دانلود و خرید کتاب وقتی از دویدن صحبت می‌کنم در چه موردی صحبت می‌کنم هاروکی موراکامی ترجمه علی حاجی‌قاسم
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب وقتی از دویدن صحبت می‌کنم در چه موردی صحبت می‌کنم اثر هاروکی موراکامی

کتاب وقتی از دویدن صحبت می‌کنم در چه موردی صحبت می‌کنم

انتشارات:انتشارات نگاه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۸از ۲۶ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب وقتی از دویدن صحبت می‌کنم در چه موردی صحبت می‌کنم

«وقتی از دویدن صحبت می‌کنم در چه موردی صحبت می‌کنم» خاطرات نویسنده ژاپنی، هاروکی موراکامی (-۱۹۴۹) است. موراکامی عاشق دویدن است. او بارها در مسابقات دو شرکت کرده و رکورد خود را نیز دارد. او همچنین عاشق موسیقی جاز و گربه‌ها است. بسیاری موراکامی را به سبب رمان «جنگل نروژی» که شباهت‌هایی به «ناتور دشت» دارد، سالینجر ژاپن نامیده‌اند. موراکامی به واسطه دوستی با ریموند کارور و الفت با آثار همینگوی، از مینی‌مالیسم و شیوه نگارش همینگوی تأثیر پذیرفته‌است. ریموند کارور داستانی معروفی با نام «وقتی از عشق حرف می‌زنیم، از چه حرف می‌زنیم» دارد که موراکامی نام مجموعه خاطرات خود را از ان وام گرفته‌است: امروز جمعه ۵ اوت ۲۰۰۵ است و من در کوای هاوایی هستم. هوا عجیب صاف و آفتابی است، و یک لکه ابر هم در آسمان دیده نمی‌شود. انگار کلمه‌ی ابر مفهومی ندارد. ما در اواخر ماه ژوییه به اینجا آمدیم، و طبق معمول یک مجتمع ساختمانی اجاره کردیم. وقتی هوا خنک است صبح‌ها پشت میزم می‌نشینم و مقالات گوناگون می‌نویسم. مثل حالا که مشغول نوشتن این کتاب هستم و موضوع آن در مورد دویدن است و به‌خوبی می‌توانم همان‌طور که می‌خواهم افکارم را برآن متمرکز کنم. تابستان است و طبیعتاً گرم. هاوایی جزیره‌ی همیشه تابستان نامیده شده است، اما چون در نیمکره‌ی شمالی قرار دارد تقریباً چهار فصل در آن دیده می‌شود. تابستان تا حدی گرم‌تر از زمستان است. من مدت زیادی را در کمبریج ماساچوست زندگی کرده‌ام، و تابستان هاوایی در مقایسه با هوای کشنده، داغ و مرطوب کمبریج و آجرها و آسفالتش، واقعاً بهشت است. در اینجا احتیاجی به کولر نیست، فقط پنجره را باز کنید تا نسیم تازه در اتاق به شما بخورد. مردم کمبریج وقتی می‌شنوند که در ماه اوت در هاوایی مانده‌ام تعجب می‌کنند. آن‌ها همیشه می‌پرسند «چرا دوست داری تابستان را در چنین هوای گرمی سپری کنی؟» اما نمی‌دانند اینجا چه خبر است، و چگونه بادهای موسمی که از شمال شرقی می‌وزد تابستان‌ها را خنک می‌کند. اینجا زندگی چنان عالی است که می‌توانیم استراحت کنیم، در سایه‌ی درختان کتاب بخوانیم یا اگر به فکرمان رسید برای شنا به آب بزنیم، مثل حالا.
معرفی نویسنده
عکس هاروکی موراکامی
هاروکی موراکامی

هاروکی موراکامی در ۱۲ ژانویه سال ۱۹۴۹ میلادی در توکیوی ژاپن چشم به جهان گشود. پدر و مادر او، هر دو معلم بودند و در مدارس مختلف، ادبیات ژاپنی تدریس می‌کردند. پدرِ هاروکی از سربازان جنگ دوم امپراتوری ژاپن و چین بود و در طی این درگیری‌ها به‌شدت دچار جراحت شده بود. موراکامی بعدها در مقاله‌ای به نام از «پدرم که حرف می‌زنم از چه حرف می‌زنم» بیان کرد که آسیب‌های وارده بر پدرش در زندگی او تأثیر به‌سزایی داشته است.

نظرات کاربران

آرش وطنخواه
۱۳۹۷/۰۷/۰۶

کتاب بسیار آموزنده و جالبی بود مثل باقی کتابهای آقای موراکامی و البته من از ترجمه هم راضی بودم منم به ورزش دو و شنا علاقه دارم و این کتاب وسوسه ام کرد که باز بدوم

کاربر ۱۱۴۷۰۰۹
۱۴۰۰/۰۱/۰۵

در مورد محتوای کتاب باید بگم باید موضوع دویدن و نویسندگی برای کسی جذابیت داشته باشه تا کتاب جالب بشه براش. متن نسبتا روان هست. ولی ترجمه ایراداتی داره. انگار مترجم جاهایی اطلاع کافی نداره و حال جستجو هم نداشته.

