
کتاب وقتی که از ماه زاده شد
معرفی کتاب وقتی که از ماه زاده شد
کتاب وقتی که از ماه زاده شد نوشتهی سارا ای. پارکر و با ترجمهی الی ابراهیمی، اثری فانتزی و پرماجراست که نشر داهی آن را منتشر کرده است. این کتاب، دریچهای به جهانی تازه و پررمزوراز میگشاید؛ جایی که قوانین طبیعت و جادو درهمتنیدهاند و سرنوشت شخصیتها با افسانهها و نیروهای بنیادین گره خورده است. داستان در سرزمینی روایت میشود که چرخهی زمان، ساختار اجتماعی و حتی زیستبوم آن با دنیای ما تفاوت دارد و موجودات افسانهای، اژدهایان و خدایان، نقش مهمی در شکلگیری وقایع دارند. نویسنده با خلق واژگان و مفاهیم منحصربهفرد، دنیایی چندلایه و پیچیده ساخته که خواننده را به کشف رازهای آن دعوت میکند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب وقتی که از ماه زاده شد
کتاب وقتی که از ماه زاده شد اثری از سارا ای. پارکر است که با ترجمهی الی ابراهیمی منتشر شده. این کتاب در ژانر فانتزی حماسی جای میگیرد و جهانی را به تصویر میکشد که در آن، نیروهای بنیادین، خدایان، اژدهایان و انسانها در کنار هم زندگی میکنند. ساختار کتاب با پیشدرآمدی اسطورهای آغاز میشود و سپس به روایت داستان شخصیت اصلی، ریو، میپردازد. جهان داستان به سه سرزمین اصلی تقسیم شده: سرزمین سوزان، سرزمین میانه و سرزمین سایه، که هرکدام ویژگیهای جغرافیایی، اقلیمی و فرهنگی خاص خود را دارند. زمان در این دنیا با چرخهی شفق قطبی سنجیده میشود و واژهنامهای مفصل در انتهای کتاب، مفاهیم و موجودات خاص این جهان را توضیح میدهد. نویسنده با خلق اسطورههای بومی، ساختارهای اجتماعی و نظامهای جادویی، فضایی غنی و منحصربهفرد ساخته است که مخاطب را به سفری پرماجرا و رازآلود میبرد.
خلاصه داستان وقتی که از ماه زاده شد
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان وقتی که از ماه زاده شد با اسطورهی آفرینش جهان آغاز میشود؛ جایی که پنج خالق، هرکدام نمایندهی یکی از نیروهای بنیادین (اتر، زمین، آب، هوا و آتش) هستند. این خدایان، جهانی را میآفرینند که در آن اژدهایان، موجودات افسانهای و انسانها در کنار هم زندگی میکنند. سنگ اتر، نماد قدرت و اسارت یکی از خدایان، به خاندان نوان سپرده میشود تا از آن محافظت کنند. با گذر زمان، ماهها که در اصل مقبرهی اژدهایاناند، بر آسمان ظاهر میشوند و سقوط یکی از آنها، آغازگر رویدادهای تازهای است. در بخش اصلی داستان، ریو، شخصیت محوری، در سرزمین میانه و شهر گور زندگی میکند؛ جایی که طبقات اجتماعی، قدرت جادویی و نژادها نقش تعیینکنندهای دارند. ریو که بهعنوان یک نال (فردی که آهنگهای بنیادین را نمیشنود) شناخته میشود، با هویتی پنهان و گذشتهای پرزخم، وارد ماجرایی خطرناک میشود. او در تلاش برای اجرای نقشهای پیچیده، با شخصیتهایی از طبقات مختلف، از نوازندگان دورهگرد تا اشراف و نیروهای بنیادین، روبهرو میشود. فضای داستان آکنده از تهدید، خشونت، سیاست و مبارزه برای بقاست. ریو با استفاده از هوش، مهارت و قدرتهای نهفتهاش، در برابر ظلم و فساد ایستادگی میکند و در مسیر خود با هیولاهای بیرونی و درونی مواجه میشود. روایت با ریتمی پرتنش و جزئیات دقیق، خواننده را به دل ماجراهای تاریک و پرخطر میبرد.
چرا باید کتاب وقتی که از ماه زاده شد را بخوانیم؟
وقتی که از ماه زاده شد با خلق دنیایی منحصربهفرد و قوانین تازه، تجربهای متفاوت از فانتزی ارائه میدهد. نویسنده با پرداختن به اسطورهسازی، ساختارهای اجتماعی پیچیده و شخصیتهایی چندوجهی، فضایی میسازد که هم برای علاقهمندان به داستانهای پررمزوراز و هم برای کسانی که به دنبال روایتهایی با لایههای عمیقتر هستند، جذاب است. روایت داستان از زاویهی دید شخصیتی آسیبدیده و مقاوم، امکان همذاتپنداری و درک چالشهای او را فراهم میکند. همچنین، وجود واژهنامه و توضیحات مفصل دربارهی جهان داستان، به خواننده کمک میکند تا بهتر با فضای کتاب ارتباط برقرار کند و در دنیای آن غرق شود.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به علاقهمندان ژانر فانتزی، دوستداران اسطورهسازی و کسانی که به روایتهای پرماجرا و شخصیتمحور علاقه دارند، پیشنهاد میشود. همچنین به کسانی که به دنبال داستانهایی با دنیاسازی منحصربهفرد و مفاهیم اجتماعی و اخلاقی پیچیده هستند، توصیه میشود.
بخشی از کتاب وقتی که از ماه زاده شد
«شانههایم را به جلو جمع میکنم و حالت بدنم بهشکلی خمیده درمیآید، انگار که له شدهام. ترسیدهام. با عبور از پیچ راهرو، روی پاگرد پایینی پلکان قدم میگذارم، درحالیکه یک چکاوک کاغذی پشتسرم پر میزند و آنقدر نزدیک است که تعجب میکنم چطور به من نمیخورد تا آن را در هوا بگیرم. همانطور که حلقهٔ آهنی نازک انگشت میانیام را میچرخانم، نگاهم به نگهبانی میافتد که زره سنگینی پوشیده که جلوی تونل تاریک را گرفته است. دستبهسینه و با سر تراشیدهاش تقریباً به سقف قوسی نزدیک است و دستهای از چکاوکهای کاغذی پشتسرش چسبیده به در تکان میخورند. جثهاش دو برابر من است و اخمی روی صورتش به چشم میخورد که انگار بهصورت دائمی روی آن حک شده است. نگاهش با نارضایتی به بریدگیای میافتد که در گوش چپم، نزدیک نوک تیز آن ایجاد شده. انگار کسی با دهان کوچکش تکهای از لبهٔ آن را گاز گرفته باشد. کلیپ من. با لحنی خشن میگوید: «ورود فقط با توکن.» بلافاصله مرا فردی پستتر از خود تلقی میکند. یک نال، کسی که هیچیک از چهار آهنگ بنیادین را نمیشنود. دستم را در جیبم فرومیکنم و نشان سنگی را بیرون میآورم که هر دو طرف آن با نشان معتبر کلاب حکاکی شده، طرحی از دهانی که از هر طرف، دندانهایی بهسمت درونش فرورفته بودند. با لرزشی ساختگی آن را تحویل میدهم و حس میکنم نگاه موشکافانهٔ مرد از سرتاپایم را میکاود، درحالیکه توکن را برمیگرداند و زره آبیاش با حرکت او صدا میدهد.»
حجم
۹۰۹٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۸۳۲ صفحه
حجم
۹۰۹٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۸۳۲ صفحه
