دانلود و خرید کتاب آوای درد علی‌بن‌موسی ابن طاووس ترجمه رضا قلی‌خان شقاقی سرابی
تصویر جلد کتاب آوای درد

کتاب آوای درد

معرفی کتاب آوای درد

آوای درد با ترجمه رضا قلی‌خان شقاقی سرابی، قدیمی‌ترین ترجمه‌ی فارسی به دست آمده از اللهوف علی قتلی الطفوف؛ مقتل امام حسین (ع) به روایت سیدبن طاووس است.

 درباره کتاب لهوف (آوای درد)

دست‌یابی به مقتلی جامع و صحیح‌السند و معتبر برای جامعهٔ شیعهٔ ایران، دغدغه‌ای به‌جا بوده است و گویا تا پیش از این کتابی که اکنون در دست است، اللهوف سید بن‌طاوس به طور کامل، به فارسی ترجمه نشده بوده است. آن‌چه مسلم است این‌که این کتاب را قدیمی‌ترین و شاید نخستین ترجمهٔ فارسی از لهوف دانسته‌اند.

کتاب لهوف که با نام اللُّهوف عَلی قَتَلی الطّفوف هم شناخته می‌شود، یکی از مورد اعتمادترین کتاب‌های مقتل در میان تمام آثار و مقاتل موجود است. از آنجایی که کتاب لهوف برای مسافرت‌ها و هنگام زیارت نوشته شده است، بسیار مختصر است. به همین خاطر، سلسله اسناد روایات حذف شده و تنها آخرین راوی یا کتاب مرجعی که روایت از آن نقل شده آمده‌است.

کتاب لهوف در چند بخش تهیه و تنظیم شده است. مقدمه‌ی لهوف شامل مطالبی در عظمت واقعه عاشورا و مقام حسین بن علی و ارزش گریه و عزاداری بر او و انگیزه نگارش کتاب است. مسلک اول: پیرامون مسائل قبل از شروع واقعه عاشورا است، مسلک اول از ولادت حسین تا وقایع روز عاشورا را شامل می‌شود. مسلک دوم: شامل وقایع روز عاشورا تا کشته شدن امام حسین (ع) است. مسلک سوم: شامل وقایع بعد از کشته شدن حسین (ع)  است که از فرستادن سر کشته شدگان به کوفه شروع شده و اسارت خاندان حسین (ع) را بیان کرده و با مراجعت اسرا به مدینه به اتمام می‌رسد. پس از آن نیز حالات سجاد را در گریه بر پدرش بیان نموده‌است.

رضاقلی‌خان شقاقی تبریزی سرابی، شاعر و تاریخ‌نویس دورهٔ قاجار و از منشیان ناصرالدین شاه است. لهوف در سال ۱۲۳۹ شمسی، به خط نستعلیق نگاشته شده و سالیان بعد، در سال ۱۲۶۹ شمسی، پسر رضاقلی، مهدی ممتحن‌الدوله برای ادای حقوق و خیرات پدر آن را به صورت سنگی در تبریز منتشر کرده است.

در مقدمهٔ این کتاب، از فضل و دانش نویسنده، سخن به میان آمده و او را در ریاضی و جبر و هندسه و اخترشناسی سرآمد زمان خویش دانسته است. تسلط بر زبان فرانسه و انگلیسی از دیگر مفاخر نویسنده ذکر شده است. «بیان شیرین» و «لسان نمکین» از جمله صفت‌هایی است که نخستین ناشر کتاب، به نویسنده نسبت داده است و این کتاب را شاهدی گویا بر آن دانسته است.

خواندن کتاب آوای درد را به چه کسانی پیشسنهاد می‌کنیم

این اثر کسانی که به دنبال مقتل‌خوانی صحیح و  معتبر از واقعه عاشورا و مقام حسین بن علی (ع) هستند، بهترین منبع است.

بخشی از کتاب آوای درد

راویان، قصّهٔ جناب سیدالشّهدا (ع) را با ولید بن‌عقبه و مروان این‌گونه تحریر و بیان نموده‌اند که: امام فردای آن روز، نصف شعبان المعظّم سال شصتم هجری، متوجه جانب مکّهٔ معظّمه گردید و بقیهٔ ماه شعبان را با ماه رمضان و شوال و ذیقعده در بیت‌الله الحرام به عبادت حضرت ربّ العزّه قیام و اقدام نمود.

