کتاب مهم ترین گزارش های آموزشی تاریخ روانکاوی
معرفی کتاب مهم ترین گزارش های آموزشی تاریخ روانکاوی
کتاب مهم ترین گزارش های آموزشی تاریخ روانکاوی نوشتهٔ زیگموند فروید و ترجمهٔ سعید شجاع شفتی است. گروه انتشاراتی ققنوس این کتاب را منتشر کرده است
درباره کتاب مهم ترین گزارش های آموزشی تاریخ روانکاوی
مطالعه گزارشهای بالینی بیمارانی که زیگموند فروید، بنیانگذار روانکاوی کلاسیک، شخصا آنها را تحلیل کرده و به درمانشان پرداخته از ملزومات اجتنابناپذیر هر کارآموز روانکاوی است. با توجه به اینکه روانکاوی کلاسیک، چه به تنهایی بهعنوان بستر اندیشگی مستقل و پویا، و چه در مقام دروازهٔ ورود به سایر شیوههای رواندرمانی مشابه (رواندرمانی روانکاوانه و انواع رواندرمانیهای کوتاهمدت) از اهمیت خاصی برخوردار است،دقت و کاوش در این باب برای چیره شدن بر نحوهٔ اجرای روانکاوی درخور توجه خاصی است. در کتاب مهم ترین گزارش های آموزشی تاریخ روانکاوی، سرگذشت سه بیمار به نام «دُرا»، «هانس» و یک دختر مجهول به تفصیل تشریح شده است. در این میان، سرگذشت هانس، در مقام نخستین کودکی که مورد روانکاوی (البته، غیرمستقیم) قرار گرفت، هستهٔ اولیهٔ روانکاوی کودکان را تشکیل داده است که بعدها به توسط «آنا فروید»، دخترش، بسط و گسترش یافت. این سه گزارش بالینی به پیوست چهار گزارش دیگر که توسط فروید در کتاب «مطالعاتی در باب هیستری» (مطالعاتی بر روانشناسی فروید) ارائه شد (امی، لوسی، الیزابت، کاترینا) و سه گزارش بالینی دیگر (که در کتابی جداگانه منتشر خواهد شد) ده مقاله معروف او را که در قالب گزارشهای تفصیلی بالینی انتشار یافته و برحسب تاریخ انتشارشان چگونگی تکوین شیوههای اجرایی روانکاوی کلاسیک را منعکس میکنند، یکی از منابع عمده آموزش و تعلیم روانکاوان را در تمام مراکز آموزشی و پژوهشی معتبر در حوزهٔ روانکاوی تشکیل میدهند.
خواندن کتاب مهم ترین گزارش های آموزشی تاریخ روانکاوی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران حوزهٔ روانکاوی و علاقهمندان به آثار فروید پیشنهاد میکنیم.
درباره زیگموند فروید
زیگموند فروید (Sigmund Freud) عصبشناس برجستهٔ اتریشی بود که در جهان بهعنوان «پدر علم روانشناسی دنیا» شناخته میشود. او با بنیاننهادن روانکاوی بهعنوان یک روش درمانی در علم روانشناسی، موفق شد گام بزرگی در شناخت و درمان اختلالها و آسیبهای روانی بردارد. «زیگموند شلومو فروید» در ۶ می ۱۸۵۶ میلادی در جمهوری چک و در خانوادهای یهودی به دنیا آمد؛ در حالی که غشایی نازک به دور بدنش پیچیده شده بود. تولد با چنین غشای پوستی، بسیار نادر است؛ بنابراین مادر آن را به فال نیک گرفت و از این بابت خوشحال بود. پدرش، «یاکوب فروید» در کار تجارت پشم بود، اما در زمانی که زیگموند به دنیا آمد، وضع مالی چندان خوبی نداشت. او از ازدواج اولش، ۲ پسر دیگر داشت که همبازیهای زیگموند در دوران کودکی به شمار میآمدند. زمانی که آنها به آلمان مهاجرت کردند، پسرک از ۲ برادر ناتنی که همبازیهایش بودند، جدا شد. آنها در سال ۱۸۵۹ به لایپزیگ و سپس به وین رفتند. برادرها نیز راهی منچستر در انگلستان شدند. خانوادهٔ فروید در وین بزرگ و بزرگتر شد. پدر و مادر او صاحب ۷ فرزند دیگر هم شدند، اما بااینحال توجه پدر و مادر به این فرزند، شکلی ویژه داشت و او خودش هم متوجه این موضوع شده بود. زیگموند در سال ۱۸۶۵ و درحالیکه ۹ سال داشت، وارد یک مدرسهٔ ممتاز شد و بهخوبی نشان داد که شاگرد برجستهای است.