- بیشتر
ツAlirezaツ
۱۳۹۶/۱۱/۱۰

😍

امیر ۱۹۰۵
۱۴۰۲/۰۲/۱۴

خواندن این کتاب بسیار لذت بخشه حداقل برای من اینطور بود امیدوارم شماهم این حس فوقالعاده رو تجربه کنید

ماهی سیاه کوچولو
۱۴۰۱/۰۹/۱۷

در کل کتابی ساده و روان است که مخصوصا برای دونده‌ها و افراد درونگرا می‌تواند انگیزه‌بخش و شیرین باشد. اما این‌ترجمه بسیاااار ضعیف است. بسیاااار

tgh
۱۴۰۰/۰۹/۲۱

این کتاب عالی بود تا کسی اعتقاد قلبی به کاری نداشته باشد نه قدرت اراده به کمکش میاید و نه نگران عواقب ترک کار خواهد بود.در آن تداوم نخواهد داشت و اگر هم داشته باشد بر خود جفا کرده است

faride hoseini
۱۳۹۸/۰۵/۲۵

اخ این کتاب عشقه عشق

ستاره
۱۳۹۶/۱۱/۱۲

جالب بود

علی مداحی
۱۴۰۳/۰۱/۱۳

ریتم کند و ارومی داره اما خواننده رو تا اخر کتاب مثل ماراتن هایی خود موراکامی رفته میکشونده بعضی جاها سرحال و بعضی جاها نفس نفس زنان این کتاب رو وقتی نوشته که در اخر سال های چهل سالگی است. و

- بیشتر
کاربر ۱۲۶۴۶۳۹
۱۳۹۹/۰۱/۲۷

خیلی کتاب خوبیه

بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۵۱)
مهمترین چیزی که در مدرسه یاد می‌گیریم این است که چیزهای مهم را نمی‌توان در مدرسه آموخت
اکرم ملایی
زندگی انصاف ندارد. بعضی از مردم زمین و زمان را به‌هم می‌ریزند اما هرگز به هدفی که دارند نمی‌رسند، در صورتی که بعضی‌ها بدون آنکه زحمتی به خود دهند به اهدافشان می‌رسند.
Fatima
وقتی می‌دوم به خود می‌گویم که به رودخانه فکر کن، و به ابرها. اما اساساً به چیزی فکر نمی‌کنم. تنها کاری که می‌کنم این است که در آرامش خودم، خلأ ساختگی، و سکوت به‌یاد ماندنی خودم دایم می‌دوم، و چقدر هم باشکوه است. مهم نیست مردم چه می‌گویند.
اکرم
وقتی سنتان بالا می‌رود یاد می‌گیرید که حتی با چیزهایی که دارید راضی باشید. این یکی از چند امتیاز خوب پیر شدن است.
اکرم ملایی
درد تاوانی است که یک شخص باید برای استقلال خود بپردازد.
Kaveh Daeizadeh
تصور می‌کنم گاهی اوقات تا حدی مشکل است که از باخت جلوگیری کرد. هیچکس همیشه برنده نیست. در بزرگراه زندگی همیشه نمی‌توانید در خط سریع حرکت کنید.
اکرم ملایی
اگر از من بپرسند که برای یک نویسنده مهمترین خصوصیت بعد از استعداد چیست، بلافاصله می‌گویم: تمرکز حواس، یعنی توانایی تمرکز تمام استعدادهای محدودتان در مواقع بحرانی.
اکرم ملایی
من برای ورزش‌های گروهی ساخته نشده‌ام. این من هستم. از وقتی که بالغ شدم، هرگاه فوتبال یا بیس‌بال بازی کردم راحت نبودم. شاید دلیلش این باشد که هیچگاه برادر نداشتم، اما هرگز نتوانستم در بازی‌هایی شرکت کنم که در مقابل کسی باشم، جنبه‌ی رقابت مرا معذب می‌کند.
ツAlirezaツ
«ماهیچه سخت به دست می‌آید اما آسان از دست می‌رود. چربی آسان به دست می‌آید اما سخت از بین می‌رود.»
Alireza
بعضی از مردم زمین و زمان را به‌هم می‌ریزند اما هرگز به هدفی که دارند نمی‌رسند، در صورتی که بعضی‌ها بدون آنکه زحمتی به خود دهند به اهدافشان می‌رسند.
asisa

حجم

۱۳۷٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

حجم

۱۳۷٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

قیمت:
۷۳,۰۰۰
تومان