
کتاب دکارت
معرفی کتاب دکارت
کتاب دکارت نوشتهٔ ساموئل س. دو ساسی و ترجمهٔ بیتا شمسینی است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب را منتشر کرده است. این اثر از مجموعهٔ «متفکران ماندگار» است.
درباره کتاب دکارت
کتاب دکارت دربردارندهٔ آرای فلسفی رنه دکارت و بخشی از زندگینامهٔ او است. رنه دکارت در ۳۱ مارس ۱۵۹۶ در فرانسه زاده شد. او فیلسوف، ریاضیدان، کیهانشناس و فیزیکدان برجستهٔ قرن ۱۷ میلادی، گویندهٔ گزارهٔ مشهور «میاندیشم، پس هستم» و مؤلف کتابهایی مهم مانند «تأملات در فلسفه اولی» و «فلسفهٔ دکارت» است. خردگرایی دکارت و شک دکارتی از مباحث نظری مهمی هستند که این فیلسوف بزرگ فرانسوی را با آنها میشناسند. او با ابداع هندسهٔ تحلیلی و رد فلسفهٔ ارسطویی، بهعنوان «پدر فلسفهٔ مدرن» شناخته میشود. آثار این فیلسوف همواره الهامبخش دانشمندان و فیلسوفان بزرگی نظیر نیوتن، اسپینوزا و جان لاک بوده است. دکارت در ۱۱ فوریه ۱۶۵۰ از دنیا رفت.
خواندن کتاب دکارت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران فلسفهٔ غرب و علاقهمندان به آشنایی با آرای فلسفی دکارت پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب دکارت
«در مورد خودم این تجربه را داشتهام که بیماریای تقریباً مشابه و حتی وخیمتر، با دارویی که چند لحظه پیش از آن نام بردم برطرف شد؛ زیرا از آنجا که من فرزند مادری هستم که اندکزمانی پس از تولدم از دنیا رفت [در واقع، مادر دکارت سیزده ماه و نیم پس از به دنیا آوردن رنه دکارت، یعنی در ۱۳ مه ۱۵۹۷، چشم از جهان فرومیبندد: در هر حال، رنه کودکی بود که بیمادر بزرگ شد]، آن هم بر اثر بیماری ریوی که به دلیل ناخوشیهای متعددی [که چیزی از آنها بر ما معلوم نیست] رخ داده بود، من سرفههای خشک و رنگ و روی پریدهام را از او به ارث برده بودم، رنگپریدگیای که پس از بیست سالگی هم با من همراه بود و باعث شد که تمام پزشکانی که پیش از آن زمان مرا معاینه میکردند جوابم کنند و بگویند که جوانمرگ خواهم شد. اما گمان میکنم علت اینکه این بیماری، که دیگر برایم به صورت امری عادی درآمده بود، رفتهرفته به طور کامل علاج یافت این بود که همیشه دوست داشتم به چیزهایی که در برابرم ظاهر میشدند از گوشۀ چشم بنگرم و کاری کنم که خشنودی اصلیام به هیچ چیز جز شخص خودم وابسته نباشد.
بیه میگوید ناخوشی دکارت همراه با «روحیهای که طبعاً معطوف به تأمل کردن» است ــ چیزی که در او مشهود است ــ سبب میشود که در مدرسۀ لافلش، در کنار الطاف دیگری که به او دارند اجازه دهند که دیرتر و در آن ساعتی که به نظر خودش خوب و مناسب میآید از خواب بیدار شود: دکارت که در بیداری «تمام قوای یکپارچه و منسجم ذهنش و تمام حواس خود را که استراحت شبانه به آنها آرامش بخشیده» باز مییابد «از این شرایط مساعد برای تأمل کردن بهره میجوید. این روال به قدری برای او تبدیل به عادت میشود که آن را شیوهای برای یادگیری و مطالعه در تمام عمرش قرار میدهد: و میتوان گفت بابت مطالب بسیار مهمی که در فلسفه و ریاضیات از ذهن دکارت تراویده است مدیون اوقاتی از صبح هستیم که او در بسترش بوده است». باز هم به ویژگی مشترکی بین دکارت و مونتنی برمیخوریم که البته نباید هراسی داشته باشیم از این که آن را در برابر عبارت بیش از حد نظامی ناپلئون عَلَم کنیم: آینده از آنِ سحرخیزان است.»
حجم
۳٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۲۳ صفحه
حجم
۳٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۲۳ صفحه