کتاب دوروتی باید بمیرد

کتاب دوروتی باید بمیرد (Dorothy must die) نوشته دنیل پیج و ترجمه مهشید عالی دایی، یک رمان در ژانر فانتزی و حاصل بازآفرینی افسانه‌ی مشهور جادوگر شهر اوز (The Wizard of Oz) است. این رمان با داستانی تازه و تیره‌تر نسبت به اثر مبدأ، درباره‌ی دختری به نام ایمی است که پس از وقوع گردبادی سهمگین، خود را در سرزمینی عجیب به نام اوز می‌یابد؛ جایی که دیگر خبری از شادی و جادوهای کودکانه نیست و همه‌چیزش رنگی از فساد و ظلم به خود گرفته است. کتابسرای تندیس این کتاب را در سال ۱۴۰۳ منتشر کرده است. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب دوروتی باید بمیرد اثر دنیل پیج

کتاب دوروتی باید بمیرد اثری به قلم دنیل پیج است که با نگاهی متفاوت به دنیای کلاسیک اوز (Oz) و با اقتباس از داشتان مشهور جادوگر شهر اوز (The Wizard of Oz)، داستانی تیره و پرتعلیق را روایت کرده است. شهر اوز برخلاف روایت‌های آشنا، این بار سرزمینی است که جادوی آن رو به زوال رفته و ساکنانش زیر سلطه‌ی دوروتی و ساحره‌های قدرتمند، زندگی سخت و پررنجی دارند. نویسنده با الهام از عناصر آشنای داستان جادوگر شهر اوز، جهانی جدید و پر از رمزوراز خلق کرده است که در آن قهرمان داستان، ایمی باید با واقعیت‌های تلخ و خطرناک سرزمین اوز روبه‌رو شود.

ساختار این رمان معاصر بر پایه‌ی روایت اول‌شخص و با تمرکز بر تجربه‌ها و احساسات ایمی شکل گرفته است. فضای داستان، ترکیبی از فانتزی تاریک، ماجراجویی و نقد اجتماعی است که با شخصیت‌پردازی‌های چندلایه و فضاسازی، خواننده را به دنیایی متفاوت می‌برد. این رمان که جزو مجموعهٔ دوروتی باید بمیرد (Dorothy Must Die) است، در سال ۲۰۱۴ میلادی روانه‌ی بازار کتاب جهان شد.

خلاصه داستان دوروتی باید بمیرد

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند!

رمان با زندگی سخت ایمی در کانزاس آغاز می‌شود؛ دختری که با مادری افسرده و محیطی پر از بی‌توجهی و تحقیر بزرگ شده است. ایمی پس از وقوع گردبادی سهمگین به سرزمینی ناشناخته پرتاب می‌شود؛ جایی که به‌زودی درمی‌یابد همان اوزِ افسانه‌ای است. در شهر اوز (Oz) دیگر خبری از شادی و جادوهای کودکانه نیست. اوز حالا سرزمینی است که جادویش رو به نابودی است و ساکنانش زیر سلطه‌ی دوروتی و ساحره‌های قدرتمند، زندگی سخت و پررنجی دارند. ایمی با شخصیت‌هایی عجیب و گاه تهدیدگری روبه‌رو می‌شود؛ از مانچکین‌های خسته و ترسیده تا ساحره‌هایی که دیگر نشانی از مهربانی ندارند. او به‌تدریج درمی‌یابد که دوروتی برخلاف آنچه در داستان‌های قدیم آمده، حالا به چهره‌ای مستبد و تشنه‌ی قدرت تبدیل شده است. ایمی ناچار می‌شود برای بقا و یافتن راه بازگشت، با واقعیت‌های تلخ اوز روبه‌رو و درگیر ماجراهایی شود که مرز میان خیر و شر را به چالش می‌کشد. این رمان ایمی را از دنیای خاکستری کانزاس به قلب تاریک اوز می‌برد؛ جایی که هر تصمیمْ بهایی سنگین دارد و هیچ‌کس آن‌طور که به نظر می‌رسد نیست.

چرا باید کتاب دوروتی باید بمیرد را بخوانیم؟

این کتاب با بازآفرینی جسورانه‌ی یکی از مشهورترین افسانه‌های جهان، تصویری تازه از سرزمین اوز (Oz) ارائه داده است. روایت اول‌شخص و نگاه انتقادی به قدرت، فساد و هویت باعث شده داستانی فراتر از یک ماجراجویی فانتزی شکل بگیرد. شخصیت اصلی، ایمی با چالش‌های روبه‌رو است و رشد شخصیتی او در دل اتفاقات عجیب و گاه ترسناک، به رمان حاضر عمق می‌بخشد. این کتاب برای کسانی که به داستان‌های اقتباسی، فانتزی تاریک و شخصیت‌پردازی‌های چندوجهی علاقه دارند، تجربه‌ای متفاوت و پرهیجان خواهد بود.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن این کتاب به علاقه‌مندان رمان در ژانر فانتزی، دوست‌داران اقتباس از داستان‌های کلاسیک، نوجوانان و جوانانی که به‌دنبال داستان‌هایی با قهرمانان زن قوی و دنیایی فانتزی هستند، پیشنهاد می‌شود. همچنین این رمان می‌تواند برای کسانی که به هویت، قدرت و مبارزه با بی‌عدالتی فکر می‌کنند، خواندنی باشد.

