار می‌کند. در زندگی مشترکمان. برای تو. برای ما. و من می‌خواهم قدری از زحماتش را جبران کنم. این حداقل کاری است که می‌توانم انجام دهم. او خیلی بهتر از من زبان تو را می‌فهمد. وقتی در راهرو می‌ایستی و جملات بی‌سروتهت را نعره می‌کشی، درست مثل یک ایواک مست، او بلافاصله متوجه منظورت می‌شود.
نازبانو
من کند و بی‌حال و کاملاً سیاه‌وسفیدم. و او تمام رنگ‌های من است.
نازبانو
روحم را از داخل جسمم گوگل کرده‌ام.
سیّد جواد
سعی کن کسی را پیدا کنی که تو را به این دلیل که «همینی که هستی! کاریش نمی‌شه کرد!» دوست نداشته باشد؛ بلکه تو را با وجودی که «همینی که هستی!» دوست داشته باشد.
ka'mya'b
خوب است که آدم یک نفر را به‌عنوان بهترین دوست داشته باشد.
Mesoul
می‌دانم که مادرت را بیشتر از هرکس دیگری دوست‌داری. این را همه می‌دانند. و من از این بابت اصلاً از دستت دلخور نیستم. مادرت بهترین چیزی است که نصیبمان شده است. تو می‌دانی. من هم می‌دانم. و صادقانه بگویم که مخصوصاً به همین دلیل است که مایلم سعی کنی کمی آرام‌تر باشی.
نازبانو
وقتی آدم زادووَلد می‌کند، تمام روزش این‌گونه سپری می‌شود. زندگی روزمره تحت‌تأثیر تدارکات مدفوع قرار می‌گیرد. آدم ناگهان با افراد کاملاً بیگانه دربارهٔ آن حرف می‌زند؛ از میزان شل و سفت بودنش، رنگش، و اینکه چه زمانی دفع می‌شود. مدفوع چسبیده به لباس‌ها، مدفوعی که بین شیارهای سرامیک‌های حمام چسبیده است. آدم شروع می‌کند به بحث کردن راجع‌به تجربهٔ متافیزیکی مدفوع. آن را تا سطح یک گفت‌وگوی آکادمیک بالا می‌کشد. وقتی تعدادی محقق سوئیسی این خبر را رسانه‌ای کردند که ذره‌ای را کشف کرده‌اند که سریع‌تر از نور حرکت می‌کند، و کل دنیا عمیقاً به فکر فرو رفته بود که این ذره چه می‌تواند باشد، تمام والدینی که بچهٔ کوچک داشتند، به شریک زندگی‌شان نگاه کردند و گفتند: «پی‌پی. فقط می‌تونه پی‌پی باشه.»
سیّد جواد
شجاع آن کسی نیست که دستِ بزن داشته باشد، حتی اگر نداند پیروز می‌شود یا شکست می‌خورد. شجاع آن کسی است که می‌داند پیروز خواهد شد، با وجود این از خیر این کار می‌گذرد.
الشن غلامی
متوجه شده‌ام از همین حالا می‌دانی که توانایی خنداندن او کمک بزرگی محسوب می‌شود. این کار باعث می‌شود که اگر زمانی خرابکاری کردی، شانس نجات پیدا کردنت افزایش بسیار زیادی پیدا کند. این خصلتت را حفظ کن. چون بعد می‌توانی تا می‌خواهی، بتازانی. من که به این وسیله خودم را تا اینجا رسانده‌ام. و وقتی می‌خندد! خدای من! هیچ زمانی بیشتر از آن لحظه احساس مردانگی نمی‌کنم.
ka'mya'b
می‌دانم تمام کودکان در طول زندگی‌شان به نقطه‌ای می‌رسند که برایشان مشخص می‌شود پدرشان در واقع ابرقهرمان نیست. هرچه باشد، من که احمق نیستم. فقط آرزو دارم تا رسیدن به این نقطه، زمان زیادی سپری شود. که ما دو نفر، تو و من، بتوانیم حداقل بعدازظهرهای یکشنبه را باهم سپری کنیم. که باهم نقطهٔ اشتراک داشته باشیم، چیزی که من از آن سر دربیاورم. چون اصلاً نمی‌ترسم بگویم که تو را دوست دارم. فقط از سایر گند و کثافت‌ها وحشت دارم. وحشت از آن روزی که جایگاهم را در زندگی تو از دست بدهم.
ka'mya'b
کاناپه‌ای بخر که همیشه آرزویش را داشتی. حرفم را باور کن، دیگر هرگز چنین شانسی را به دست نخواهی آورد. دیر یا زود ازدواج خواهی کرد و از آن لحظه به بعد تمام کاناپه‌های زندگی‌ات تبدیل می‌شوند به ابزاری برای مصالحه. پس تا می‌توانی، از کاناپهٔ رؤیایی‌ات لذت ببر.
سیّد جواد
لطفاً داخل استخر توپ ادرار نکن. این احتمالاً تنها توصیه‌ای است که می‌توانم توشهٔ راهت کنم.
سیّد جواد

حجم

۱۳۴٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

حجم

۱۳۴٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

قیمت:
۴۹,۰۰۰
۳۴,۳۰۰
۳۰%
تومان