راوی گوید: در این اوقات عبدالله بن‌عباس با عبدالله زبیر به خدمت آن حضرت آمده، آن حضرت را به امساک و خودداری تکلیف کردند.

آن‌جناب در جواب ایشان فرمودند: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) قَدْ أَمَرَنِی بِأَمْرٍ وَ أَنَا مَاضٍ فِیهِ.18

پس ابن‌عبّاس از خدمت آن حضرت برگشت و پیوسته می‌گفت: «وا حسیناه». بعد از آن عبدالله عمر به خدمت آن سرور بیامده، آن برگزیدهٔ ایزد ذوالجلال را به صلح اهل ضلال تکلیف نمود و از جنگ و قتال ایشان تحذیر کرد.

حضرت فرمود: یَا أَبَا عَبْدِ الرَّحْمَنِ أَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ مِنْ هَوَانِ الدُّنْیَا عَلَی اللَّهِ أَنَّ رَأْسَ یَحْیَی بْنِ زَکَرِیَّا أُهْدِیَ إِلَی بَغِیٍّ مِنْ بَغَایَا بَنِی إِسْرَائِیلَ أَ مَا تَعْلَمُ أَنَّ بَنِی إِسْرَائِیلَ کَانُوا یَقْتُلُونَ مَا بَیْنَ طُلُوعِ الْفَجْرِ إِلَی طُلُوعِ الشَّمْسِ سَبْعِینَ نَبِیّاً ثُمَّ یَجْلِسُونَ فِی أَسْوَاقِهِمْ یَبِیعُونَ وَ یَشْتَرُونَ کَأَنْ لَمْ یَصْنَعُوا شَیْئاً فَلَمْ یُعَجِّلِ اللَّهُ عَلَیْهِمْ بَلْ أَمْهَلَهُمْ وَ أَخَذَهُمْ بَعْدَ ذَلِکَ أَخْذَ عَزِیزٍ ذِی انْتِقَامٍ اتَّقِ اللَّهَ یَا أَبَا عَبْدِ الرَّحْمَنِ وَ لَا تَدَعَنَّ نُصْرَتِی.


کتاب باز
۱۴۰۰/۰۵/۲۵

بهترین مقتل کربلا که هر شیعه ایی باید حداقل یه بار بخونه

Mhb_bahmani
۱۴۰۰/۰۶/۱۵

روضه نمی خواهد تنی که سر ندارد.... قربان آن آقا که انگشتر ندارد..💔

شهرزاد بانو😇
۱۴۰۰/۰۵/۲۸

سپاس از طاقچه بابت رایگان کردنش

چَفیهٔ خاکی
۱۴۰۰/۰۵/۳۱

تا الان تقریباً ¼ کتاب رو مطالعه کردم... مصیبت کربلا رو هر هر آزاد مردی باید بخونه .

مروارید ابراهیمیان
۱۴۰۰/۰۶/۰۱

کتاب خوبی بود ،یه کم لغات سخت داشت که گاهی ترجمه ‌ش، پاورقی شده بود. حس مترجم ش رو دوست داشتم از بیان سلام ها و نفرین هاش میشد ارادت ش رو به امام حسین علیه السلام حس کرد.

سجاد رحیمی مدیسه
۱۴۰۰/۰۵/۲۹

متن کتاب خلاصه هست و بسیاری جاها عربی نوشته و به نظر بنده، روان نیست.