فروید علاقهٔ خاصی به ادبیات داشت. آثار شکسپیر را به زبان انگلیسی خوانده بود. بسیاری معتقدند که درک او از روانشناسی، به درکش از مطالعهٔ آثار شکسپیر بازمیگردد. او علاوه بر انگلیسی، زبانهای آلمانی، ایتالیایی، فرانسوی، اسپانیایی، یونانی، عبری و لاتین را هم بلد بود. در ۱۷سالگی وارد دانشگاه وین شد. قرار بود ابتدا در رشتهٔ حقوق تحصیل کند، اما وارد رشتهٔ پزشکی شد. در سال ۱۸۸۱ با درجهٔ دکتری از دانشگاه فارغالتحصیل شد. در سال ۱۸۸۱ با «مارتا برنیز» آشنا شد و پس از گذراندن یک دوره نامزدی طولانی در سال ۱۸۸۶ با او ازدواج کرد. آنها صاحب ۶ فرزند شدند. پس از اتمام درسش شروع به کار در بیمارستان وین کرد و در بخش روانپزشکی مشغول به کار شد، اما پس از گذشت چند سال، در سال ۱۸۸۶ از این کار استعفا داد. او تشنهٔ تحصیل بود؛ پس تصمیم گرفت یک دورهٔ تخصصی در رشتهٔ اختلالات عصبی بگذراند. بعد از کار در بیمارستان و اتمام درسش، کلینیک خصوصی خودش را افتتاح کرد. یک دورهٔ تخصصی که دربارهٔ خواب و هیپنوتیزم بود، گذراند. پس از شرکت در این دوره تصمیم گرفت کارش را بیشتر بهسمت آسیبشناسی روانی ببرد. گذراندن این دوره او را بر آن داشت تا درمان از طریق هیپنوتیزم را آغاز کند. نتیجهٔ کار بسیار جالب و قابلتأمل بود. فروید به این نتیجه رسید که درمانی که با کمک این تکنیک حاصل میشود، موقتی است، اما هنگامی که مراجعانش را تشویق میکند تا بهصورت آزادانه از مسائلشان صحبت کنند، علائم و نشانگان بیماری روانیشان بهبود پیدا میکند. این تکنیک امروز هم به کار گرفته میشود و از آن با عنوان «تداعی آزاد» یاد میشود.
فروید نظریههای علمی بسیاری مطرح کرد که پایه و اساس علم روانشناسی قرار گرفتند. تکنیک تداعی آزاد یکی از این نظریات بود که امروزه هم در اتاقهای مشاوره و رواندرمانی استفاده میشود. در این روش، رواندرمانگر، مراجعش را تشویق میکند تا هر آنچه را به ذهنش میآید، بیان کند. این روش کارآیی خود را ثابت کرده است. کشف «انتقال»، یکی دیگر از تکنیکهایی است که فروید به کار برد و امروز نیز در جلسات مشاوره، روانکاری و رواندرمانگری از آن استفاده میشود. با کمک این تکنیک، مراجع خاطراتی را از دوران کودکی خود با رواندرمانگرش در میان میگذارد. این خاطرات میتواند دربردارندهٔ احساساتی باشد که مراجع در ارتباط با افراد مهم زندگیاش، مانند پدر و مادر، تجربه کرده است. روانکاو با تفسیر این احساسات و هیجانات به فرد در مراحل درمانش کمک میکند. «عقدهٔ ادیپ» یکی دیگر از نظریاتی بود که بهعنوان اصل و مرکز نظریهٔ روانکاوی درآمد. عقدهٔ ادیپ که برگرفته از تراژدی باستانی «ادیپوس شهریار» است، به میل سرکوبشده به آمیزش با والد جنس مخالف اطلاق میشود. یکی دیگر از مهمترین فرضیههای فروید، اهمیت به وجه ناهشیار زندگی است. او معتقد بود که افکار و انگیزهها و خاطرات ناهشیار، در زندگی روزانه ما نقشی بسیار مهم ایفا میکنند؛ به عبارت دیگر میتوان گفت که این عوامل ناهشیار، کنترل رفتارهای ما را بر عهده گرفتهاند.
