کتاب مغازه خودکشی ژان تولی + دانلود نمونه رایگان

تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

تصویر جلد کتاب مغازه خودکشی

کتاب مغازه خودکشی

معرفی کتاب مغازه خودکشی

کتاب مغازه خودکشی با عنوان اصلی Le magasin des suicides : roman و عنوان انگلیسی The Suicide Shop، نوشتهٔ «ژان تولی» و ترجمهٔ «پورشا اولاد دیلمقانیان» است و توسط انتشارات باران خرد منتشر شده است. این کتاب یک رمان طنز سیاه و پادآرمان‌شهری است که با نگاهی متفاوت به موضوع مرگ، افسردگی و امید می‌پردازد. داستان حول خانواده‌ای می‌چرخد که مغازه‌ای برای فروش ابزار خودکشی دارند. ورود یک کودک شاد به این خانواده، نظم و فضای تیرهٔ آن‌ها را به چالش می‌کشد. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب مغازه خودکشی اثر ژان تولی

کتاب «مغازهٔ خودکشی» یک رمان معاصر است که در فضایی پادآرمان‌شهری و تلخ با طنزی گزنده و سیاه، به موضوعاتی چون ناامیدی، مرگ و معنای زندگی می‌پردازد. این کتاب در دوره‌ای نوشته شده که دغدغه‌های اجتماعی و فردی دربارهٔ افسردگی و بحران‌های وجودی پررنگ‌تر شده‌اند. «ژان تولی» با خلق خانوادهٔ «تواچ» و مغازه‌ای که ابزارهای متنوع خودکشی می‌فروشد، جامعه‌ای را تصویر می‌کند که مرگ و ناامیدی در آن عادی شده است. ورود «آلن»، کودک شاد و خوش‌بین خانواده، همه‌چیز را به هم می‌ریزد و تضاد میان امید و یأس را به‌شکلی طنزآمیز و گاه تلخ به تصویر می‌کشد. روایت کتاب با ارجاعات فراوان به فرهنگ عامه، تاریخ و شخصیت‌های مشهور همراه است و فضای داستانی آن، همزمان که تلخ و گزنده است، لحظاتی از شوخ‌طبعی و بازیگوشی را در خود دارد. این اثر با نگاهی انتقادی به جامعهٔ مدرن و بحران‌های روانی، تصویری اغراق‌آمیز اما قابل تأمل از وضعیت انسان معاصر ارائه می‌دهد.

خلاصه داستان مغازه خودکشی

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند!

داستان «مغازهٔ خودکشی» در شهری خیالی و افسرده آغاز می‌شود؛ جایی که خانوادهٔ «تواچ» نسل‌ها است مغازه‌ای برای فروش ابزار و مواد خودکشی دارند. والدین با وسواس و دقت محصولات متنوعی از طناب دار تا سموم کمیاب را به مشتریان ناامید عرضه می‌کنند و حتی برای هر روش، راهنمایی‌های تخصصی دارند. فرزندان خانواده، هرکدام با مشکلات و غم‌های شخصی خود دست‌وپنجه نرم می‌کنند و فضای خانه و مغازه همواره سنگین و غم‌زده است. با تولد «آلن»، فرزند کوچک و شاد خانواده، همه‌چیز تغییر می‌کند. آلن برخلاف دیگر اعضا سرشار از امید و شادی است و با رفتارهای مثبت‌اندیشانه‌اش، فضای تیرهٔ خانواده را به چالش می‌کشد. او با کارهایش، از خراب‌کردن ابزارهای خودکشی تا تغییردادن مواد سمی به موادی بی‌خطر، کم‌کم مشتریان را از مرگ دور می‌کند و حتی اعضای خانواده را به بازنگری در نگاهشان به زندگی و مرگ وامی‌دارد. این رمان به قلم «ژان تولی» ماجراهای طنزآمیز و گاه تلخ، روابط خانوادگی، عشق، حسادت و بحران هویت را به تصویر می‌کشد و در نهایت، امید و زندگی بر فضای مرگبار مغازه سایه می‌اندازد.