🤓🌼My dreame is my life🌼🤓
۱۴۰۰/۰۵/۳۰

متن حدودا سنگین این کتاب باعث میشه خواننده از خوندش زده بشه و بازم ممنون ک رایگان کردید:) 💜

taha 83a
۱۴۰۰/۱۲/۲۳

خیلی آموزنده و جذاب بود اما متن نوشتاری کمی سنگین بود ولی در کل کتاب خوبی هست برای مطالعه

حسین محمدی
۱۴۰۰/۰۶/۳۰

بهترین وجامعترین وقدیمی ترین ومستندترین مقتل همین اثرسیدبن طاووس میباشد که خواندنش برای هرشیعه ای لازم است تاازتحریفهای عاشورامصون بماند

کاربر ۲۴۱۳۵۹۴
۱۴۰۰/۰۵/۳۰

خوب بودخیلی ازدروغهایی که درموردکربلا میگن تواینجامشخص میشه

عبّاس بن‌علی گفت: تَبَّتْ یَدَاکَ وَ لُعِنَ مَا جِئْتَ بِهِ مِنْ أَمَانِکَ یَا عَدُوَّ اللَّه؛ لعنت ایزد منّان بر تو و امان تو باد ای دشمن خدا! به ما امر می‌کنی که برادر و مولای خود حسین بن‌فاطمه، طاهر بن‌طاهر را ترک کنیم و به زیر اطاعت خبیث بن‌خبیث داخل شویم؟
721
جبرئیل به من خبر داد از زمینی که در کنار فرات واقع است و اسم آن کربلاست. فرزند من حسین بن‌فاطمه را در آن زمین شهید می‌کنند. پرسید: که او را شهید می‌کند؟ فرمود: مردی که اسم او یزید است.
شهرزاد بانو😇
سوگند به خدا، نه نام ما را می‌توانی محو کنی و نه نور وحی ما را خاموش سازی و به غایت ما نخواهی رسید و ننگ این ستم را از خود نتوانی زدود، رأی تو سست است، و شمارهٔ ایام دولت تو اندک است و جمعیت تو پراکنده شود، آن روز منادی فریاد می‌زند: «آگاه باشید لعنت خدا بر گروه ستمکاران باد.»
زهرا یارمحمد
(فریاد یا محمّدا! درود فرشتگان آسمان بر تو، این حسین توست که در خون غوطه‌ور است، اعضایش پاره‌پاره، و دخترانت اسیر شده‌اند. شکایتم را به خدا و محمّد مصطفی (ص) و علی مرتضی و فاطمهٔ زهرا و حمزه سید شهدا (س) می‌برم، فریاد یا محمّدا! این حسین است که به خاک افتاده، و باد شمال خاک بیابان را بر بدنش می‌پاشد، به دست ناپاک‌زادگان کشته شده است، آه! چه اندوه جانکاه، و چه مصیبت جانسوزی، امروز مرگ جدّم رسول خدا (ص) را احساس می‌کنم، ای یاران محمّد! اینها ذریه و فرزندان پیامبر برگزیدهٔ خدا هستند، که به اسارت می‌روند.
زهرا یارمحمد
حضرت فرمود: جبرئیل به من خبر داد از زمینی که در کنار فرات واقع است و اسم آن کربلاست. فرزند من حسین بن‌فاطمه را در آن زمین شهید می‌کنند. پرسید: که او را شهید می‌کند؟ فرمود: مردی که اسم او یزید است.
شهرزاد بانو😇
از بهر حسین ببخش یا رب ما را چونان‌که بیافریدی از بهر حسین
مروارید ابراهیمیان
شد کشته حسین و زِ گنه پاک شد آدم در حق پدر این پسر آخر پدری کرد
littel dark age(محمد)
لاجرم اهل کوفه به احوال اهل‌بیت (س) نوحه و گریه و زاری می‌کردند. علی بن‌الحسین (ع) به ایشان فرمود: أتَنُوحُونَ وَ تَبْکُونَ مِنْ أَجْلِنَا فَمَنْ ذَا الَّذِی قَتَلَنَا.
زهرا یارمحمد
(هیهات و هرگز! ای فریبکاران دغل‌باز که به خواسته‌های دل نخواهید رسید، آیا می‌خواهید همان‌گونه مرا یاری کنید که پدرم را یاری کردید؟ هرگز چنین نخواهد شد. سوگند به پروردگار شترانی که حاجیان را به منی و عرفات می‌برند، هنوز زخم‌ها التیام نیافته است پدرم همراه یارانش دیروز کشته شده‌اند، و هنوز داغ رسول خدا (ص) فراموش نشده است و داغ‌های پدر و فرزندان پدر و جدّم، موی رخسارم را سفید کرده و تلخی آن در بین حلقوم و حنجره‌ام به‌جاست، و اندوه آن در سینه‌ام باقی مانده است