فروید نویسندهٔ پرکاری هم بود. او در سال ۱۹۳۰ موفق به دریافت جایزهٔ ادبی گوته (مهمترین جایزهٔ ادبی آلمان) شد. کتاب «رؤیاها» که با نام «تعبیر خواب»، «تفسیر خواب» و «تأویل رؤیا» هم ترجمه شده، یکی از مهمترین آثار فروید است که در سال ۱۹۰۰ منتشر شد. کتاب «آسیبشناسی روانی زندگی روزمره» را در ۱۹۰۱ چاپ کرد. این کتاب برای تمام افرادی مناسب است که دوست دارند با نظریات فروید و علم روانکاوی آشنا شوند. «ایگو و اید» یکی دیگر از آثار مهم فروید است. او این اثر را در سال ۱۹۲۳ منتشر کرد. «تمدن و ملالتهای آن» کتابی بود که در سال ۱۹۳۰ منتشر شد. این کتاب که با نام «تمدن و ناکامیهایش» هم شناخته میشود، به بررسی شکلگیری و تکامل تمدن با نگاهی روانشناسانه پرداخته است. «موسی و یکتاپرستی» در سال ۱۹۳۷ منتشر شد. این کتاب نگاهی جدید به دین میاندازد و آن را از منظر دیگری نگاه میکند؛ منظر روانشناختی. «فراسوی اصل لذت» یکی دیگر از آثار مکتوب اوست.
زیگموند فروید سالها با سرطان جنگید. تودهای را که در سقف دهانش ایجاد شده بود، با عمل جراحی برداشت. دکترها بارها از او خواستند سیگار را کنار بگذارد. زمانی که متوجه شد ادامهدادن درمان، فایده ندارد، تصمیم گرفت به زندگی خود پایان دهد.
بخشی از کتاب مهم ترین گزارش های آموزشی تاریخ روانکاوی
«بیگمان، زمینه ساز این امر تحریک بیش از حد جنسی نسبت به مادرش است؛ ولی نمیتوانم علت واقعی تحریککننده را مشخص کنم. او میترسد که مبادا اسبی در خیابان گازش بگیرد، و ظاهرا این ترس در ارتباط با هراسش از یک آلت مردانه بزرگ است. همانطور که در گزارش قبلی مطرح شد، وی در سنین بسیار پایین متوجه شد که اسبها دارای چه آلت بزرگی هستند و در همان زمان استنباط کرد که چون مادرش نیز از نظر جثه بسیار بزرگ است پس او نیز باید آلتی (جیشگاهی) همچون یک اسب داشته باشد.
من نمیدانم از این حرفها چه نتیجهای باید گرفت. آیا او یک جایی یک آدم عورتنما (فردی که از عورتنمایی ارضا میشود) را دیده است؟ یا آیا تمام مشکل مرتبط با مادرش است؟ این مسئله چندان برای ما خوشایند نیست که ما چنین زودهنگام گرفتار مسائل و مشکلات وی شویم. صرفنظر از هراسی که از ورود به خیابان دارد و از بدخلقیاش در هنگام شب، از سایر جهات وی همان هانس قبلی است.
ما از پدر هانس در خصوص اضطراب قابل درکش یا نخستین تلاشش برای یافتن یک توجیه فوری پیروی نمیکنیم؛ ما با بررسی مسائل پیش رویمان کار را آغاز میکنیم. دست کم این کار ما نیست که یک مورد بیماری را فوری «بفهمیم و بر آن اشراف پیدا کنیم»: این کار فقط در یک مرحله بعدی، یعنی وقتی تصورات و گمانهای کافی را از آن اخذ کردهایم، میسر است. اکنون قضاوتمان را به حال تعلیق در میآوریم و توجه خود را بیطرفانه به هر چیزی که قابل مشاهده و ملاحظه باشد، معطوف میکنیم.»
حجم
۳۸۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۰۳ صفحه
حجم
۳۸۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۰۳ صفحه