
کتاب احساسات عمیق
معرفی کتاب احساسات عمیق
کتاب احساسات عمیق با عنوان اصلی Big Feelings: How to Be Okay When Things Are Not Okay نوشتهٔ لیز فاسلین و مالی وست دافی، ترجمهٔ زهرا جوهریان زاده و ویراستهٔ «زینب حسینی» است. انتشارات میلکان این کتاب را منتشر کرده است. اثر حاضر که در دستهٔ موفقیت و خودیاری قرار گرفته، در باب هیجانها، منفیگرایی و خودسازی است. این کتاب میخواهد بگوید تنها نیستید و میخواهد کمکتان کند تا بفهمید چگونه با احساسات عمیق خود کنار بیایید. با مطالعهٔ این کتاب دربارهٔ تردید، مقایسه، خشم، کارزدگی، کمالگرایی، درماندگی و پشیمانی بدانید. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب احساسات عمیق اثر لیز فاسلین و مالی وست دافی
کتاب «احساسات عمیق» (وقتی اوضاع خوب نیست، چگونه حالمان خوب باشد؟) که نخستینبار در سال ۲۰۲۲ میلادی و در ایران در سال ۱۴۰۱ منتشر شده، برای هر فردی است که از احساسات پیشبینیناپذیر و کنترلنشدنی میترسد. هر فصل از این کتاب با تلفیق علم، داستانهای شخصی و تصویرسازی، یک احساس ناراحتکننده مانند حسادت، فرسودگی یا اضطراب را بررسی کرده و راهبردهایی را برای تبدیل احساسات عمیق به احساساتی مدیریتپذیر ارائه داده است. با خواندن این کتاب میآموزیم چگونه به چرخهٔ افکار مزاحمی که پشیمانی ایجاد میکند پایان دهیم و چطور از احساس پشیمانی بهعنوان قطبنمایی برای تصمیمگیری درست استفاده کنیم، چگونه بفهمیم در پسِ خشم چه چیزی نهفته تا بتوانیم آن را بهصورت سازنده و بدون قراردادن دیگران در حالت تدافعی بیان کنیم، چگونه از تلاش برای بینقصبودن فاصله بگیریم و ارزش خود را از آنچه انجام میدهیم جدا کنیم. کتاب «احساسات عمیق» کمک میکند بفهمیم که احساسات سنگین و ژرف غیرطبیعی نیستند و میتوانیم از آنها با درکی عمیقتر بهره ببریم.
«لیز فاسلین» و «مالی وست دافی» معتقد هستند که با وجود کاهش شرم و پنهانکاری در چند دههٔ اخیر، باورهای منفی دربارهٔ احساسات دشوار هنوز هم در فرهنگ مدرن قوی هستند. نمیتوانیم احساسات عمیق را از بین ببریم؛ آنها همیشه حضور دارند. بخشی از خوببودن این است که یاد بگیریم با رنجهایمان زندگی کنیم؛ نه اینکه سعی کنیم از شرشان خلاص شویم و بخش دیگر، پذیرش آنها با صدای بلند است؛ چراکه سکوت اوضاع را بدتر میکند. این دو نویسنده کتاب حاضر را نوشتند تا خودشان را قانع کنند که خوب خواهند شد و البته به امید آنکه دیگران نیز دربارهٔ مبارزات خود صحبت کنند و همگی از یکدیگر بیاموزیم. این کتاب دربارهٔ احساسات عمیقی مانند تردید، مقایسه، خشم، کارزدگی، کمالگرایی، درماندگی و پشیمانی است. این هفت احساس بارها در گفتوگوهایمان مطرح شده و بهویژه در دنیای مدرن قابل توجه بودهاند؛ همچنین این اثر به سوگ و شرم اشاره کرده؛ اگرچه بهتفصیل به آنها نپرداخته است. نویسندگان این کتاب تأکید کردهاند که داشتن احساسات عمیق اشکالی ندارد. آنها راهکارهایی ارائه دادهاند که به ما کمک میکند کنترل و امید را دوباره به دست آوریم؛ بهویژه هنگامی که بهشدت به آنها نیاز داریم.
خلاصه کتاب احساسات عمیق
احساسات عمیق میتوانند بسیار طاقتفرسا باشند. این احساسات غیرعادی نیستند و میتوان با نگاهی تازه از آنها عبور کرد. سوگواری برای مسیرهای نرفته میتواند به ما در انتخابهای معنادارتر کمک کند. شناخت محرکهای حسادت، بینشی روشن از ارزشهایمان میدهد و حتی درماندگی در نهایت میتواند به خودآگاهی عمیقتر و تقویت همدلی ما با دیگران منجر شود. این احساسات هرچند در لحظه ضربهٔ روحی وارد میکنند و بیهدف به نظر میرسند، در مسیر بهبود، معنایی نهفته که باید آن را بیابیم. احساساتِ بهظاهر بیفایدهای مانند ناامیدی یا کمالگرایی میتوانند به «رشد پس از آسیب» منجر شود. وقتی با درگیریهای عظیم روبهرو میشویم یا باورهایمان به چالش کشیده میشود، اغلب با قدردانی بیشتر از زندگی و خودشناسی عمیقتر از آن شرایط بیرون میآییم؛ مثلاً هیچکس دلشکستگی نمیخواهد، اما گاهیاوقات یک جدایی دردناک میتواند به ما بیاموزد چه چیزی از رابطهٔ بعدی میخواهیم و ارزشهای درونی خودمان را نشان میدهد. اگرچه شاید ترجیح دهیم رشد پس از آسیب را تجربه نکنیم، مهم این است که حتی وقتی احساس میکنیم در حال فروپاشی هستیم، میتوانیم با یک ویژگی مثبت از آن جان سالم به در ببریم. سختترین لحظات زندگی میتواند موجب تغییرات مثبتی در ما شود. تجربهٔ احساسات عمیق هرگز آسان نیست، اما هر بار که میتوانیم از عدم قطعیت، فرسودگی یا پشیمانی عبور کنیم (حتی برای یک لحظه)، بیشتر به این باور میرسیم که بارها و بارها از پسِ آن بر خواهیم آمد.