زهرا یارمحمد
یا علی یا علی فدای تو من ای به هر جای خاک پای تو من به ولای تو است فخر و شرف ای فدای تو و ولای تو من.
سپیده دم اندیشه
راوی گوید: در همین روز، یزید لعین به جناب امام زین‌العابدین (ع) وعده کرد که سه مسئول او را قبول کند. بعد از آن امر کرد که اهل‌بیت طاهرین را در جایی سکنی دهند که از سرما و گرما محفوظ نباشند. پس اهل بیت عصمت در آنجا رحل اقامت انداختند؛ چنانچه پوست صورت ایشان از سورت سرما و شدّت گرما برکنده شد و در همهٔ آن مدّت که در شام متوقّف بودند، جملگی مهموم و مغموم و با حالت گریه و زاری روزگاری را به‌سر بردند. و بر امام حسین (ع) نوحه می‌کردند.
مروارید ابراهیمیان
جناب امام حسین (ع) از استماع این سخن برآشفته، پس فرمودند: وای بر تو ای ابن‌زرقا! به گردن زدن من حکم می‌کنی! والله که دروغ می‌گویی و نمی‌توانی، اگرچه مرا مرده بیابی. بعد خطاب به ولید کرده، فرمود: ای امیر، ما اهل‌بیت نبوّت و معدن رسالتیم و مختلف فوج ملک و متعرّج اوج فلکیم، و خداوند جهان فتح و ختم نظام جهانیان را با ما می‌نماید؛ و یزید مرد فاسق و فاجر و شارب و خامر و مرد قاتل خلق و متجاهر فسق است. مسکری نماند که نخورده باشد و منکری نماند که نکرده باشد و به همچون منی سزاوار نیست که چون وی اهرمنی را بیعت نماید.
سپیده دم اندیشه
لاجرم کلمات آن حضرت، جمیع اهل مجلس را به گریه درآورد. و یزید ملعون همچنان ساکت بود. بعد از آن، زنی از بنی‌هاشم که در خانهٔ یزید پلید بود، بی‌اختیار به امام حسین (ع) بگریست و به آواز بلند آغاز نوحه و ناله کرد و گفت: یا حبیباه، یا سید اهل بیتاه، یابن محمّداه، ای صاحب و پناه زنان بیوه و یتیمان بی‌کس و بی‌مدارا، و ای قتیل اولاد زنا. و جمیع سامعین را به گریه درآورد. بالجمله در این بین، یزید لعین و مغضوب حضرت ربّ العالمین، چوب خیزران خواست. و دندان مبارک محبوب و حضرت سبحان را به آن می‌زد. ابوبریره اسلمی گفت: ویحک یا یزید! چوب خود را به دندان حضرت حسین بن‌فاطمه می‌زنی! شهادت دارم بر این‌که حضرت رسول (ص) را دیدم که دندان‌های همین حسین را، و همچنین دندان‌های نازنین برادرش حسن (ع) را می‌بوسید و می‌فرمود: أَنْتُمَا سَیِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَقَتَلَ اللَّهُ قَاتِلَکُمَا وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ جَهَنَّمَ (وَ ساءَتْ مَصِیرا) . راوی گوید: پس یزید ملعون غضبناک شده، به اخراج او امر کرد و این اشعار را می‌خواند:
زهرا یارمحمد
سی هزار نفر مرد جنگی که جملگی ادّعای امّتی و پیروی جدّ ما دارند به جنگ تو می‌آیند و دین اسلام را بر خود می‌بندند و بر قتل تو جمع می‌شوند و در سفک دم و اسیر حرم و هتک حرمت و قتل ذریّت و نهب اموال و غارت اثقال تو کوتاهی و خودداری نمی‌کنند.
littel dark age(محمد)