درباره دنیل پیج

دنیل پیج (Danielle Paige) نویسنده‌ی پرفروش نیویورک تایمز و خالق مجموعه رمان دوروتی باید بمیرد (Dorothy Must Die)، رمان Stealing Snow و کتاب Mera با همکاری DC Entertainment است. او پیش از روی‌آوردن به نگارش کتاب‌هایی برای نوجوانان، در تلویزیون فعالیت می‌کرد و در این زمینه موفق به دریافت جایزه‌ی Writers Guild of America و نامزد جوایز Daytime Emmy شده بود. دنیل پیج که فارغ‌التحصیل دانشگاه کلمبیا است، رمان دوروتی باید بمیرد را با اقتباس از داستان مشهور جادوگر شهر اُز (The Wizard of Oz) نوشته است.

این کتاب یا نویسنده چه جوایز و افتخاراتی کسب کرده است؟

رمان دوروتی باید بمیرد (Dorothy Must Die) از مجموعه‌ای به همین نام، نامزد جایزه‌ی Goodreads Choice برای نویسنده‌ی تازه‌کار در سایت گودریدز Goodreads شده است.

نظر افراد یا مجله‌های مشهور درباره این کتاب چیست؟

- در سایت گاردین (The Guardian) نوشته شده که در این رمان صحنه‌های زننده‌ی جالبی وجود دارد؛ بازوهایی که از بدن کشیده می‌شوند، خون که همه‌جا می‌پاشد و تزریق به مغز. نویسنده‌ی این یادداشت سپس خطاب به دنیل پیج نوشته:

چطور جرأت کردی چنین اثر زیبایی به من بدهی و بعد انتظار داشته باشی منتظر دنباله‌اش [جلد بعدی] بمانم؟ این غیرممکن است؛ پس جلد دوم را همین حالا تحویل بده.

- نویسنده‌ی نشریه‌ی Nerdist معتقد است تمام عناصر موجود در این رمان می‌توانست به برداشت سطحی و تکراری از موضوعات آشنا منجر شود، اما دنیل پیج، صدایی قوی و دیدگاهی قدرتمند به شخصیت اصلای (ایمی) بخشیده است.

- نشریه‌ی Kirkus Reviews نوشته که رمان حاضر آغازگر مجموعه‌ای خشونت‌آمیز و دیستوپیایی است که از بسیاری از نمونه‌های مشابهش بسیار سرگرم‌کننده‌تر است.

بخشی از کتاب دوروتی باید بمیرد

«سلول زندانم یک مکعب کامل بود، تمام سلول سفید و بدون ذره‌ای خاک بود. دیوارها از سنگ آهک سفید تازه ساییده‌شده بود و تخت کوچک گوشهٔ اتاق هم کاملاً سفید بود.

بعد از این‌که هیزم‌شکن حلبی به داخل هلم داد، در سلول را پشت‌سرم کوبید. در به‌سادگی ناپدید شده بود، انگار هرگز وجود نداشته! خودم را به سطح دیوار خنک و صافی که قبلاً در بود، فشار دادم. دنبال شکافی، درزی، یا اصلاً نشانه‌ای به بیرون گشتم، اما چیزی پیدا نکردم.

بااین‌حال، یک پنجره در سلول بود. عرض آن بیش‌تر از سیصد متر نبود و قاب زیبایی داشت. پنجره منظرهٔ کوچکی از آسمان پرستارهٔ شب را نشان می‌داد. پس دوروتی بالاخره تصمیم گرفته بود اجازه دهد خورشید غروب کند.

وقتی روی پاهایم ایستادم، منظرهٔ سبز پرزرق‌وبرق و زمردی شهر به‌سختی قابل مشاهده بود و داشت در تاریکی فرومی‌رفت.

در مسیر رسیدن به این سلول، از صدها پله پایین آمدیم. غیرممکن به نظر می‌رسید در این انتها و در اعماق قصر پنجره‌ای وجود داشته باشد!

احتمالاً کار جادو بود. آیا پله‌ها توهم بودند یا پنجره؟ و چرا اصلاً زحمت گذاشتن پنجره را به خود داده بودند؟ بعید به نظر می‌رسید که اسیرکنندگانم راحتیِ من را در نظر گرفته باشند!»