کتاب مدل تعادل بیکر و نارساخوانی تحولی

کتاب مدل تعادل بیکر و نارساخوانی تحولی (بررسی شناختی سه مولفه کلیدی: آگاهی واجی، حافظه دیداری و سرعت نام‌گذاری واژه) نوشته‌ی زینب انصاری، اثری پژوهشی و تخصصی در حوزه‌ی اختلالات یادگیری، به‌ویژه نارساخوانی (دیسلکسیا) است. این کتاب توسط انتشارات یافته به‌صورت الکترونیکی منتشر شده است و به بررسی عمیق سه مولفه‌ی شناختی کلیدی در کودکان نارساخوان می‌پردازد. تمرکز اصلی کتاب بر مدل تعادل بیکر است؛ مدلی که نقش نیمکره‌های مغزی را در فرایند یادگیری خواندن و بروز انواع نارساخوانی توضیح می‌دهد. نویسنده با رویکردی علمی و تحلیلی، ضمن معرفی نظریه‌ها و مدل‌های مختلف درباره اختلالات یادگیری، به‌ویژه نارساخوانی، به بررسی نقش آگاهی واجی، حافظه دیداری و سرعت نام‌گذاری واژه در عملکرد خواندن کودکان می‌پردازد. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب مدل تعادل بیکر و نارساخوانی تحولی

کتاب مدل تعادل بیکر و نارساخوانی تحولی نوشته‌ی زینب انصاری، اثری پژوهشی در حوزه‌ی روان‌شناسی شناختی و آموزش است که به بررسی اختلال نارساخوانی (دیسلکسیا) در کودکان ایرانی می‌پردازد. این کتاب با تمرکز بر مدل تعادل بیکر، به نقش نیمکره‌های مغزی در یادگیری خواندن و بروز انواع نارساخوانی می‌پردازد و سه مولفه‌ی کلیدی شناختی یعنی آگاهی واجی، حافظه دیداری و سرعت نام‌گذاری واژه را به‌عنوان عوامل تأثیرگذار بر مهارت خواندن بررسی می‌کند. ساختار کتاب شامل مرور مبانی نظری، معرفی مدل‌ها و نظریه‌های مرتبط با اختلالات یادگیری، تحلیل پژوهش‌های پیشین و ارائه‌ی یافته‌های پژوهشی نویسنده است. اثر حاضر با رویکرد نمونه‌پژوهی، به مقایسه‌ی عملکرد کودکان نارساخوان (در انواع ادراکی و زبان‌شناختی) با کودکان عادی در این سه مولفه می‌پردازد و تلاش می‌کند شکاف‌های موجود در پژوهش‌های پیشین را پوشش دهد. کتاب برای دانشجویان، پژوهشگران و معلمان حوزه‌ی آموزش و روان‌شناسی، منبعی برای شناخت عمیق‌تر اختلال نارساخوانی و عوامل شناختی مرتبط با آن فراهم می‌کند.

خلاصه کتاب مدل تعادل بیکر و نارساخوانی تحولی

کتاب مدل تعادل بیکر و نارساخوانی تحولی با طرح پرسشی بنیادین آغاز می‌شود: چرا برخی کودکان با وجود هوش طبیعی و آموزش کافی، در یادگیری خواندن دچار مشکل می‌شوند؟ نویسنده با مرور تعاریف و شیوع اختلالات یادگیری ویژه، به‌ویژه نارساخوانی، زمینه‌ی نظری بحث را فراهم می‌کند و سپس به مدل تعادل بیکر می‌پردازد. این مدل توضیح می‌دهد که یادگیری خواندن حاصل همکاری نسبی نیمکره‌های راست و چپ مغز است و اختلال در این تعادل می‌تواند به سه نوع نارساخوانی منجر شود: نوع زبان‌شناختی (تکیه‌ی زودهنگام بر نیمکره چپ)، نوع ادراکی (تکیه‌ی بیش از حد بر نیمکره راست) و نوع مختلط. در ادامه، کتاب سه مولفه‌ی شناختی کلیدی را به‌عنوان پیش‌نیازهای مهارت خواندن معرفی می‌کند: - آگاهی واجی: توانایی تشخیص و تمایز صداهای گفتاری و ساختار صوتی کلمات، که نقش مهمی در رمزگشایی و روان‌خوانی دارد. - حافظه دیداری: توانایی ذخیره و بازیابی اطلاعات بصری مانند حروف و کلمات، که برای شناسایی سریع و دقیق واژگان ضروری است. - سرعت نام‌گذاری واژه: توانایی بازیابی سریع نام اشیاء، حروف یا اعداد آشنا، که با روان‌خوانی و درک مطلب ارتباط دارد. کتاب با مرور پژوهش‌های داخلی و خارجی، نشان می‌دهد که کودکان نارساخوان در هر سه مولفه نسبت به همتایان عادی خود عملکرد ضعیف‌تری دارند. همچنین تفاوت‌هایی میان انواع نارساخوانی (ادراکی و زبان‌شناختی) در این مولفه‌ها مشاهده می‌شود. نویسنده با استفاده از ابزارهای سنجش معتبر و نمونه‌گیری از دانش‌آموزان ایرانی، یافته‌های پژوهشی خود را ارائه می‌کند و تأکید دارد که شناخت دقیق این مولفه‌ها می‌تواند به طراحی مداخلات آموزشی مؤثر برای کودکان نارساخوان کمک کند. در بخش‌های پایانی، کتاب به اهمیت تشخیص زودهنگام، نقش مغز در بروز نارساخوانی و ضرورت توجه به عوامل محیطی و ژنتیکی اشاره می‌کند و راهکارهایی برای بهبود آموزش و توانبخشی این کودکان مطرح می‌سازد.

چرا باید کتاب مدل تعادل بیکر و نارساخوانی تحولی را بخوانیم؟

این کتاب با رویکردی علمی و پژوهشی، تصویری روشن از اختلال نارساخوانی و عوامل شناختی مؤثر بر آن ارائه می‌دهد. یکی از ویژگی‌های شاخص اثر، تمرکز بر مدل تعادل بیکر و تبیین نقش نیمکره‌های مغزی در فرایند یادگیری خواندن است؛ موضوعی که کمتر در منابع فارسی به‌طور جامع بررسی شده است. همچنین، کتاب با تحلیل سه مولفه‌ی کلیدی (آگاهی واجی، حافظه دیداری و سرعت نام‌گذاری واژه)، به خواننده کمک می‌کند تا درک عمیق‌تری از دلایل بروز مشکلات خواندن در کودکان به‌دست آورد. ارائه‌ی یافته‌های پژوهشی مبتنی بر نمونه‌های ایرانی، این اثر را به منبعی کاربردی برای معلمان، مشاوران و والدین تبدیل کرده است. علاوه‌بر این، کتاب با مرور نظریه‌ها و مدل‌های مختلف، امکان مقایسه و انتخاب رویکرد مناسب برای مداخله و آموزش را فراهم می‌سازد. مطالعه‌ی این اثر می‌تواند به ارتقای دانش تخصصی در حوزه‌ی اختلالات یادگیری و طراحی برنامه‌های آموزشی هدفمند کمک کند.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن این کتاب به دانشجویان و پژوهشگران حوزه‌های روان‌شناسی، علوم تربیتی و آموزش ویژه، معلمان مدارس ابتدایی، مشاوران آموزشی و والدین کودکانی که با مشکلات خواندن یا یادگیری مواجه هستند پیشنهاد می‌شود. همچنین برای افرادی که به دنبال شناخت عمیق‌تر اختلال نارساخوانی و راهکارهای مداخله‌ای مؤثر در این زمینه هستند، مناسب است.