چرا باید کتاب مغازه خودکشی را خواند؟

این کتاب با روایتی متفاوت و طنز سیاه به‌سراغ موضوعاتی می‌رود که معمولاً با جدیت و تلخی درباره‌شان صحبت می‌شود؛ یعنی مرگ، افسردگی و بحران‌های وجودی. کتاب «مغازهٔ خودکشی» با خلق فضایی اغراق‌آمیز و شخصیت‌هایی به‌یادماندنی، فرصتی فراهم می‌کند تا خواننده با فاصله‌ای انتقادی و گاه خنده‌دار به مسائل جدی زندگی نگاه کند. تضاد میان امید و ناامیدی، نقش خانواده و جامعه در شکل‌گیری نگرش به زندگی و تأثیر یک فرد مثبت‌اندیش بر جمع، ازجمله نکاتی است که این رمان به آن‌ها می‌پردازد. خواندن این کتاب می‌تواند ذهن را به پرسش دربارهٔ معنای زندگی و ارزش امید و شادی در تاریک‌ترین شرایط وادارد.

خواندن کتاب مغازه خودکشی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این رمان برای علاقه‌مندان به طنز سیاه، ادبیات پادآرمان‌شهری و داستان‌هایی با مضامین فلسفی و اجتماعی مناسب است؛ همچنین کسانی که دغدغه‌هایی دربارهٔ افسردگی، بحران هویت یا معنای زندگی دارند، می‌توانند با خواندن این کتاب به زاویه‌ای تازه و متفاوت نسبت به این مسائل برسند. برای نوجوانان و بزرگسالانی که به‌دنبال داستانی غیرمتعارف و چالش‌برانگیز هستند، «مغازهٔ خودکشی» انتخابی قابل توجه است.

درباره ژان تولی

«ژان تولی» (Jean Teulé) نویسنده، فیلم‌نامه‌نویس و کاریکاتوریست فرانسوی در ۲۶ فوریهٔ ۱۹۵۳ متولد شد. او چهره‌ای چندوجهی در عرصهٔ هنر است و فعالیت‌هایی در زمینهٔ تصویرسازی، نویسندگی، فیلم‌سازی و نگارش زندگی‌نامه دارد. با نگارش چندین اثر موفق و پرفروش، جایگاه قابل توجهی در ادبیات معاصر فرانسه یافته و برخی آثارش جوایز ادبی دریافت کرده‌اند. نخستین رمانی که از او به زبان فارسی ترجمه شد، «مغازهٔ خودکشی» است؛ اثری با فضایی طنزآمیز و تاریک که در سال ۲۰۰۷ منتشر شد و به‌دلیل نگاه متفاوتش به موضوع مرگ و امید، توجه بسیاری را برانگیخت. داستان این رمان در فروشگاهی می‌گذرد که ابزار خودکشی می‌فروشد و در عین تلخی، نگاهی انتقادی و طنزآمیز به زندگی دارد. این اثر در سال ۲۰۱۲ دست‌مایهٔ ساخت انیمیشنی سینمایی به همین نام قرار گرفت. رمان دیگری از تولی با عنوان «آدم‌خواران» نیز به پارسی ترجمه و در ایران منتشر شده است.

این کتاب یا نویسنده چه جوایز و افتخاراتی کسب کرده است؟

کتاب «مغازهٔ خودکشی» در سال ۲۰۰۸ برندهٔ Prix Maison de la Presse شده است؛ جایزه‌ای معتبر که توسط کتابفروشان فرانسوی اهدا می‌شود؛ همچنین این رمان یکی از کتاب‌هایی است که جایگاه ادبی نویسنده را تثبیت کرده و زمینه‌ساز اقتباس‌های سینمایی، تئاتری و ترجمه به چندین زبان شده است.

