دانلود و خرید کتاب صوتی هم نوایی در پاییز
معرفی کتاب صوتی هم نوایی در پاییز
کتاب صوتی هم نوایی در پاییز نوشتهٔ باربارا پیم و ترجمهٔ مزدک بلوری است. میلاد فتوحی گویندگی این رمان صوتی را انجام داده و رادیو گوشه آن را منتشر کرده است. این کتاب داستانی دیگر از نویسندهٔ کتاب «زنان فوق العاده» است.
درباره کتاب صوتی هم نوایی در پاییز
رمان هم نوایی در پاییز ابتدا با عنوان «کوارتت در پاییز» ترجمه شد که عنوانی دقیقتر برای کتاب بود. واژهٔ «کوارتت» به معنی «گروه چهارنفری» است و در عنوان به چهار شخصیت اصلی کتاب اشاره دارد؛ دو مرد و دو زنی که داستانشان در شصتوچندسالگی، یا به عبارتی در فصل پاییز زندگیشان، روایت میشود. درعینحال، این واژه در دنیای موسیقی به معنی «گروه چهارنفرهٔ نوازندگان» است که عنوان کتاب نیز اشارهای به این معنی دارد، زیرا آدمهای داستان، گو اینکه فقط در ادارهای همکار هستند و دوست همدیگر محسوب نمیشوند، درپایان دور هم جمع میشوند و نوعی رابطهٔ دوستی و همصدایی و همنوایی بین آنها شکل میگیرد.
همنوایی در پاییز در بین رمانهایی که باربارا پیم در طول زندگی خود منتشر کرد، رمان ماقبلِ آخر اوست. این رمان در سال ۱۹۷۷ منتشر شد؛ سه سال پیش از مرگ نویسنده. گفته شده است که این رمان از بسیاری جهات زندگی خود نویسنده را بازتاب میداد و نقطهٔ اوج حرفهٔ ادبی نویسندگی او بود. او در این رمان زندگی دخترهای میانسال، کشیشها و مقامات دونپایهای را توصیف کرده که در گذشته از تبار خانوادههای محترم و اصیل محسوب میشدند. این افراد همیشه در حاشیهٔ اتفاقهایی هستند که در جایی دیگر رخ میدهد؛ آنها اساساً تماشاگرانی هستند که از زندگی پربارتر دیگران آگاهاند، اما به این حقیقت نیز واقفاند که خودشان هرگز جایی در آن دنیای پرجنبوجوشتر و پرشورتر نخواهند داشت. عشق به آنها تعلق ندارد؛ حسرت و آرزو آری، اما عشق نه. بسیاری بر این عقیدهاند که «همنوایی در پاییز» بهیادماندنیترین و غمانگیزترین رمان باربارا پیم است. مضامین این رمان، پیرشدن و تنهایی و انزوایی است که با بالارفتن سن ممکن است به سراغ آدم بیاید.
شنیدن کتاب صوتی هم نوایی در پاییز را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب صوتی را به دوستداران رمانهایی با حال و هوای فضاهای اشرافی و نقد اینگونه محیطها و همچنین با موضوع زنان پیشنهاد میکنیم.
درباره باربارا پیم
باربارا پیم (۱۹۱۳ - ۱۹۸۰) یک رماننویس بریتانیایی بود که بیشتر به خاطر مجموعهای از رمانهای طنز خود دربارهٔ جامعهٔ طبقهٔ متوسط انگلیسی شناخته میشود. پیم که از کالج سنت هیلدا در آکسفورد فارغالتحصیل شد، اولین رمان خود را با نام یک غزال رام در سال ۱۹۵۰ منتشر کرد و به دنبال آن پنج کتاب دیگر منتشر شد. علیرغم این موفقیت اولیه و محبوبیت مداوم، پیم از سال ۱۹۶۳ تا ۱۹۷۷ منتشر نشد. آثار او پس از مقالهٔ معروفی در ضمیمهٔ ادبی تایمز که در آن دو نام برجستهٔ لرد دیوید سیسیل و فیلیپ لارکین آمده بود و پیم را به عنوان قدرنادیدهترین نویسندهٔ کتاب نامزد کرده بودند، دوباره کشف شد.
بخشی از کتاب صوتی هم نوایی در پاییز
«آن روز هر چهار نفرشان به کتابخانه رفتند، هرچند در زمانهای متفاوت. آقای کتابدار کتابخانه، اگر اصلا متوجه حضورشان شده بود، به چشمش آدمهایی آمده بودند که بهنحوی قرابتی باهم دارند. آنها هم هرکدام بهنوبت متوجه کتابدار شده بودند، که موهای طلاییرنگش تا شانههایش میرسید. اظهارنظرهای تحقیرآمیزشان دربارهٔ بلندی، پرپشتی و درکل برازنده نبودن موهایشبا توجه به شغل و شرایط کاریاشبدون تردید نشاندهندهٔ کمبودها و نواقصی در موهای خودشان بود. ادوین موهای تُنُکش را، که کمکم خاکستری و در بالای سرش طاس شده بود، مدلی شبیه مدل مصری زده بودآرایشگرش گفته بود: «حتی آقایون مسنتر از شما هم این روزها موهاشون رو بلندتر میذارن» مدل بیدردسری بود که ادوین برای مردی شصتویکیدوساله برازنده میدید. از طرفی، نورمن همیشه موهای «بدقلقی» داشت، زبر و سیخسیخی و حالا سربیرنگ، که وقتی جوانتر بود صاف روی فرق سرش نمیخوابید. حالا دیگر مجبور نبود فرق باز کند و یکجور مدل موی قرونوسطایی داشت که انگار کاسهٔ پودینگی روی سرش گذاشته و دورش را زده بودند، چیزی تقریباً شبیه مدل موی کوتاه آمریکایی در دهههای چهل و پنجاه. دو زن این گروه، لتی و مارسیا، موهایشان تاجاییکه در دههٔ هزار و نهصد و هفتاد میشد تصور کرد باهم فرق داشت، دورهای که بیشتر زنهای شصتهفتادساله مرتب از آرایشگر وقت میگرفتند تا موهای کوتاه سفید، خاکستری یا موهای مجعد رنگشدهٔ قرمزشان را مرتب کنند. لتی موهای قهوهای روشن رنگباختهای داشت که کمی زیادی بلند و از نظر جنس مثل موهای ادوین نرم و تُنُک بود. مردم گاهیاگرچه حالا دیگر کمترمیگفتند چقدر خوششانس بوده که موهایش خاکستری نشده، اما لتی میدانست که لابهلای موهای قهوهایاش تعدادی تار موی سفید دارد و میدانست که بیشتر آدمها اگر جای او بودند موهایشان را رنگ میکردند و جلوهای به آن میدادند. مارسیا موهای کوتاه، خشک و بیروحش را همیشه بدون استثنا به رنگ قهوهای تیرهٔ تندی درمیآورد که داخل شیشهای در قفسهٔ حمام نگه میداشت، رنگی که از حدود سی سال پیش وقتی متوجه اولین تارهای موی سفیدش شد از آن استفاده کرده بود. حالا هم، اگر روشهای بیدردسرتر و زیبندهتری برای رنگکردن مو وجود داشت، مارسیا از آنها بیاطلاع بود.»
زمان
۸ ساعت و ۹ دقیقه
حجم
۱ گیگابایت, ۹۵٫۴ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۸ ساعت و ۹ دقیقه
حجم
۱ گیگابایت, ۹۵٫۴ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد