کتاب تمنا
معرفی کتاب تمنا
رضا مصطفوی در کتاب تمنا، درباره یک موضوع اساسی حوزه مهدویت سخن گفته است؛ آیندهشناسی جامعهی منتظر جهانی.
درباره کتاب تمنا (آیندهشناسی جامعهی منتظر جهانی)
در این کتاب، مصطفوی به موضوع مهمی در زمینه مهدویت اشاره کرده و آن نوع برخورد ما با حضرت حجت (ع) و میزان آمادگی برای ظهور است. این که آیا پس از ظهور ایشان آنان که داعیه انتظار و یاری امام را دارند بر مسیر خود باقی خواهند ماند؟ آیا امکان دارد آنانی را که امروز در زمره دشمنان حضرت میشناسیم با ظهور ایشان به جرگه یاران او بپیوندد؟ آیا امکان دارد کسانی که ما فکر میکنیم در مسیر ظهور گام برمیداند، هنگام ظهور حضرت از روی حسادت و کینه از راهش روی برگردانند و او را منکر شوند؟ راستی، در جهانی که به نام دین، جنایت میکنند و به کام شیطان حکم میرانند، و با ادعای زمینهسازی ظهور، میدرند و خون میریزند، امام موعود (عج) با چه روش و ابزاری خواهد آمد و دنیا را دگرگون خواهد داد؟ آیا این دنیای بیگانه با دین، تشنه یا خواهان چنین زمامداری هست؟
جامعهٔ جهانی پرتجربهٔ امروز، منتظر است؛ منتظر نظامی نو، بیکموکاست، آرامشآفرین، زندگیساز. این جامعه، دنیایی را تمنّا میکند که بزرگان و معصومان (ع) برای ما ترسیم کردهاند.
برای رسیدن به حقایق عالم، باید تن به سفر داد. این کتاب، سفری است از دل تاریخ تا آیندهای که تمام پیروان ادیان الهی، تمنّایش میکنند.
خواندن کتاب تمنا (آیندهشناسی جامعهی منتظر جهانی) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به موضوع مهدویت و انتظار مخاطبان اصلی این کتاباند.
بخشی از کتاب تمنا (آیندهشناسی جامعهی منتظر جهانی)
بسیاری از ما گمان میکنیم امام عصر (عج) امامی است اسبسوار و شمشیر بهدست و خونریز. این برداشتی نیست که یکشبه پدید آمده باشد. پندار کودکیهای ما این بود که امام است و شمشیر و خونی که از مسلمان و نامسلمان خواهد ریخت. انگارهٔ وحشتناکی که آرزوی دورتر افتادن ظهور را در دلهای کودکانمان تا اندازهای پروراند!
این انگارههای نادرست از نمادها و شخصیتهای دین، ریشهای دورتر دارد. تا آنجا که دربارهٔ دین گفتهاند دین با وجود ادعای سعادت و صلح و محبت برای بشر، مایهٔ درگیری بین انسانها است. شاهدش آنکه، این درگیریها از جدال زبانی تا جنگ مسلحانه، در مناطق مدعی دیانت، ظهور و بروز بیشتری دارد.
صاحبان این اندیشه و نظر، گویا فراموش کردهاند در دو جنگ جهانی اول و دوم که میلیونها کشته به جا گذاشت و دهها کشور را درگیر و صدها شهر را ویران کرد، هیچ پیوند پنهان یا آشکاری با هیچکدام از ادیان الهی نمیتوان یافت! نابودی هیروشیما و ناکازاکی، جنگ نبود، سلاخی بنیبشر بود. بمب اتم، سلاح جنگ که نه، ماشین کشتار جمعی بود! ویرانی این شهرها، به دست کسانی رخ داد که کمترین پیوندی با تورات و انجیل و قرآن نداشتند. این فاجعهها برآیند حاکمیت جانیزادگانی بود که بنا بر ناسازواریهای دنیایی و تقسیم زمین بین خودشان، درگیر شده و یقهٔ همدیگر را میدریدند. ترومن، استالین، هیتلر، چرچیل، هیچکدام نه دین داشتند و نه ادعا و انگیزهٔ نبرد دینی. بنابراین، برقراری پیوند بین دین و جنگ، اتهامی ناجوانمردانه و نادرست است. خداباوران و دینداران، بودنِ درگیری و جنگ را نه انکار میکنند و نه از آن میگریزند، اما آتشبیار معرکههای بشری هم نیستند.
عیسی (ع) که پیامبر رأفت و رحمت بود، با شناختی که از خویِ دنیا و سرشت بشر داشت، میدانست که پیام راستین او مایهٔ سرکشی و بهانهٔ آشوب خواهد شد و این پیام، در برابر شمشیر، جز با شمشیر تاب ایستادن و بختِ ماندن ندارد. او بهرغم دروغهای درشت کسانی که آیین او را تحریف کردند، در همین انجیلهای در دست، بهروشنی اعلام میکند:
گمان مبرید که آمدهام تا صلح به زمین بیاورم، بلکه تا شمشیر بیاورم؛ ...دشمنان شخص، اهل خانهٔ خودش خواهند شد.
حجم
۱۹۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه
حجم
۱۹۱٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۰۸ صفحه