چه نسخه‌های دیگری از این کتاب در ایران منتشر شده است؟

کتاب «مغازهٔ خودکشی» به‌وسیلهٔ نشرهای گوناگونی منتشر شده است؛ به‌عنوان نمونه می‌توان به فهرست زیر اشاره کرد:

- ترجمهٔ بهاره مظاهری، کارگاه فیلم و گرافیک سپاس‏‫، ۱۴۰۲،

- ترجمهٔ زهرا بختیاری، نشر آستان مهر، ‏‫۱۴۰۱،

- ترجمهٔ فاطمه طالبی، انتشارات پرثوآ‏‫، ۱۴۰۰،

- ترجمهٔ نازنین جباریان صابر، نشر شانی، ۱۳۹۹.

بخشی از کتاب مغازه خودکشی

«مریلین، دختر خانم و آقای تواچ؛ شال بزرگ را با دو دستش گرفته بود و درحالی‌که دست‌هایش را از هم باز کرده بود، دور اتاق می‌چرخید و گویی داشت پرواز می‌کرد. ابریشم وقتی با شانه‌هایش تماس پیدا می‌کرد، لرزهٔ خفیفی روی اندامش می‌انداخت که تا پشتش ادامه می‌یافت. او به‌آرامی شال را از روی پشتش به سمت پایین حرکت می‌داد، لحظاتی آن را از لای پاهایش می‌گرفت و با دستش آن را به هوا پرتاب می‌کرد. شال مستطیل‌شکلِ بزرگ درست مانند یک رقصندهٔ حرفه‌ای در هوا می‌چرخید و به رقص درمی‌آمد، ابتدا در هوا شناور می‌شد و سپس مانند چتر نجات روی صورت مریلین می‌افتاد که به سمت بالا نگاه می‌کرد. او چشمانش را بست و به‌آرامی نفس کشید، دوباره شال سفید را در هوا به پرواز درآورد. مریلین گوشهٔ شال را گرفت و آن را دور کمر و باسن خود پیچید، همانند دستی که او را در آغوش گرفته باشد. آآآآآه ... صدای نرم و لطیف خش‌خش ابریشم شال که از دور ران‌ها به سمت موهایش بالا می‌آمد، چقدر دلپذیر بود. آآآآه ... مریلین که همیشه شانه‌هایش آویزان بود و وقتی می‌ایستاد قوز می‌کرد، این بار صاف و مستقیم ایستاده بود. آآآآآه ... چقدر دلپذیر بود. این بار وقتی شال از روی صورتش فرو می‌افتاد، در بازتاب تصویر خودش در آینه، نیروی شگفت‌انگیزی را کشف کرده بود. وقتی شال داشت از دور ساق پاهایش به زمین می‌افتاد، آن را گرفت و به سمت جلو خم شد. در همین حالت، پشت صاف و همچنین کمرش را مشاهده کرد ... در این دو ناحیه چربی‌های بدنش خیلی کمتر به نظر می‌رسیدند. شال ابریشمی باز هم حرکت کرد تا بفهمد که اندامش با حرکاتش صد درصد هماهنگی دارند و می‌تواند آن را به تصویر بکشد. او بی‌تردید زیباترین دختر در کل آن ناحیه بود! هیچ‌کدام از دخترهای شهر مذاهب فراموش‌شده به‌اندازهٔ او زیبا و جذاب نبودند. هدیهٔ برادر کوچکش مانند یک رؤیا بود ... با این شال او همچنان به رقص هیپنوتیزم‌کننده‌اش روی پوست لرزانش ادامه می‌داد. پلک‌های مریلین باحالتی که تا آن روز ندیده بود، روی هم می‌افتادند. دیگر چه چیزی مانده بود تا او آن را کشف کند؟ آیا حالا دیگر یک مریلین مونرو واقعی شده بود؟ او لب‌هایش را از هم باز کرد، مقداری بزاق بی‌رنگ کُشنده روی زبانش خودنمایی می‌کرد.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۳۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۵۹ صفحه

حجم

۱۳۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۵۹ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان