
کتاب سلام به هفتاد سالگی ام
معرفی کتاب سلام به هفتاد سالگی ام
کتاب سلام به هفتادسالگیام (مجموعه داستانهای عاشقانه) با عنوان ترکی Yetmis Yasim Merhaba، نوشته عزیز نسین با گردآوری و ترجمه صابر حسینی، مجموعهای از داستانهای کوتاه عاشقانه است که انتشارات مروارید در سال ۱۴۰۱ آن را منتشر کرده است. این کتاب که در سال ۱۴۰۲ به چاپ دوم رسیده، شامل ۱۱ داستان کوتاه است که هرکدام بهنوعی به عشق در دوران میانسالی و کهنسالی میپردازند. شخصیتهای اصلی این داستانها اغلب مردان یا زنانی هستند که در سالهای پایانی عمر خود با احساسات و عواطفی تازه یا متفاوت روبهرو میشوند. عزیز نسین، نویسندهی نامآشنای ترکیهای، در این مجموعه، برخلاف آثار طنزآمیز و انتقادیاش، نگاهی انسانی و عمیق به تجربهی عشق در سنین بالا انداخته و تلاش کرده است تناقضها و ظرافتهای این احساس را به تصویر بکشد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب سلام به هفتاد سالگی ام اثر عزیز نسین
کتاب سلام به هفتادسالگیام مجموعهای از داستانهای کوتاه عاشقانه است که عزیز نسین، نویسندهی برجستهی ترکیهای، آن را نوشته است. این کتاب با کنارگذاشتن لحن طنز و انتقادی معمول نسین، بهسراغ روایتهایی از عشق در دوران پیری و میانسالی رفته است. داستانها اغلب حول محور شخصیتهایی شکل گرفتهاند که در سنین بالا با احساسات عاشقانهای مواجه میشوند؛ احساساتی که گاه با نگاه جامعه، خانواده و حتی خود فرد در تضاد قرار میگیرد.
کتاب سلام به هفتادسالگیام مجموعهای از روایتهای مستقل است که هرکدام دنیای خاص خود را دارند، اما همگی در یک نقطه مشترکاند: بازتاب تجربهی عشق در سالهایی که معمولاً کمتر به آن پرداخته میشود. عزیز نسین در این داستانها، با نگاهی انسانی و گاه تلخ، به دغدغهها، امیدها و ناامیدیهای عاشقان سالخورده میپردازد و تصویری متفاوت از عشق و پیری ارائه میدهد.
خلاصه داستان سلام به هفتاد سالگی ام
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند!
کتاب سلام به هفتادسالگیام با روایتهایی از عشق در سالهای پایانی عمر، تصویری تازه از عواطف انسانی ارائه میدهد. در داستان دوستداشتن تولسو، مردی هفتادساله روایتگر عشقی است که از کودکی تا پیری در جستوجوی آن بوده و هر بار معشوقهاش را در چهرهای تازه و در شهری متفاوت میبیند؛ عشقی که هرگز به وصال نمیرسد، اما معنای زندگی اوست. در داستانی دیگر، مردی سالخورده با ادعای داشتن قدرتهای خارقالعاده، پس از سالها تلاش برای اثبات خود به خانواده و اطرافیان، در پی یافتن کسی است که او را باور کند. این جستوجو به رابطهای عاشقانه با زنی جوانتر ختم میشود که سرانجام با تردید و جدایی همراه است.
داستان انگشتر خون نیز روایت مردی است که خود را کیمیاگر میداند و برای اثبات عشقش به زنی جوان، تصمیم میگیرد با آهن خون خود انگشتری بسازد و به او هدیه دهد؛ عشقی که در نهایت با فاصله و بیخبری از سوی معشوقه، به حسرت و تنهایی میانجامد. در همهی داستانها، نسین با نگاهی واقعگرایانه و گاه تلخ، به تناقض میان شور عاشقانه و محدودیتهای سن، نگاه جامعه و تجربهی تنهایی میپردازد. روایتها سرشار از جزئیات زندگی روزمره، خاطرات، امیدها و ناکامیهایی هستند که عشق را در بستر سالخوردگی به تصویر میکشند.
چرا باید کتاب سلام به هفتاد سالگی ام را بخوانیم؟
کتاب سلام به هفتادسالگیام با کنارگذاشتن کلیشههای رایج دربارهی عشق و پیری، تجربههایی را روایت میکند که کمتر در ادبیات به آنها پرداخته شده است. این کتاب با داستانهایی که هرکدام زاویهی دیدی تازه به احساسات انسانی دارند، نشان میدهد که عشق محدود به سنوسال نیست و حتی میتواند در سالهای پایانی زندگی حضوری پررنگ و تأثیرگذار داشته باشد. روایتهای نسین با پرداختن به دغدغههای عاطفی، تنهایی، امید و ناکامی، فرصتی برای تأمل دربارهی معنای عشق و هویت فردی در سالخوردگی فراهم میکند. خواندن این کتاب میتواند نگاه تازهای به روابط انسانی و ارزش تجربههای عاطفی در هر سنی ایجاد کند.