چرا باید کتاب احساسات عمیق را بخوانیم؟
این اثر راهکارهایی ارائه داده که به ما کمک میکند کنترل و امید را دوباره به دست آوریم؛ بهویژه هنگامی که بهشدت به آنها نیاز داریم. کتاب حاضر هفت احساس عمیق دنیای مدرن، یعنی عدم قطعیت، مقایسه، خشم، کارزدگی، کمالگرایی، درماندگی و پشیمانی را بررسی کرده، ابزارهایی برای درک بهتر این احساسات به ما ارائه داده، توضیح داده که نباید بهدنبال یک راهحل برای همهٔ مشکلات باشیم و توصیههای مختلفی ارائه داده تا بتوانیم راهحلهای مؤثر را بیابیم و با هدف عادیسازی احساسات عمیقْ تجربیاتمان را شرح دهیم.
کتاب احساسات عمیق را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب را به دوستداران حوزهٔ موفقیت و خودیاری و افرادی که مایلند درمورد هفت احساس عمیق انسان بدانند، پیشنهاد میکنیم. این کتاب بهدلیل رویکرد عملی و بینشبخش خود درمورد مدیریت احساسات پیچیده، مورد تحسین روانشناسان، درمانگران و رهبران فکری قرار گرفته است.
این کتاب یا نویسنده چه جوایز و افتخاراتی کسب کرده است؟
کتاب «احساسات عمیق» در لیست پرفروشترینهای نیویورک تایمز قرار گرفته و توسط نشریاتی مانند فایننشال تایمز، آدام گرانت، پابلیشرز ویکلی، وال استریت ژورنال و... بهعنوان یکی از بهترین کتابهای سال یا کتابهای برتر معرفی شده است.
نظر افراد یا مجلههای مشهور درباره این کتاب چیست؟
«آدام گرنت» (نویسندهٔ پرفروش نیویورک تایمز) و «مت هیگ» (نویسندهٔ پرفروش نیویورک تایمز) این کتاب را ستوده و آن را کاری از اعماق قلب، راهنمایی هوشمندانه و همدلانه و کتابی هوشمندانه، آگاهبخش و دارای تصویرهای درخشان توصیف کردهاند.
بخشی از کتاب احساسات عمیق
«فصل پنجم: کمالگرایی
«کمالگرایی باعث نمیشود احساس کاملبودن کنیم، در عوض به ما احساس ناکارآمدی میدهد.»
لیز: بیشتر عمرم فکر میکردم باید بینقص باشم تا دوستم داشته باشن.
چند ماه بعد از قرار ملاقات با ماکسیم (که الآن همسرمه) دچار مسمومیت غذایی وحشتناکی شدم. وقتی باهاش تماس گرفتم تا برنامهٔ شاممون رو لغو کنم، گفت که میتونه با سوپ مرغ و نوشابهٔ زنجبیلی بیاد؟ تحتتأثیر قرار گرفتم و پیشنهادش رو قبول کردم. اما همون لحظه که تماس رو قطع کردم، وحشت تمام وجودم رو فراگرفت. از فرط ناخوشاحوالی یادم رفته بود که آپارتمانم بههمریختهس.
از روی تخت بلند شدم و دیوانهوار شروع کردم به تمیزکردن خونه. لباسها رو از روی زمین برداشتم، چند لیوان نیمهخالی رو از روی میز عسلی برداشتم و کوسنهای روی مبل رو مرتب کردم. بعد با سرعت به سرویس بهداشتی رفتم و بالا آوردم.
الآن که به گذشته فکر میکنم، باورم نمیشه.
اون موقع فکر نمیکردم این انگیزهٔ وسواسیم برای کاملبودن یه مشکلی داره. راه شایستهٔ محبت یه نفر بودن برام همین بود.
نسخهای گلچینشده از من، که هیچوقت موی زائد نداشت و بالشها رو به اینور و اونور نمینداخت همونی بود که ماکسیم داشت عاشقش میشد. اون خیلی بهتر از منِ واقعی بود.
اما وقتی چند ماه بعد ماکسیم ازم خواست که توی یه خونه زندگی کنیم، این ظاهرسازیم در خطر جدیِ ازهمپاشیدگی قرار گرفت. اگه تمام وقتمون رو با هم میگذروندیم، ماکسیم سریع وجه بههمریخته و احساساتیم رو که کلی برای پنهانکردنش تلاش کرده بودم کشف میکرد.»
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
حجم
۱٫۰ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
نظرات کاربران
این کتاب یه جورایی مثل یه گفتوگوی صمیمیه که دست آدمو میگیره و میبره توی دنیای پیچیده احساسات. نویسندهها با زبانی ساده ولی عمیق، نشون میدن که احساساتی بودن نهتنها نقطهضعف نیست، بلکه یه قدرت واقعیه. این کتاب به آدم یاد