یا محمّد، زود می‌رسد بر پسر تو حسین بن‌فاطمه آن‌چه به هابیل از قابیل (رسید) و زود داده می‌شود مر او را مثل اجر هابیل، و بار می‌شود بر قاتل او گناه قابیل.
littel dark age(محمد)
جناب علی بن‌الحسین (ع) گفت: ای یزید، تو را به خدا قسم می‌دهم، که گمان تو به حضرت رسول (ص) چیست؟ که اگر ما را با این صورت ببیند، بر تو چه خواهد فرمود؟ پس یزید لعین گفت: ریسمانی را که در بازوی اهل‌بیت (س) بود، قطع کردند. بعد از آن، سر مبارک امام حسین (ع) را پیش رو گذاشت. و زن‌ها را در پشت سر خود بنشانید تا چشم ایشان به سر مبارک نیفتد. ولی نظر امام زین‌العابدین بر آن سر نازنین افتاد و از آن سبب بعد از آن گوشت کلّهٔ حلال گوشتی را میل نفرمود. و امّا حضرت زینب (س) چون سر مبارک برادر خود را بدید، از کثرت هیجان محبّت، و از شدت شاقّ آن حالت، زمام آرام و قرار از دست فرزند حیدر کرّار رفته، بی‌اختیار مشغول ناله‌های زار گردید. و به صوت حزین که دل‌های حاضرین و ناظرین را آتش می‌زد فرمودند: یَا حُسَیْنَاهْ یَا حَبِیبَ رَسُولِ اللَّهِ یَا ابْنَ مَکَّةَ وَ مِنًی یَا ابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ سَیِّدَةِ النِّسَاءِ یَا ابْنَ بِنْتِ الْمُصْطَفَی.
زهرا یارمحمد
إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (ص) قَدْ أَمَرَنِی بِأَمْرٍ وَ أَنَا مَاضٍ فِیهِ.
littel dark age(محمد)
در متن وصیت‌نامهٔ نویسنده، این شعر، چشم‌نوازی می‌کند: یا علی یا علی فدای تو من ای به هر جای خاک پای تو من به ولای تو است فخر و شرف ای فدای تو و ولای تو من.
mahani
جناب امام حسین (ع) از استماع این سخن برآشفته، پس فرمودند: وای بر تو ای ابن‌زرقا! به گردن زدن من حکم می‌کنی! والله که دروغ می‌گویی و نمی‌توانی، اگرچه مرا مرده بیابی. بعد خطاب به ولید کرده، فرمود: ای امیر، ما اهل‌بیت نبوّت و معدن رسالتیم و مختلف فوج ملک و متعرّج اوج فلکیم، و خداوند جهان فتح و ختم نظام جهانیان را با ما می‌نماید؛ و یزید مرد فاسق و فاجر و شارب و خامر و مرد قاتل خلق و متجاهر فسق است. مسکری نماند که نخورده باشد و منکری نماند که نکرده باشد و به همچون منی سزاوار نیست که چون وی اهرمنی را بیعت نماید. ولی ما صباح می‌کنیم، شما نیز صباح می‌کنید، و ما می‌بینیم شما نیز می‌بینید که کدام‌یک از ما حق‌اند و برخلافت و بیعت اولی و احقّ.
مروارید ابراهیمیان
ای ابوعبدالرّحمن! آیا توجّه نداری که دنیا در نزد خدا به‌قدری پست است که سر بریدهٔ یحیی بن‌زکریا برای هدیه نزد پلیدی از پلیدهای بنی‌اسرائیل فرستاده شد؟ آیا نمی‌دانی که بنی‌اسرائیل در فاصلهٔ کوتاه بین طلوع صبح و طلوع آفتاب، هفتاد پیامبر را کشتند، سپس به طور عادی به بازارهای خود رفتند و به خرید و فروش مشغول شدند، گویی هیچ کاری انجام نداده‌اند؟ خداوند در عذاب‌رسانی به آنها شتاب نکرد، بلکه مدّتی به آنها مهلت داد؟ سپس آنان را با انتقام سخت در چنبرهٔ عذاب دردناک خود افکند، ای ابو عبد الرّحمن! از خدا بترس و دست از یاری من برمدار.
littel dark age(محمد)

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

قیمت:
۵۰,۴۰۰
تومان