خواندن کتاب سلام به هفتاد سالگی ام را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این مجموعه داستان به علاقهمندان داستانهای عاشقانه، کسانی که دغدغهی پیری، تنهایی یا معنای عشق در سالهای میانسالی و کهنسالی را دارند و همچنین کسانی که به روایتهای انسانی و واقعگرایانه علاقهمندند، پیشنهاد میشود. همچنین برای کسانی که به آثار عزیز نسین و ادبیات معاصر ترکیه علاقه دارند، جذاب خواهد بود.
درباره عزیز نسین
محمت نصرت با نام هنری عزیز نسین، نویسنده، مترجم و طنزپرداز برجستهی ترکیهای بود که در ۲۰ دسامبر ۱۹۱۵ در استانبول به دنیا آمد. او در مدرسهی افسری تحصیل کرد و مدتی به خدمت نظام پرداخت، اما روح آزاد و منتقدش با فضای نظامی سازگار نبود. بنابراین تصمیم گرفت به علاقهی اصلیاش بپردازد، یعنی نوشتن، هنری که در آن استعداد چشمگیری داشت و در نهایت او را به یکی از مشهورترین طنزنویسان قرن بیستم تبدیل کرد.
عزیز نسین در طول زندگیاش بارها بهخاطر دیدگاههای سیاسی و انتقادی خود به زندان افتاد. او نامهای مستعار گوناگونی برای انتشار آثارش برگزید. مشهورترینِ این نامها همان عزیز نسین بود. داستان انتخاب این نام هم جالب است: عزیز نام پدرش بود و نسین در زبان ترکی به معنی تو چهکارهای؟ است؛ ترکیبی که بهنوعی بیانگر روحیهی کنایهآمیز و طنزآلود او بود.
نخستین بار که داستانی نوشت، قصد داشت خوانندگانش را با آن به گریه بیندازد، زیرا باور داشت داستان خوب باید اشکآور باشد، اما وقتی سردبیر مجله داستانش را خواند، از خنده اشکش درآمد! همین اتفاق باعث شد نسین مسیر طنزنویسی را در پیش بگیرد.
او در طول عمر خود، داستانهای کوتاه بسیاری نوشت که بارها به فارسی ترجمه شدند. مترجمان نامآشنایی چون ثمین باغچهبان، احمد شاملو، رضا همراه و صمد بهرنگی آثار او را به فارسی برگرداندند. در مجموع، نوشتههای عزیز نسین به بیش از ۳۰ زبان دنیا ترجمه شدهاند.
عزیز نسین در سال ۱۹۵۶ مدال طلای فکاهینویسان جهان را دریافت کرد و در سالهای ۱۹۵۷، ۱۹۶۳ و ۱۹۶۶ در مسابقات بینالمللی طنزنویسی مقام نخست را به دست آورد.
او در یکی از مهمترین حوادث زندگیاش، یعنی آتشسوزی هتل مادیمک، هدف حملهی گروههای افراطی قرار گرفت، اما از این حمله جان سالم به در برد.
عزیز نسین سرانجام در ۶ ژوئیهی ۱۹۹۵ در شهر آلاچاتی استان ازمیر ترکیه چشم از جهان فروبست، اما آثار او همچنان در جهان خوانده میشوند و الهامبخش نویسندگان و منتقدان اجتماعی هستند.
چه نسخههای دیگری از این کتاب در ایران منتشر شده است؟
نشر چلچله در سال ۱۳۹۹ با ترجمه و اقتباس غلامحسین فرنود این کتاب را منتشر کرده است.
بخشی از کتاب سلام به هفتاد سالگی ام
«در این شهر پرجمعیت، که من در دنیایش غریبهای بیش نبودم، در آن یک هفتهٔ آخر، اولین باری بود که تنها مانده بودم. تنهاییِ آدم در یک شهر غریبه دو برابر میشود. از فرط تنهایی، هوایی که نفس میکشیدم انگار غلیظ و غلیظتر میشد و بهشکل مومی درمیآمد که من در آن بهسختی میتوانستم تکان بخورم. در چنین حالت روحیای، هیچ امیدی نداشتم جز اینکه با یک نوشیدنی تمام غمهایم را فراموش کنم. نخواستم به رستورانها و کازینوهای گرانقیمت هتل محل اقامتم بروم، چون نمیخواستم با آدمهای ادکلنزده همنشین شوم، پشت میزهایی با پارچههای رومیزی معطر بنشینم و در گفتگوهای پرزرقوبرق و تشریفاتی حضور داشته باشم. میخواستم میان آدمهای دردمند، پارچههای رومیزی چروکیده و صحبتهای حزنانگیز با خودم خلوت کنم.»
حجم
۱۳۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۵۶ صفحه
حجم
۱۳۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۵۶ صفحه